کلمه جو
صفحه اصلی

atm


(ماشینی که دریافت و پرداخت و انتقال پول را برای مشتریان انجام می دهد) بانک خودکار، مخفف: اتمسفر

انگلیسی به فارسی

(ماشینی که دریافت و پرداخت و انتقال پول را برای مشتریان انجام می‌دهد) بانک خودکار


مخفف: اتمسفر


انگلیسی به انگلیسی

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "automated teller machine," a computerized machine serving the function of a bank teller.

• cash machine, computerized bank machine where customers can make transactions using a magnetic card
right now, at the present time (internet slang)
protocol for high-speed data transfer (computers)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] نوعی مدیریت فونت ( شکل حروف ) که به سیستمهای ویندوز امکان می دهد تا از فونتهای تیپ 1 مانند تواتیپ استفاده کنند نسخه 4 آن به کاربر امکان می دهد تا فونتها را دسته بندی نموده و نمونه ها را چاپ کنند . در بانکداری ( ماشین سخنگوی خودکار )-adobe type manager - ماشین تحویل دار خودکار؛ ماشین سخنگوی خودکار
[برق و الکترونیک] automated teller machine-تحویلدار ماشینی خودکار ( ای تی ام ) : ماشین خودپرداز خودکار یارانه ی رایانه ای مخصوص که کارهای بانکی را به صورت خود کار انجام می دهد و می تواند در صورت قرار دادن کارت شناسائی معتبر در محل مخصوص خود، پول اسکناس تحویل دهد .عملیات بانکی مجاز توسط این دستگاه عبارت اند از به حساب گذاشتن چک و پرداخت پول نقد تا مقدار معین . این پایانه دارای بخش های نمایشگر پرتوکاتدی، صفحه کلید، و شیارهایی برای ورود چک و خروج پول است .کار بر بعد از انتخاب عمل بانکی مورد نظر باید از دستور العملهای ظاهر شده روی نمایشگر پیروی کند . - asynchronous transfer mode-مد انتقال نا همزمان ( ای تی ام ) در ارتباطات راه دور، به روش تسهیم بسته های پیام با امکان کار در سرعت های مختلف ارسال بیت روی یک تار نوری گفته می شود . - atmosphere-جو، اتمسفر مخلوطی از گازها، به ویژه اکسیژه و نیتروژن، که تا فاصله 100 مایلی ( 160 کیلو متری ) از سطح زمین را در بر می گیرد . فشار جو در سطح دریا در حدود 760میلیمتر جیوه در صفر درجه ی سانتیگراد است که به عنوان واحد فشار 1 اتمسفر نیز شناخته می شود .
[مهندسی گاز] جو، اتمسفر

جملات نمونه

1. Instant cash, the product which is disgorged from ATM machines, could only be born in a network.
[ترجمه ترگمان]نقد فوری، محصولی که از دستگاه های ATM تخلیه می شود، تنها می تواند در یک شبکه به دنیا بیاید
[ترجمه گوگل]پول نقد فوری، محصولی است که از دستگاه های خودپرداز رد می شود، تنها می تواند در یک شبکه متولد شود

2. What does ATM stand for?
[ترجمه شخصی 😎] خودپرداز به چه معنی است؟
[ترجمه ترگمان]ATM برای چه کار می کند؟
[ترجمه گوگل]ATM دستگاه چیست؟

3. An ATM line is not like a movie, fast-food or supermarket checkout line.
[ترجمه امیررضا] چرا از دستگاه خود پرداز پول خارج کنم
[ترجمه احمد] دستگاه خود پرداز سوپر مارکت نیست
[ترجمه ترگمان]یک خط ATM شبیه به یک فیلم، فست فود یا خرید سوپر مارکت نیست
[ترجمه گوگل]یک خط ATM به عنوان یک خط پرداخت فوری، فست فود و سوپرمارکت شبیه نیست

4. A brand-new ATM card from Chemical.
[ترجمه ترگمان]یک کارت ATM جدید از مواد شیمیایی
[ترجمه گوگل]یک کارت اعتباری با نام تجاری جدید از شیمی

5. Shared networks reduce expenses for ATM owners.
[ترجمه ترگمان]شبکه های مشترک هزینه ها را برای صاحبان دستگاه های خودپرداز کاهش می دهند
[ترجمه گوگل]شبکه های مشترک هزینه های صاحبان ATM را کاهش می دهد

6. The concept of authentication is used whenever you key in your Personal Identification Number (PIN) at an Automated Teller Machine (ATM).
[ترجمه ترگمان]مفهوم اعتبار سنجی هر زمان که شما در شماره شناسایی شخصی خود (PIN)در دستگاه خودکار ATM (ATM)کلیدی استفاده می کنید، مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مفهوم احراز هویت هر زمانی که شما شماره شناسایی شخصی خود را (PIN) در یک ماشین حساب خودکار (ATM) می گیرید استفاده می شود

7. Ammonium Molybdate is also called Ammonium Tetramolybdate ( ATM ) according to the formula.
[ترجمه ترگمان]آمونیوم molybdate با توجه به فرمول، آمونیوم Tetramolybdate نامیده می شود
[ترجمه گوگل]آمونیوم مولیبدن آمونیوم تترامولیبدات (ATM) نیز بر اساس فرمول نامیده می شود

8. In the Stage of R ATM and IP become main medium of circuit switch instead of TDM, which make codec modes of core network more agility.
[ترجمه ترگمان]در مرحله گذار ATM و IP به جای of، رسانه اصلی تبدیل مدار می شوند، که حالت های کدک با چابکی بیشتر شبکه هسته ای را می سازند
[ترجمه گوگل]در مرحله R ATM و IP، رسانه اصلی مدار به جای TDM تبدیل می شود که حالت های کدک شبکه اصلی را به چابکی تر می رساند

9. This paper introduces a sort of ATM signaling technology and its dispatch routing method which was based on the deep-first flooding algorithm.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک نوع تکنولوژی سیگنال دهی ATM و روش مسیریابی ارسال آن را معرفی می کند که براساس الگوریتم سیل عمیق اول است
[ترجمه گوگل]این مقاله نوعی تکنولوژی سیگنالینگ ATM و روش مسیریابی آن را که بر اساس الگوریتم سیلاب عمیق است، معرفی می کند

10. It seems so easy to get a $100 cash advance every few days at a local ATM machine.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد هر چند روز در یک دستگاه خودپرداز محلی ۱۰۰ دلار پیش پرداخت شود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که هر روز چندین روز یک بار در یک دستگاه خودپرداز محلی 100 دلار نقدی دریافت می کنید

11. Surcharges are deducted from your balance at the same time you withdraw cash from an ATM.
[ترجمه ترگمان]surcharges در همان زمانی که پول نقد را از ATM حذف می کنید از بالانس شما کسر می شوند
[ترجمه گوگل]اضافه برداشت از تعادل شما کسر می شود در همان زمان شما پول نقد را از دستگاه خودپرداز برداشتید

12. But the other bank may also charge the customer for using its ATM.
[ترجمه ترگمان]اما دیگر بانک ممکن است مشتری را به خاطر استفاده از دستگاه ATM هدایت کند
[ترجمه گوگل]اما بانک دیگر همچنین ممکن است مشتری را برای استفاده از دستگاه خودپرداز هزینه کند

13. Bankers, applying traditional, time-honored management models, originally saw only automation in the ATM network, however.
[ترجمه ترگمان]بانکداران، با استفاده از مدل های سنتی مدیریت زمان سنتی، در اصل تنها اتوماسیون در شبکه ATM را دیدند
[ترجمه گوگل]با این حال، بانکداران، با استفاده از مدل های سنتی، مدرک مدیریت زمان، در اصل فقط اتوماسیون در شبکه ATM را دیدند

14. John Q. . Public thinks the stock market is one great big ATM machine.
[ترجمه ترگمان]جان سوال: مردم فکر می کنند که بازار سهام یک دستگاه خودپرداز بزرگ است
[ترجمه گوگل]جان Q عمومی فکر می کند بازار سهام یکی از بزرگ دستگاه های خودپرداز بزرگ است

15. Even though California banks are not rushing to announce new ATM fees, researcher Shields expects many will impose them.
[ترجمه ترگمان]حتی با وجود اینکه بانک های کالیفرنیا در حال عجله برای اعلام هزینه های ATM جدید نیستند، محققان Shields انتظار دارند که بسیاری از آن ها آن ها را تحمیل کنند
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه بانکهای کالیفرنیایی برای اعلام هزینه های خودپرداز جدید اقدام به پرداخت پول نمی کنند، محققان شیلد انتظار دارند بسیاری از آنها را تحریم کنند

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Automated Teller Machine
موضوع: تکنولوژی
خودپَرداز که گاه زودپرداز، عابر بانک و آنی بانک هم نامیده شده دستگاهی الکترونیکی است که به مشتریان بانک این امکان را می دهد تا در هر زمان دلخواه به وسیلهٔ قراردادن کارت خاصی در دستگاه و وارد کردن یک گذرواژه از حساب خود پول دریافت کرده یا تراز حساب بانکی خود را وارسی کنند بدون اینکه نیاز به شمارشگر انسانی باشد. بسیاری از خودپردازها نیز به امکان واریز پول یا چک، جابجایی پول میان حساب های بانکی و حتی خرید تمبر را برای مشتریان فراهم می کنند. در ایران اغلب دستگاههای خود پرداز به شبکه شتاب متصل هستند. شبکه شتاب امکان برداشت و مشاهده موجودی را برای دارندگان کارتهای بانکهای عضو این شبکه از همه خودپردازها فراهم می آورد. در ایران می توان از طریق دستگاههای خودپرداز اقدام به پرداخت قبض های خدمات عمومی نظیر آب، برق و تلفن نمود.
عبارت کامل: Adobe Type Manager
موضوع: کامپیوتر
نرم افزاری از Adobe System که مدیریت فونت های Post Script را در یک سیستم بر عهده دارد.
عبارت کامل: Asynchronous Transfer Mode
موضوع: کامپیوتر
حالت انتقال ناهمگام (در شبکه)

پیشنهاد کاربران

دستگاه خود پرداز

دستگاه خویش پرداز

دستگاه خویشتن پرداز

عابربانک

Automated Teller Machine

ATM

مخفف اتمسر در مکانیک سیالات

Automatic Teller Machine
دستگاه کارمند بانک خودکار

Synonyms
( automated teller machine ) : ABM, ATM, automated teller machine, autoteller, bank machine, cash machine, cashpoint

دستگاه خود پرداز، عابر بانک

دسنگاه خودپرداز ، عابربانک ، یک نوع ماشینی که کار بانکی را انجام می دهیم

ماشین خود پرداز

دو تا معنی داره:
1. به معنای دستگاه خودپردازه. همون عابربانک خودمون که کارتو وارد میکنیم و ازش پول میگیریم.

2. at the moment و یک acronym ( کلمه ای مرکب از اولین حرف چند کلمه )
مثلا i can't chat at the moment
کاربرد اولی بیشتره

Abbreviation


اتمسفر تو شیمی

Automated Teller Machine

ماشین تصدیِ خودکار / دستگاه خودکار - متصدی / دستگاه خودپرداز

دستکاه خودپرداز

دَخُپ = دَ. ستگاه خ. ود پ. رداز


کلمات دیگر: