کلمه جو
صفحه اصلی

murk


معنی : تاریک، تیره
معانی دیگر : (قدیمی)، تاریکی، تیرگی

انگلیسی به فارسی

تاریک، تیره


قهوه، تاریک، تیره


انگلیسی به انگلیسی

• darkness, gloom
murk refers to darkness or thick mist that you cannot see through very well.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] تیره - تاریک

مترادف و متضاد

تاریک (صفت)
blind, ambiguous, dark, dim, black, gloomy, dusky, somber, sombre, benighted, murk, caliginous, cimmerian, darkling, lackluster, stygian

تیره (صفت)
obscure, thick, dark, dim, black, gloomy, heavy, somber, sombre, muddy, turbid, murky, fuzzy, murk, nebulous, caliginous, overcast, cloudy, lurid, indistinct, tawny, darkling, fulvous, fuscous, inky

darkness


Synonyms: dimness, dusk, gloom, murkiness


جملات نمونه

1. Through the murk there was a faint glimmer of light.
[ترجمه ترگمان]در میان علف ها بارقه ای از نور وجود داشت
[ترجمه گوگل]از طریق قهوه ای، پرتوهای ناهموار نور وجود داشت

2. The figure disappeared into the murk.
[ترجمه ترگمان]پیکری که در میان گرد و خاک ناپدید شده بود ناپدید شد
[ترجمه گوگل]این رقم ناپدید شد

3. Susan could see a gaslamp vaguely in the murk, and hear the clip of hooves on cobblestones.
[ترجمه ترگمان]سوزان چیزی را می دید که به طور مبهم در میان گرد و خاک فرورفته بود و صدای تق تق سم اسب را روی سنگفرش شنیده می شد
[ترجمه گوگل]سوزان می تواند یک چراغ گاز را به صورت مبهم در شکاف ببیند و کلیه سم ها را بر روی قلوه سنگ بشنود

4. But through the murk there was a faint glimmer of light.
[ترجمه ترگمان]اما در میان علف ها بارقه ای از نور وجود داشت
[ترجمه گوگل]اما از طریق شکاف، نور کم نور وجود داشت

5. Out of the murk appeared a large squadron of warships.
[ترجمه ترگمان]از میان دود، یک اسواران بزرگ از کشتی های جنگی بیرون آمده بود
[ترجمه گوگل]از ناحیه ناگهانی یک اسکادران بزرگ کشتی های جنگی ظاهر شد

6. In the abyssal murk of the deep ocean floor, miles below the surface, no light penetrates.
[ترجمه ترگمان]در سایه روشن abyssal کف عمیق اقیانوس، مایل ها دورتر از سطح، هیچ نوری نفوذ نمی کند
[ترجمه گوگل]در ناحیه کف آبریز عمیق اقیانوس، مایل در زیر سطح، هیچ نور نفوذ نمی کند

7. But to see them in the murk was impossible.
[ترجمه ترگمان]اما برای دیدن آن ها در میان دود، غیر ممکن بود
[ترجمه گوگل]اما برای دیدن آنها در قله غیرممکن بود

8. Piper O'Rourke stepped out of the murk behind them, wearing a concerned expression.
[ترجمه ترگمان]پایپر ارورک از میان انبوه گرد و خاک پشت سر آن ها بیرون آمد و قیافه ای نگران به خود گرفت
[ترجمه گوگل]پایر اوروک از پشت سر آنها بیرون زد و یک عبارت نگران کننده داشت

9. Whatever was making that sound in the murk beneath the trees, he hadn't time to look.
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که آن صدا در میان درختان در زیر درختان ایجاد شده بود، فرصت نگاه کردن نداشت
[ترجمه گوگل]هر چه که این صدا را در زیر درختان می گذراند، او زمان را نداشت

10. His eyes were accustomed to working in the murk, and his body moved in a shuffling, automatic crouch.
[ترجمه ترگمان]چشمانش عادت به کار کردن در گرد و غبار گرفته بود، و بدنش به آرامی خم شده بود و به صورت خودکار خم شده بود
[ترجمه گوگل]چشمان او عادت به کار کردن در کوره داشتند و بدن او در یک کتک زدن اتوماتیک حرکت کرد

11. Yet the murk looked no thicker.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ابرها ضخیم تر از آن نبودند
[ترجمه گوگل]با این حال قهوه نگاهی به ضخامت نداشت

12. The headlights cut into the growing murk.
[ترجمه ترگمان]چراغ های جلوی اتومبیل پراکنده شدند
[ترجمه گوگل]چراغهای جلو به چرخش رو به رشد تبدیل شده است

13. Murk, dreariness in the hushed manor house; flies asleep on the ceiling.
[ترجمه ترگمان]در آن خانه اربابی که در آن خانه اربابی خاموش بود، به خواب می رفت مگس ها روی سقف خوابیده بودند
[ترجمه گوگل]مروک، آرامش در منزل متعصب؛ پرواز می کند در سقف خواب

14. Glows and grows in the murk of his brain.
[ترجمه ترگمان]گرد و غبار مغزش رشد می کند و رشد می کند
[ترجمه گوگل]درخشش و رشد در مغز او رشد می کند

15. Their cold breath rises from the murk to make these fogs, and their flesh has turned as stony as their hearts.
[ترجمه ترگمان]باد سرد آن ها از میان توده های ابر متراکم می شود تا این مه مه مه را از آن بخار بیرون بکشد و گوشت آن ها مثل سنگ سرد شده باشد
[ترجمه گوگل]نفس های سرپایی خود را از این کوه می سازند تا این مه ها را بوجود آورند و گوشت آنها به عنوان قلب هایشان سنگین شده است


کلمات دیگر: