کلمه جو
صفحه اصلی

yakut


(نام بومیان ساکن شمال خاوری سیبری) یاکوت

انگلیسی به فارسی

(نام بومیان ساکن شمال خاوری سیبری) یاکوت


زبان یاکوت (از زبان‌های Turkic)


yakut


انگلیسی به انگلیسی

• member of an ethnic group who lives in northeast siberia
language of the yakut people
of or pertaining to the yakut people

جملات نمونه

1. The historian Yakut described it picturesquely as a "mother of castles".
[ترجمه ترگمان]تاریخدان Yakut آن را به عنوان \"مادر کاخ های\" توصیف کرد
[ترجمه گوگل]یکتو مورخ آن را به شکل 'مادر قلعه' توصیف کرد

2. A Yakut tribesman was out of place in Irkutsk.
[ترجمه ترگمان]یک مرد قبیله ای اهل Yakut در ایرکوتسک خارج از شهر بود
[ترجمه گوگل]قبیله یوکات در ایرکوتسک جایگاهی نداشت

3. Potential natural gas resources in Yakut and Sakhalin of Far Eastern Russia total 16-7 trillion cubic meters, with proved reserves of 57 trillion cubic meters.
[ترجمه ترگمان]ذخایر گاز طبیعی بالقوه در Yakut و ساخالین روسیه در مجموع ۱۶ تا ۷ تریلیون متر مکعب است و ذخایر اثبات شده ۵۷ تریلیون متر مکعب برآورد شده است
[ترجمه گوگل]منابع پتانسیل گاز طبیعی در یوکوت و ساخالین خاور دور روسیه مجموعا 16 تا 7 تریلیون متر مکعب است که ذخایر ثابت شده آن 57 تریلیون متر مکعب است

4. In these conditions, traditional Yakut food always made use of whatever it could.
[ترجمه ترگمان]در این شرایط غذای سنتی Yakut همیشه از هر چیزی که می توانست استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]در این شرایط، غذاهای سنتی یوکوت همیشه از آنچه می توانست استفاده می کرد

5. Yakut horses can be often seen in these places. This semi-wild animal is as much unpretentious as the Kalashnikov rifle.
[ترجمه ترگمان]اسب های Yakut اغلب در این مکان ها دیده می شوند این حیوان نیمه وحشی به اندازه یک تفنگ کلاشینکف بسیار فروتن است
[ترجمه گوگل]اسب های یوکوت در این مکان ها اغلب دیده می شود این حیوانات نیمه وحشی به اندازه تفنگ Kalashnikov بسیار بی تکلف است

6. The lowest temperatures are found in the Yakut, where they drop to as low as minus 70. 6 degrees centigrade.
[ترجمه ترگمان]پایین ترین دما در the یافت می شود، جایی که آن ها کم تر از ۷۰ درجه پایین می افتند ۶ درجه سانتی گراد
[ترجمه گوگل]پایین ترین درجه حرارت در یوکوت، که در آن آنها به پایین به عنوان منهای 70 6 درجه سانتیگراد یافت می شود

7. 1970s and 1980s was the first stage of Yakut administrative transport, the main transports were civilian intellectuals.
[ترجمه ترگمان]دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ اولین مرحله حمل و نقل اداری بود، حمل و نقل اصلی روشنفکران شهری بودند
[ترجمه گوگل]دهه 1970 و 1980 اولین مرحله از حمل و نقل اداری یوکوت بود، حمل و نقل اصلی روشنفکران غیرنظامی بود

8. This was only one of the many directions in which the Yakut people spread from their homeland on the Lena.
[ترجمه ترگمان]این تنها یکی از راه های متعدد بود که مردم Yakut از موطن خود بر روی لنا spread
[ترجمه گوگل]این تنها یکی از جهات بسیاری بود که مردم یوکوت از میهن خود در لنا پخش می شدند

9. "Of course it's cold, but you get used to it, " says Nina, a Yakut woman who spends eight hours every day standing at her stall in the fish market.
[ترجمه ترگمان]نینا، یک زن Yakut که هر روز هشت ساعت در جایگاه خود در بازار ماهی می ایستد، می گوید: \" البته سرد است، اما به آن عادت می کنید \"
[ترجمه گوگل]نینا، یک زن ژاپنی است که هر روز هشت ساعت در غرفه خود در بازار ماهی می گذراند، می گوید: 'البته سرد است، اما به آن عادت کرده اید '


کلمات دیگر: