1. Through the murk there was a faint glimmer of light.
[ترجمه ترگمان]در میان علف ها بارقه ای از نور وجود داشت
[ترجمه گوگل]از طریق قهوه ای، پرتوهای ناهموار نور وجود داشت
2. The figure disappeared into the murk.
[ترجمه ترگمان]پیکری که در میان گرد و خاک ناپدید شده بود ناپدید شد
[ترجمه گوگل]این رقم ناپدید شد
3. Susan could see a gaslamp vaguely in the murk, and hear the clip of hooves on cobblestones.
[ترجمه ترگمان]سوزان چیزی را می دید که به طور مبهم در میان گرد و خاک فرورفته بود و صدای تق تق سم اسب را روی سنگفرش شنیده می شد
[ترجمه گوگل]سوزان می تواند یک چراغ گاز را به صورت مبهم در شکاف ببیند و کلیه سم ها را بر روی قلوه سنگ بشنود
4. But through the murk there was a faint glimmer of light.
[ترجمه ترگمان]اما در میان علف ها بارقه ای از نور وجود داشت
[ترجمه گوگل]اما از طریق شکاف، نور کم نور وجود داشت
5. Out of the murk appeared a large squadron of warships.
[ترجمه ترگمان]از میان دود، یک اسواران بزرگ از کشتی های جنگی بیرون آمده بود
[ترجمه گوگل]از ناحیه ناگهانی یک اسکادران بزرگ کشتی های جنگی ظاهر شد
6. In the abyssal murk of the deep ocean floor, miles below the surface, no light penetrates.
[ترجمه ترگمان]در سایه روشن abyssal کف عمیق اقیانوس، مایل ها دورتر از سطح، هیچ نوری نفوذ نمی کند
[ترجمه گوگل]در ناحیه کف آبریز عمیق اقیانوس، مایل در زیر سطح، هیچ نور نفوذ نمی کند
7. But to see them in the murk was impossible.
[ترجمه ترگمان]اما برای دیدن آن ها در میان دود، غیر ممکن بود
[ترجمه گوگل]اما برای دیدن آنها در قله غیرممکن بود
8. Piper O'Rourke stepped out of the murk behind them, wearing a concerned expression.
[ترجمه ترگمان]پایپر ارورک از میان انبوه گرد و خاک پشت سر آن ها بیرون آمد و قیافه ای نگران به خود گرفت
[ترجمه گوگل]پایر اوروک از پشت سر آنها بیرون زد و یک عبارت نگران کننده داشت
9. Whatever was making that sound in the murk beneath the trees, he hadn't time to look.
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که آن صدا در میان درختان در زیر درختان ایجاد شده بود، فرصت نگاه کردن نداشت
[ترجمه گوگل]هر چه که این صدا را در زیر درختان می گذراند، او زمان را نداشت
10. His eyes were accustomed to working in the murk, and his body moved in a shuffling, automatic crouch.
[ترجمه ترگمان]چشمانش عادت به کار کردن در گرد و غبار گرفته بود، و بدنش به آرامی خم شده بود و به صورت خودکار خم شده بود
[ترجمه گوگل]چشمان او عادت به کار کردن در کوره داشتند و بدن او در یک کتک زدن اتوماتیک حرکت کرد
11. Yet the murk looked no thicker.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ابرها ضخیم تر از آن نبودند
[ترجمه گوگل]با این حال قهوه نگاهی به ضخامت نداشت
12. The headlights cut into the growing murk.
[ترجمه ترگمان]چراغ های جلوی اتومبیل پراکنده شدند
[ترجمه گوگل]چراغهای جلو به چرخش رو به رشد تبدیل شده است
13. Murk, dreariness in the hushed manor house; flies asleep on the ceiling.
[ترجمه ترگمان]در آن خانه اربابی که در آن خانه اربابی خاموش بود، به خواب می رفت مگس ها روی سقف خوابیده بودند
[ترجمه گوگل]مروک، آرامش در منزل متعصب؛ پرواز می کند در سقف خواب
14. Glows and grows in the murk of his brain.
[ترجمه ترگمان]گرد و غبار مغزش رشد می کند و رشد می کند
[ترجمه گوگل]درخشش و رشد در مغز او رشد می کند
15. Their cold breath rises from the murk to make these fogs, and their flesh has turned as stony as their hearts.
[ترجمه ترگمان]باد سرد آن ها از میان توده های ابر متراکم می شود تا این مه مه مه را از آن بخار بیرون بکشد و گوشت آن ها مثل سنگ سرد شده باشد
[ترجمه گوگل]نفس های سرپایی خود را از این کوه می سازند تا این مه ها را بوجود آورند و گوشت آنها به عنوان قلب هایشان سنگین شده است