کلمه جو
صفحه اصلی

frounce


معنی : کام اسب، چین خوردن
معانی دیگر : (قدیمی) فرفری کردن (مو)، چین انداختن، چین دار کردن، فر دادن مو

انگلیسی به فارسی

چین خوردن، فر دادن مو، کام اسب


انگلیسی به انگلیسی

• wrinkle one's brow in displeasure or anger, scowl, frown; gather into or decorate with plaits (as a dress); form wrinkles

دیکشنری تخصصی

[نساجی] چین خوردن - فر و موج دادن

مترادف و متضاد

کام اسب (اسم)
frounce

چین خوردن (فعل)
shrivel, frounce


کلمات دیگر: