کلمه جو
صفحه اصلی

morel


معنی : قارچ مورکلای خوراکی
معانی دیگر : (گیاه شناسی) قارچ مورکلا (جنس morchella که اسفنج مانند است)

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) قارچ مورکلای خوراکی


مورل، قارچ مورکلای خوراکی


انگلیسی به انگلیسی

• small edible mushroom; any of various herbs and shrubs of the genus solanum, black nightshade (botany)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] غلتک لیکر- سومین غلتک لیکر کارد اول پشم

مترادف و متضاد

قارچ مورکلای خوراکی (اسم)
morel

جملات نمونه

1. Morels thrive briefly after a fire or bout of logging, but then they too disappear.
[ترجمه ترگمان]morels پس از آتش سوزی یا قطع درختان به طور مختصر رشد می کنند، اما پس از آن نیز ناپدید می شوند
[ترجمه گوگل]مورلز به طور خلاصه پس از آتش سوزی و یا ورود به سیستم، اما پس از آن نیز ناپدید می شوند

2. As with truffles, however, morels have until now resisted Joining the ranks of domesticated fungi.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در مورد truffles ها، morels تا کنون در برابر پیوستن به صفوف قارچ های اهلی مقاومت کرده اند
[ترجمه گوگل]با این حال، همانطور که با trifles، morels تا به حال مقاومت کرده اند در ترکیب صفات قارچ های اهلی شده است

3. Above: New potatoes in a creamy morel sauce.
[ترجمه ترگمان]بالا: سیب زمینی جدید در سس خامه دار
[ترجمه گوگل]در بالا: سیب زمینی های جدید در یک سس مرول خامه ای

4. With single-minded purpose and consummate skill, Morel set about organizing a movement.
[ترجمه ترگمان]مو رل با عزمی راسخ شروع به سازماندهی یک حرکت کرد
[ترجمه گوگل]مورل با هدف تکاملی و مهارت کامل، در مورد سازماندهی یک جنبش تنظیم کرد

5. There are annual morel festivals in four Michigan towns.
[ترجمه ترگمان]جشنواره های سالانه morel در چهار شهر میشیگان برگزار می شود
[ترجمه گوگل]جشنواره های سالانه در چهار شهر میشیگان وجود دارد

6. Pour sauce over potatoes and morels inside their mangetout border.
[ترجمه ترگمان]سس گوجه فرنگی را بر روی سیب زمینی ها و morels در داخل مرزه ای mangetout بریزید
[ترجمه گوگل]سس را بر روی سیب زمینی و سیب زمینی درون مرز خود نگه دارید

7. Mrs Morel loathed her husband when he was drunk and violent.
[ترجمه ترگمان]خانم مو رل وقتی مست و خشن بود از شوهرش متنفر بود
[ترجمه گوگل]خانم مورل وقتی که مست و خشونت آمیز بود، از شوهرش نفرت داشت

8. Mrs. Morel, seared with passion, shivered to find herself out there in a great white light.
[ترجمه ترگمان]خانم مو رل که از فرط هیجان برافروخته شده بود به خود لرزید و خود را در روشنایی سفید بزرگی دید
[ترجمه گوگل]خانم مورل، با شور و نشاط، لرزید برای پیدا کردن خود را در آن در نور سفید عالی

9. Mrs Morel leaned on the garden gate, looking out, and she lost herself awhile.
[ترجمه ترگمان]خانم مو رل به در باغ تکیه داد و مدتی خود را باخت
[ترجمه گوگل]خانم مورل در دروازه باغ، به دنبال نگاه کردن، و چندین بار خود را از دست داد

10. Morel was rather a heedless man, careless of danger. So he had endless accidents.
[ترجمه ترگمان]مو رل بی اعتنا و بی اعتنا بود پس اون حوادث بی پایان داشت
[ترجمه گوگل]مورل به جای یک مرد بی حوصله، بی خطر از خطر بود بنابراین او حوادث بی پایان بود

11. Mr. Morel, trying to soothe the baby, jumped up, rushed at him, boxed his ears.
[ترجمه ترگمان]آقای مو رل که می کوشید بچه را آرام کند از جا جست و به طرف او دوید و گوش ها را تیز کرد
[ترجمه گوگل]آقای مورل، سعی کرد کودک را آرام کند، پرش کرد، با عجله به او نگاه کرد، گوشش را بسته بود

12. Mrs. Morel loathed her husband for days.
[ترجمه ترگمان]خانم مو رل روز به روز از شوهرش متنفر بود
[ترجمه گوگل]خانم مورل روزی از شوهرش نفرت داشت

13. Mrs Morel felt everything go silent inside her.
[ترجمه ترگمان]خانم مو رل احساس می کرد که همه چیز در درونش خاموش می شود
[ترجمه گوگل]خانم مورل احساس کرد همه چیز درون او ساکت است

14. Morel subdued, afraid to seem too jubilant in presence of his wife.
[ترجمه ترگمان]مو رل که بیمناک بود از حضور همسرش شادمان به نظر برسد،
[ترجمه گوگل]مورل تسلیم شد، می ترسید که در حضور همسرش بیش از حد تحسین شود


کلمات دیگر: