1. hamburger bun
نان (گرد) همبرگر
2. a raisin bun
نان گرد کشمش دار
3. get a bun on
(امریکا - خودمانی)مست کردن،سیاه مست شدن
4. she has got a bun in the oven
(انگلیس - خودمانی - توهین آمیز) او آبستن است
5. she wore her hair in a tight bun
مویش را سفت پشت سرش جمع کرده بود.
6. I had a cup of tea and a bun at four o'clock.
[ترجمه ترگمان]من یک فنجان چای و یک کلوچه هم در ساعت چهار داشتم
[ترجمه گوگل]چهار ساعته یک فنجان چای و یک طنز داشتم
7. John, I've something to tell you. I've a bun in the oven.
[ترجمه ترگمان]جان، یه چیزی هست که باید بهت بگم من یه کلوچه تو تنور دارم
[ترجمه گوگل]جان، من چیزی برای گفتن دارم من یک نان در اجاق گاز دارم
8. He stole a bun from the shop.
[ترجمه ترگمان] یه کلوچه از مغازه دزدیده
[ترجمه گوگل]او یک مغازه را از مغازه خارج کرد
9. She tied her hair in a bun.
[ترجمه ترگمان]موهایش را پشت سرش بست
[ترجمه گوگل]او موی خود را در یک طناب گره خورده است
10. She coiled her hair into a neat bun on top of her head.
[ترجمه ترگمان]موهایش را روی سرش جمع کرده بود
[ترجمه گوگل]او موهای خود را به یک سر و صدای مجانی در سرش بست
11. Her hair was tied severely in a bun.
[ترجمه ترگمان]موهایش را سیخ کرده بود
[ترجمه گوگل]موهایش به شدت در یک چاشنی گره خورده بودند
12. She wore her hair in a tight bun.
[ترجمه ترگمان]موهایش را پشت سرش گذاشته بود
[ترجمه گوگل]او موهای خود را در یک تنگ تنگ پوشید
13. She wore her hair in a bun.
[ترجمه ترگمان]موهایش را سیخ کرده بود
[ترجمه گوگل]او موی خود را در یک چاشنی پوشید
14. She swept her hair into a bun at the crown of her head.
[ترجمه ترگمان]موهایش را به صورت دم اسبی بالای سرش جمع کرد
[ترجمه گوگل]او موهای خود را به طناب در تاج سر او جابجا کرد
15. She did up her hair in a bun.
[ترجمه ترگمان]موهایش را سیخ کرده بود
[ترجمه گوگل]او موهای خود را در یک طناب بلند کرد
16. Her hair was neatly coiled into a bun.
[ترجمه ترگمان]موهایش را مرتب کرده بود
[ترجمه گوگل]موهایش به طرز محسوسی پیچیده شده بود
17. You cannot eat a bun in one bite.
[ترجمه ترگمان] تو نمی تونی یه تیکه نون بخوری
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید یک نان را در یک نیش بخورید
18. My hair was pulled back in a bun and I wore neither make-up nor jewelry.
[ترجمه sara] موهای من از پشت گوجه ای بسته شده بود و من نه آرایش داشتم و نه جواهر.
[ترجمه ترگمان]موهای من دوباره به سیخ کشیده شد و من نه جواهر درست کردم و نه جواهر
[ترجمه گوگل]موی من دوباره در یک طناب کشیده شد و من هیچ آرایش و جواهرات را نداشتم
19. She reminded him of a currant bun.
[ترجمه Samaa] او ( دختر ) با یک کلوچه کشمشی، او ( پسر ) را به یاد آورد.
[ترجمه ترگمان]او را به یاد یک کشمش currant انداخت
[ترجمه گوگل]او به یاد او یک طنابی کشمشی بود