کلمه جو
صفحه اصلی

stoup


معنی : تنگ، سبو، قدح اب مقدس
معانی دیگر : (اسکاتلند)، جام شراب، قدح، سطل

انگلیسی به فارسی

تنگ، سبو، قدح آب مقدس


سوپ، تنگ، سبو، قدح اب مقدس


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a font to hold consecrated water in a church.

- She blessed herself with holy water from the stoup.
[ترجمه ترگمان] او خود را با آب مقدس from تقدیس می کرد
[ترجمه گوگل] او خود را با آب مقدس از روپوش خوش تیپ کرد

مترادف و متضاد

تنگ (اسم)
strait, flagon, stoup, decanter

سبو (اسم)
pot, pitcher, jar, crock, stoup

قدح اب مقدس (اسم)
stoup

جملات نمونه

1. The gaoler returned and left a stoup of water.
[ترجمه ترگمان]زندانبان برگشت و یک لیوان آب بیرون آورد
[ترجمه گوگل]قاچاقچی بازگشت و یک قوطی آب را ترک کرد

2. In place of the holy water stoup, a baptismal vessel is held above his head by John.
[ترجمه ترگمان]به جای آب مقدس، یک کشتی غسل تعمید در بالای سرش جان گرفته بود
[ترجمه گوگل]به جای سوپ آب مقدس، یک کشتی غسل تعمید بیش از جان او توسط جان نگه می دارد

3. A young boy with a ladle and a stoup of water wetted their grizzled mouths.
[ترجمه ترگمان]یک پسر جوان با یک ملاقه و یک لیوان آب دهان grizzled را خیس کرده بود
[ترجمه گوگل]یک پسر جوان با یک ملاقه و یک قاشق آب مرطوب دهانش را خیس کرد

4. Sebastian dipped his fingers in the water stoup.
[ترجمه ترگمان]سباستین انگشتانش را در آب فرو برد
[ترجمه گوگل]سباستین انگشتان خود را در آب پرتقال فرو برد

5. He hurled a stoup of wine dry.
[ترجمه ترگمان]یک تکه شراب خشک را به طرف او پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]او یک شراب شراب را خشک کرد

6. Bar after everyone feel very satisfied with the completion, but this time it was discovered that the local authorities even let stoup neglected.
[ترجمه ترگمان]بار پس از اینکه همه از تکمیل شدن احساس رضایت کردند، اما این بار کشف شد که مقامات محلی حتی اجازه داده اند که نادیده گرفته شوند
[ترجمه گوگل]نوار پس از همه احساس می کند بسیار با تکمیل راضی است، اما در این زمان کشف شد که مقامات محلی حتی اجازه خاموش stupp را نادیده گرفت


کلمات دیگر: