کلمه جو
صفحه اصلی

stoat


معنی : قاقم
معانی دیگر : (جانورشناسی) قاقم درشت (mustela erminea - بومی اروپا)، قاقم وسمور وامثال ان

انگلیسی به فارسی

استوارت، قاقم


(جانورشناسی) قاقم، قاقم وسمور وامثال ان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the European ermine, esp. when in its brown summer coat.

• ermine, variety of weasel
a stoat is a small wild animal that has brown fur. some stoats that live in northern europe have fur that turns white in winter.

مترادف و متضاد

قاقم (اسم)
ermine, stoat, minever, miniver

جملات نمونه

1. Fox, badger, weasel and stoat are regularly seen here.
[ترجمه ترگمان]فاکس، گورکن، راسو و stoat به طور مرتب در اینجا دیده می شوند
[ترجمه گوگل]فاکس، گورخر، گوزن و گاو در اینجا به طور مرتب دیده می شود

2. A stoat had invaded the territory.
[ترجمه ترگمان]A به منطقه حمله کرده بود
[ترجمه گوگل]یک قایق به سرزمین حمله کرد

3. While out ploughing a horseman had noticed a stoat some distance away stalking a rabbit.
[ترجمه ترگمان]در مدتی که داشت سواری را شخم می زد، یک خرگوش را دور از یک خرگوش دیده بود
[ترجمه گوگل]در حالی که در حال شخم زدن یک اسبق بود، یک خرگوش را دیدم که کمی فاصله گرفته بود و خرگوش را پشت سر گذاشت

4. Have you a stuffed bird or squirrel or stoat in a glass case?
[ترجمه ترگمان]تو یه پرنده پر گوشت یا سنجاب یا مرغ تو یه پرونده شیشه ای؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک پرنده یا سنجاب پر شده یا در یک مورد شیشه ای خیس کرده اید؟

5. He found a dead stoat lying near the hedge.
[ترجمه ترگمان]او یک قاقم مرده را که نزدیک پرچین دراز کشیده بود پیدا کرد
[ترجمه گوگل]او یک قبر مرده در کنار حصار یافت

6. The stoat was gradually moving round unobserved by the rabbit.
[ترجمه ترگمان]قاقم به تدریج کنار خرگوش حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]قدم زدن به تدریج دور از نظر خرگوش بی حرکت بود

7. The crow sleeps glutted and the stoat begins.
[ترجمه ترگمان]کلاغ glutted می خوابد و the شروع می شود
[ترجمه گوگل]کلاغ می لرزید و شروع به قدم زدن می کند

8. But in political lobbyist Palmer Stoat he meets his match.
[ترجمه ترگمان]اما در lobbyist سیاسی، پالمر stoat، او با حریف خود ملاقات می کند
[ترجمه گوگل]اما در لابیگر سیاسی پالمر استوئیت او با بازی او ملاقات می کند

9. Instead, a rabbit and a stoat are cleverly using an underground network of drains to make it to the other side.
[ترجمه ترگمان]در عوض، یک خرگوش و یک stoat با استفاده از یک شبکه زیرزمینی فاضلاب با مهارت از یک شبکه زیرزمینی فاضلاب استفاده می کنند تا آن را به طرف دیگر هدایت کنند
[ترجمه گوگل]در عوض، یک خرگوش و یک قایق با استفاده هوشمندانه از یک شبکه زیرزمینی از تخلیه ها استفاده می کنند تا آن را به طرف دیگر ببرند

10. Consider the ermine: a stoat in winter fur.
[ترجمه ترگمان]قاقم را در نظر بگیر: قاقم در خز زمستانی
[ترجمه گوگل]قهوه ای را در خز زمستان مشاهده کنید

11. Dr McLennan said the size of stoat litters depended on how much food was around.
[ترجمه ترگمان]دکتر McLennan گفت که اندازه of stoat بستگی به میزان غذا دارد
[ترجمه گوگل]دکتر مک لنن گفت که اندازه بستر های استوایی بستگی به میزان چربی موجود در غذا دارد

12. Stoats generally construct their own small-diameter breeding chambers underground but I have known a stoat to be evicted from burrows by ferrets.
[ترجمه ترگمان]عموما Stoats به طور کلی اتاق های پرورش کوچک خود را زیر زمین می سازند، اما من یک stoat را می شناسم که بوسیله سمور از پناه گاه بیرون رانده می شوند
[ترجمه گوگل]Stoats به طور کلی اتاق های پرورش دهی کوچک خود را در زیر زمین ساخت، اما من یک stoat را به عنوان خوانده شده از nurse ها توسط ferrets اخراج شده است

13. And so in their turn came the fox and the stoat and the weasel.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، روباه و سمور و راسو آمدند
[ترجمه گوگل]و به همین ترتیب، روباه، روباه و چوپان آمد

14. In a nearby bush a defunct oxyacetylene cutter attracted the attention of a passing stoat.
[ترجمه ترگمان]در یک بوته مجاور، کوره cutter که از بین رفته بود، توجه بیننده را به stoat جلب کرد
[ترجمه گوگل]در یکی از بوشهای نزدیک، یک برش اکسایا ساتیلن باقی مانده، توجه یک قایق منتخب را جلب کرد

15. It was easy then, as the horseman saw, for the stoat to make its kill.
[ترجمه ترگمان]در آن هنگام، همان طور که مرد سوار دید، به خاطر قاقم حیوان را به کشتن داد
[ترجمه گوگل]سپس، همانطور که اسب سواری دیدم، آسان بود، برای خستگی کشتن آن


کلمات دیگر: