کلمه جو
صفحه اصلی

zen buddhism


فلسفه یا مذهب ذن بوداییسم

انگلیسی به فارسی

فلسفه یا مذهب ذن بوداییسم


ذن بودیسم


انگلیسی به انگلیسی

• buddhist religion practiced in japan and subsequently in korea and vietnam

جملات نمونه

1. She became interested in Zen Buddhism.
[ترجمه ترگمان]او به بودایی ذن علاقه مند شد
[ترجمه گوگل]او به ذن بودایی علاقه مند شد

2. "We make more people know about Zen Buddhism, " he says.
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" ما مردم بیشتری را در مورد ذن بودیسم می شناسیم \"
[ترجمه گوگل]او می گوید: 'ما مردم بیشتری را در مورد بودیسم زین می دانیم '

3. The monks here practise Seon, or Zen Buddhism.
[ترجمه ترگمان]در اینجا راهبان بودایی یا ذن بودیسم را تمرین می کنند
[ترجمه گوگل]راهبان اینجا عمل سون یا ذن بودیسم را انجام می دهند

4. Some young people study Zen Buddhism or Bahai.
[ترجمه ترگمان]برخی جوانان ذن بودیسم یا Bahai را مطالعه می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از جوانان مقدس بودایی یا بهایی را مطالعه می کنند

5. I'd say that was a lot of silly Zen Buddhism.
[ترجمه ترگمان]من می گفتم که آن دین بودایی احمق بسیاری بود
[ترجمه گوگل]من می گویم این بود که بسیاری از احمقانه بود ذن بودایی

6. Zen Buddhism also stresses giving up earthly affairs, as disenchantment to the world arises, accomplishment is reached with ease.
[ترجمه ترگمان]ذن بودیسم هم چنین تاکید می کند که تسلیم شدن به امور دنیوی، به عنوان disenchantment برای جهان، به دست آوردن آسودگی حاصل می شود
[ترجمه گوگل]بوداسم زین همچنین بر تمسخر دادن به امور زمین تاکید می کند، زیرا پیشرفت به راحتی میسر می شود

7. Instant Revelation in Zen Buddhism emphasizes an almost instinctual inherent intuition.
[ترجمه ترگمان]مکاشفه فوری در بودایی ذن، بر یک حس الهام ذاتی تاکید دارد
[ترجمه گوگل]آیین مسیحی در بودیسم ذن بر روی شهود ذاتی تقریبا غریزی تأکید می کند

8. Zen Buddhism: Shit is, and is not.
[ترجمه ترگمان]بودایی ذن: حق است، و اینطور نیست
[ترجمه گوگل]ذن بودیسم گدازه است، و نه

9. The fact that the Zen Buddhism which which nationalized in China was developed into"Worldly Buddhism" shows that it was a result from following this deeply hidden sense of life worshipping .
[ترجمه ترگمان]این واقعیت که مذهب بودایی ذن که در چین ملی شد، به \"Worldly Buddhism\" گسترش یافت که نشان می دهد از پیروی از این حس عمیقا پنهان در پرستش زندگی ناشی می شود
[ترجمه گوگل]این واقعیت که بودیسم ذن که در چین به صورت ملی درآید، به �جهان بینی بودایی� تبدیل شده است، نشان می دهد که این نتیجه از پیروی این شناخت عمیقا پنهان زندگی است

10. Finally, it was also in this same period that two schools of Zen Buddhism were introduced from China.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، در همین دوره بود که دو مکتب بودایی ذن از چین معرفی شدند
[ترجمه گوگل]در نهایت، در همان دوره بود که دو مکتب بوداییسم ذن از چین معرفی شد

11. Yongxin, the abbot, says monks practice kung fu 'with an understanding of Zen Buddhism and love of the temple.
[ترجمه ترگمان]Yongxin، رئیس کشور، می گوید که راهبان کنگ فو را با درک ذن بودیسم و عشق معبد تمرین می کنند
[ترجمه گوگل]Yongxin، عبادت، می گوید راهبان، کونگ فو را با درک زرتشت بودایی و عشق به معبد تمرین می کنند

12. Though King Hu was greatly influenced by Japanese director Akira Kurosawa, he successfully made himself different by adding the essence of Zen Buddhism into his films.
[ترجمه ترگمان]گرچه پادشاه هو تحت تاثیر کارگردان ژاپنی، آکیرا کوروساوا قرار گرفت، او با اضافه کردن ماهیت ذن بودیسم به فیلم های او با موفقیت خودش را متفاوت کرد
[ترجمه گوگل]اگر چه کینگ هو خیلی تحت تأثیر کارگردان ژاپنی آکیرا کوروساوا قرار گرفت، او با موفقیت با افزودن جوهر ذن بودیسم به فیلم هایش با موفقیت متفاوت ساخت

13. Along with Mr. Huang, Mr. Tan helped create a show that blends martial arts with Zen Buddhism, Tibetan music, dance and colorful stage portraits of scenes from ancient China.
[ترجمه ترگمان]همراه با آقای هوانگ، آقای تان به ایجاد نمایشی کمک کرد که هنرهای رزمی را با ذن بودیسم، موسیقی تبتی، رقص و پرتره های رنگارنگ صحنه ای از چین باستان ترکیب کند
[ترجمه گوگل]آقای تانک همراه با آقای هوانگ کمک کرد تا یک نمایش را نشان دهد که هنرهای رزمی را با هنرهای رزمی ذن، موسیقی تبت، رقص و صحنه های رنگارنگ صحنه های چین باستان ترکیب می کند


کلمات دیگر: