کلمه جو
صفحه اصلی

xi


(نام چهاردهمین حرف الفبای یونانی) زی، رودخانه ی شی (در جنوب چین)

انگلیسی به فارسی

(نام چهاردهمین حرف الفبای یونانی) زی


رودخانه‌ی شی (در جنوب چین)


xi


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the name of the fourteenth letter of the Greek alphabet.

• 14th letter of the greek alphabet; number 11 (roman numerals)

جملات نمونه

1. She was driving a bright yellow Mk XI Lotus two-seater.
[ترجمه ترگمان]خانم Lotus Mk bright را با seater two رانندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او یک دوچرخه Mk XI Lotus دوچرخه ای را درخشان داشت

2. Newspaper colleagues greeted Xi with a large cake on his arrival back in Hong Kong late Saturday night.
[ترجمه ترگمان]همکاران روزنامه ها به Xi با یک کیک بزرگ در هنگام بازگشت به هنگ کنگ در اواخر شب شنبه استقبال کردند
[ترجمه گوگل]همکاران روزنامه خود را با یک کیک بزرگ در هنگام بازگشت او در هنگ کنگ در اواخر شب شنبه شب خوش آمد می گویند

3. Xi is in solitary confinement, allowed only monthly visits with his father.
[ترجمه ترگمان]Xi در سلول انفرادی است و تنها به صورت ماهانه با پدرش ملاقات می کند
[ترجمه گوگل]Xi در سلول انفرادی است، مجاز به بازدید مجدد ماهانه با پدرش است

4. The Carina Xi retains central locking and power assisted steering. .
[ترجمه ترگمان]The Xi قفل مرکزی و فرمان به کمک فرمان را حفظ می کند
[ترجمه گوگل]Carina Xi دارای قفل مرکزی و فرمان قدرت است

5. Zhao Xi of Electricity Department undersecretary, attends a meeting and answered a reporter to quiz.
[ترجمه ترگمان]ژایو Xi، معاون اداره برق، در یک جلسه شرکت کرد و به یک خبرنگار در پاسخ به پرسش پاسخ داد
[ترجمه گوگل]ژائو Xi، معاون وزارت برق، در جلسه شرکت می کند و یک خبرنگار به مسابقه پاسخ داد

6. Xi Shi took small piece of cinnamon bark at first and felt It'sweet - smelling and delicious.
[ترجمه ترگمان]Xi شی کوچکی از پوست دارچین را در ابتدا گرفت و آن را لذیذ و خوش مزه حس کرد
[ترجمه گوگل]Xi Shi در ابتدا یک تکه کوچک از پوست دارچین را گرفت و آن را شیرین کرد - بوی و خوشمزه

7. Small black and small armor Xi fair outside the tent, before gathered some mercenary soldiers at them, an eyes expose strange light-that is the penurious wind.
[ترجمه ترگمان]زره کوچک و کوچک و کوچک در بیرون چادر دیده می شد، پیش از آن که چند سرباز مزدور را در آن ها جمع کند، چشمانی که در آن penurious penurious است - این the penurious است
[ترجمه گوگل]زرق و برق کوچک سیاه و کوچک Xi خارج از چادر، قبل از جمع آوری برخی از سربازان مزدور در آنها، چشم ها نور عجیب و غریب را نشان می دهد - که باد ناپایدار است

8. WANG Xi fan . Base of Power System Planning. Beijing: Hydraulic and Electric Power Press, 199
[ترجمه ترگمان]فن (WANG) پایگاه برنامه ریزی سیستم قدرت پکن: هیدرولیک و انتشارات نیروی برق، ۱۹۹
[ترجمه گوگل]طرفدار WANG Xi پایه برنامه ریزی نیروی برق پکن هیدرولیک و نیروی برق، 199

9. Xi Guozhen, a 54 - year - old Shanghai woman embroiled in a property dispute, could not be contacted yesterday.
[ترجمه ترگمان]Xi Guozhen، یک زن ۵۴ ساله که در یک نزاع املاک گرفتار شده بود، دیروز نتوانست با او تماس گرفته شود
[ترجمه گوگل]Xi Guozhen، یک زن 54 ساله شانگهای که در یک اختلافات دارایی قرار داشت، با دیروز تماس نگرفت

10. Chinese marriages traditionally include many must haves like dragon and phoenix jewelry, mandarin duck quilts, Double "Xi" cut outs on red paper, Chinese dates, chestnut and the marriage shoes.
[ترجمه ترگمان]ازدواج های چین به طور سنتی شامل many باید همچون اژدها و جواهر آلات، quilts، duck چینی، outs Double (Xi)روی کاغذ قرمز، تاریخ های چینی، شاه بلوط و کفش های ازدواج باشد
[ترجمه گوگل]ازدواجهای چینی به طور سنتی شامل بسیاری از اشیاء مانند اژدها و طلا و جواهرات ققنوس، دستمال سفره ماندارین، دو 'Xi' بر روی کاغذ قرمز، تاریخ چینی، شاه بلوط و کفش ازدواج است

11. Li Xiangran. Environment engineering geology of coastal city. Xi′an:Shanxi science and technique publishing house, 199
[ترجمه ترگمان]لی Xiangran محیط مهندسی محیطی شهر ساحلی Xi: علم و انتشارات technique، ۱۹۹
[ترجمه گوگل]لی Xiangran زمین شناسی مهندسی زمین شناسی شهرستان ساحلی نشر علم و تکنیک Xi'an Shanxi، 199

12. In the meantime, the Ditan Hospital, Mr. Xi has been removed from the in-patient treatment costs, reimbursement of travel expenses to and from the Mr. practices.
[ترجمه ترگمان]در این بین، بیمارستان Ditan، آقای Xi از هزینه های درمان بیمار - بیمار، بازپرداخت هزینه های سفر به و از آقای practices حذف شده است
[ترجمه گوگل]در ضمن، بیمارستان دیتان، آقای Xi از هزینه های درمان درمانی، بازپرداخت هزینه های سفر به و از عمل آقای حذف شده است

13. Xi State Dragon Boat Festival, the village festival Longwang and paper hanging in the fields.
[ترجمه ترگمان]جشنواره فیلم اژدها (Xi)، جشنواره روستا، و کاغذ آویزان شده در مزارع
[ترجمه گوگل]جشنواره قایقرانی اژدها، جشنواره روستای لانگوانگ و کاغذ در این زمینه

14. The Xi′an geothermic field possesses the condition to form the independent gas reservoir.
[ترجمه ترگمان]میدان geothermic دارای شرایط تشکیل مخزن گاز مستقل است
[ترجمه گوگل]میدان ژئوترمیک Xi'an دارای شرایطی است برای ایجاد مخزن گاز مستقل


کلمات دیگر: