صفحه اصلی
stoolie
معنی
: جاسوس
معانی دیگر
: pigeon stool کبوتر یا مره دام که بچوبی بندند
بستن
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
پیشنهاد کاربران
انگلیسی به فارسی
( pigeon stool ) کبوتر یا مرغ دام که بچوبی بندند،جاسوس
صندلی، جاسوس، کبوتر یا مرغ دام که بچوبی بندند
انگلیسی به انگلیسی
اسم
( noun )
• :
تعریف:
(slang) a stool pigeon.
• (slang) informer to the police; delator, informant; snitch
مترادف و متضاد
جاسوس
(اسم)
intelligencer, beagle, spy, snoop, tailer, informer, undercover agent, stoolie
پیشنهاد کاربران
یک فردی که برای پلیس و نیروی انتظامی فاسد است و به آنان ضرر و زیان میرساند
کلمات دیگر: