1. You ought to pick those lettuces before they shrivel and die.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه they و بمیرن، باید کاهو رو برداری
[ترجمه گوگل]شما باید آنها را انتخاب کنید قبل از اینکه آنها را ببوسید و بمیرید
2. The leaves started to shrivel up.
[ترجمه دکتر رجایی] برگ ها شروع به پژمردن کردند. ( پژمرده شدند )
[ترجمه ترگمان]برگ ها شروع به فر زدن کردند
[ترجمه گوگل]برگ شروع به شکست کردن کرد
3. Under the direct sunlight young plants will shrivel up.
[ترجمه ترگمان]در زیر نور مستقیم خورشید، گیاهان جوان پژمرده خواهند شد
[ترجمه گوگل]تحت نور مستقیم خورشید، گیاهان جوان رشد می کنند
4. The paper started to shrivel and curl up in the heat.
[ترجمه ترگمان]کاغذ شروع به فر زدن کرد
[ترجمه گوگل]مقاله شروع به فرو ریختن و گرما کرد
5. The leaves change colour, then shrivel.
[ترجمه ترگمان]برگ ها تغییر رنگ می دهند، سپس خشک می شوند
[ترجمه گوگل]برگ تغییر رنگ، و سپس shrivel
6. These collapse, shrivel and dry as though scorched - but this is not to be confused with frost scorch.
[ترجمه ترگمان]این آبشار، خشک و خشک، مثل اینکه برشته شده باشد - اما این نیست که با سوختگی یخ بندان گیج شود
[ترجمه گوگل]این سقوط، سقوط و خشک شدن به طوری که به نظر می رسد سوزانده شده - اما این نباید با سرخ شدن یخ زده اشتباه گرفته شود
7. The steel companies seem to want to shrivel, to disappear.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که شرکت های فولاد تمایل دارند که کوچک شوند تا ناپدید شوند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد شرکت های فولادی تمایل به کاهش قیمت دارند
8. These microscopic biting flies would dry and shrivel in minutes out in the sun.
[ترجمه ترگمان]این مگس ها گزنده مگس ها را در آفتاب خشک می کنند و خشک می کنند
[ترجمه گوگل]این مگس های گزش میکروسکوپی در خورشید در عرض چند دقیقه خشک می شوند
9. What was meant for a joyous occasion would shrivel to a general wretchedness.
[ترجمه ترگمان]آنچه برای یک موقعیت شادی بخش بود به یک بینوایی عمومی تبدیل می شد
[ترجمه گوگل]آنچه برای یک رویداد خوشایند بود، به عصبانیت عمومی ختم شد
10. In a rough economy, they said, budgets shrivel and advertisers get stern and cautious.
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند که در یک اقتصاد خشن، بودجه ها سقوط می کنند و تبلیغ کنندگان جدی و محتاط می شوند
[ترجمه گوگل]آنها گفتند که در یک اقتصاد خشن، بودجه ها کاهش می یابد و تبلیغ کنندگان سخت و محتاط هستند
11. The poor things shrivel up in protest.
[ترجمه ترگمان]این بیچاره ها به اعتراض تسلیم می شوند
[ترجمه گوگل]اقدامات ضعیف در اعتراض است
12. Probably shrivel up like a cactus in a microwave.
[ترجمه ترگمان]احتمالا مثل یه کاکتوس تو مایکرو ویو سر و کله میزنه
[ترجمه گوگل]احتمالا مانند یک کاکتوس در یک مایکروویو کوچک تر می شود
13. But eventually, even red dwarfs will shrivel up and die.
[ترجمه ترگمان]اما در نهایت کوتوله های سرخ پژمرده می شوند و می میرند
[ترجمه گوگل]اما در نهایت، حتی کوتوله های قرمز هم می سوزند و می میرند
14. It should shrivel in ineptitude. . Prime target.
[ترجمه ترگمان]این کار باید در حالی که تنها هدف نخست وزیر است، متوقف شود
[ترجمه گوگل]این باید در ineptitude سخت شود هدف اول