1. a preface that is evocative of interest
پیش گفتاری که علاقه را تحریک می کند
2. usually, a preface explains the purpose and plan of a book
معمولا پیشگفتار منظور کتاب و طرح آن را بیان می کند.
3. our discord may be a preface to the enemy's victory
همدل نبودن ما ممکن است پیش درآمد پیروزی دشمن باشد.
4. we hope these talks will preface a durable peace
امیدواریم که این مذاکرات سرآغاز یک صلح پایدار باشد.
5. the book starts with a brief preface
کتاب با مقدمه ی کوتاهی آغاز می شود.
6. Our defeat may be the preface to our successor's victory.
[ترجمه ترگمان]شکست ما ممکن است مقدمه پیروزی جانشینی ما باشد
[ترجمه گوگل]شکست ما ممکن است مقدمه ای بر پیروزی جانشین ما باشد
7. He has written a fine preface to the play.
[ترجمه ترگمان]یک مقدمه خوب برای نمایش نوشته است
[ترجمه گوگل]او مقدمه خوبی برای بازی نوشته است
8. I will preface what I am going to say with a few lines from Shakespeare.
[ترجمه ترگمان]مقدمه مطلبی را که می خواهم با چند سطر از آثار شکسپیر بگویم در مقدمه خواهم نوشت
[ترجمه گوگل]من مقدماتی را با چند خط از شکسپیر خواهم نوشت
9. The book has a preface written by the author.
[ترجمه ترگمان]این کتاب مقدمه ای است که نویسنده آن را نوشته است
[ترجمه گوگل]این کتاب مقدمه نوشته شده توسط نویسنده است
10. In his preface, the author says that he took eight years to write the book.
[ترجمه ترگمان]نویسنده در مقدمه خود می گوید که هشت سال طول کشید تا این کتاب را بنویسد
[ترجمه گوگل]در مقدمه خود، نویسنده می گوید که برای نوشتن کتاب هشت سال طول کشید
11. She read the preface through three times.
[ترجمه ترگمان]سه بار این مقدمه را خواند
[ترجمه گوگل]او سه بار از مقدمه خواند
12. The preface has been reworded.
[ترجمه ترگمان]مقدمه مقدمه این مقدمه بوده است
[ترجمه گوگل]پیشینه اصلاح شده است
13. Several pages of closely reasoned argument preface her account of the war.
[ترجمه ترگمان]چندین صفحه بحث و استدلال منطقی، شرح جنگ را شرح می داد
[ترجمه گوگل]چندین صفحه از استدلال دقیق استدلال پیشگفتار او از جنگ است
14. We're hoping these talks could be a preface to peace.
[ترجمه ترگمان]امیدواریم این گفتگوها مقدمه ای برای صلح باشند
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم این مذاکرات می تواند مقدمه ای بر صلح باشد
15. I must preface my remarks with an apology.
[ترجمه ترگمان]باید remarks را با عذرخواهی عوض کنم
[ترجمه گوگل]من باید عذر خواهی کنم
16. As indicated in the Preface, we are concerned only in introducing the subject to the reader.
[ترجمه ترگمان]همانطور که در مقدمه نشان داده شد، ما تنها در معرفی موضوع به خواننده نگران هستیم
[ترجمه گوگل]همانطور که در مقدمه اشاره شده است، ما تنها در معرفی موضوع به خواننده مورد توجه است
17. A polemical note is sounded in the unsigned preface.
[ترجمه ترگمان]یک یادداشت مجادله ای در مقدمه بدون امضا به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]یک یادداشت انتقادی در مقدمه بدون علامت صدق می کند
18. Indeed in the preface to his work Gregory appears to proclaim their uniqueness.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت در مقدمه کار او گریگوری به نظر می رسد که یگانگی آن ها را اعلام می کند
[ترجمه گوگل]در واقع در مقدمه به کار او گرگوری به نظر می رسد اعلام انحصار خود