کلمه جو
صفحه اصلی

previously


معنی : سابق، سابقا
معانی دیگر : پیشتر، قبلا

انگلیسی به فارسی

پیشتر، قبلا، سابقا


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
(1) تعریف: just before another.

- Their house was previously owned by an artist who had painted the walls in wild colors.
[ترجمه ترگمان] خانه آن ها قبلا متعلق به هنرمندی بود که دیواره ای رنگ های وحشی را نقاشی کرده بود
[ترجمه گوگل] خانه آنها قبلا متعلق به یک هنرمند بود که دیوارها را در رنگ های وحشی رنگ کرده بود

(2) تعریف: earlier; before.

• before, at an earlier time, in the past, antecedently
previously means at some time before the period that you are talking about.
you can use previously to say how much earlier one event was than another.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] قبلا

مترادف و متضاد

earlier


سابق (قید)
before, formerly, previously

سابقا (قید)
before, heretofore, whilom, once, formerly, erstwhile, erst, previously, sometime

Synonyms: ahead, already, ante, antecedently, at one time, away back, a while ago, back, back when, before, beforehand, erstwhile, fore, formerly, forward, heretofore, hitherto, in advance, in anticipation, in days gone by, in the past, long ago, once, one-shot, precedently, then, time was, until now


Antonyms: currently, future, later, presently


جملات نمونه

1. his collected papers--not all previously printed--are too short to be called essays
نوشتارهای گردآوری شده ی او که برخی از آنها قبلا به چاپ نرسیده بودند کوتاهتر از آنند که بتوان اسم مقاله را بر آنها نهاد.

2. Guyana's railways were previously owned by private companies.
[ترجمه ترگمان]خطوط راه آهن گویان در گذشته متعلق به شرکت های خصوصی بودند
[ترجمه گوگل]خطوط راه آهن گویان قبلا توسط شرکت های خصوصی متعلق به آنها بود

3. The bicycle tyre blew out at a previously damaged point.
[ترجمه ترگمان]لاستیک های دوچرخه در یک نقطه آسیب دیده از قبل فوت کرده اند
[ترجمه گوگل]تایر دوچرخه در یک نقطه آسیب دیده قبلی منفجر شد

4. The previously unidentified objects have now been definitely ascertained as being satellites.
[ترجمه ترگمان]اشیا که قبلا شناسایی نشده بودند، اکنون به طور حتم به عنوان ماهواره شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]اشیاء که قبلا شناسایی شده اند اکنون به صورت ماهیتی مشخص شده اند

5. Almost half the group had previously been heavy smokers.
[ترجمه ترگمان]تقریبا نیمی از این گروه قبلا افراد سیگاری بودند
[ترجمه گوگل]تقریبا نیمی از این گروه قبلا افراد سیگاری شدید بوده اند

6. Ants follow a scent trail laid down previously.
[ترجمه ترگمان]مورچه ها پیش از این رد بوی را دنبال می کنند
[ترجمه گوگل]مورچه ها یک دنباله عطر را که قبلا گذاشته شده است دنبال می کنند

7. We print a selection of previously unseen photos from the Spanish rider's early years.
[ترجمه ترگمان]ما گزیده ای از عکس های نامرئی را از اوایل سال سواری اسپانیایی چاپ کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک انتخاب از عکس های قبلا غیرقابل مشاهده از سال های اولیه سوارکار اسپانیایی را چاپ می کنیم

8. The book contains a number of photographs not previously published.
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل تعدادی از عکس هایی است که قبلا منتشر نشده اند
[ترجمه گوگل]این کتاب شامل تعدادی از عکس هایی است که قبلا منتشر نشده است

9. The man had previously been arrested several times for molesting young boys.
[ترجمه ترگمان]این مرد قبلا چندین بار برای molesting پسر جوان دستگیر شده بود
[ترجمه گوگل]این مرد قبلا چندین بار دستگیر شده بود و برای دختران جوان مجبور است

10. Reviews are distilled from articles previously published in the main column.
[ترجمه ترگمان]Reviews از مقالاتی که قبلا در ستون اصلی چاپ شده بودند، تقطیر می شوند
[ترجمه گوگل]بررسی ها از مقالات که قبلا در ستون اصلی منتشر شده است تقسیم می شوند

11. She had previously worked in television.
[ترجمه ترگمان]او قبلا در تلویزیون کار کرده بود
[ترجمه گوگل]او قبلا در تلویزیون کار کرده بود

12. I had posted the card two months previously.
[ترجمه ترگمان]من این کارت را دو ماه پیش پست کرده بودم
[ترجمه گوگل]من این کارت را دو ماه قبل نوشته بودم

13. The previously free ( = not paid for ) distribution of text books will now be confined to students who are needy.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، توزیع کتاب های درسی که قبلا رایگان (= پرداخت نشده است)به دانش آموزانی که نیازمند هستند محدود خواهد شد
[ترجمه گوگل]توزیع کتابهای متنی که قبلا رایگان (= بدون پرداخت می شود) در حال حاضر به دانش آموزانی که نیازمند هستند محدود می شود

14. Our previously opposed views are beginning to converge.
[ترجمه ترگمان]دیدگاه های مخالف قبلی ما شروع به همگرا شدن می کنند
[ترجمه گوگل]دیدگاه های قبلا مخالف ما همگرا هستند

She had previously worked in television

او قبلا در تلویزیون کار کرده بود


She was previously employed as a tour guide

او پیشتر به عنوان راهنمای گشت استخدام شده بود


پیشنهاد کاربران

آنچه گذشت

از قبل

پیش از این

تا پیش از این


before the present time

قبل تر، درگذشته
قبلا ، قبل از اینکه

در ابتدا فیلم ها زیاد این کلمه رو می شنوید


معنیش میشه: آنچه گذشت

formerly

اخیرا ( بازه زمانی نزدیک به زمان حال ) مثل آنچه در عرض یک هفته تا الان رخ داده. . .

درگذشته،
اخیراً


کلمات دیگر: