کلمه جو
صفحه اصلی

translucency


معنی : فراتابی، نیم شفافی، ماتی شفافی، حالت زجاجی
معانی دیگر : translucence فراتابی

انگلیسی به فارسی

( translucence ) فراتابی، نیم شفافی، ماتی شفافی،حالت زجاجی


شفافیت، فراتابی، نیم شفافی، ماتی شفافی، حالت زجاجی


انگلیسی به انگلیسی

• partial transparence

دیکشنری تخصصی

[نساجی] شفافی - نیمه شفافی - ماتی

مترادف و متضاد

فراتابی (اسم)
translucence, translucency

نیم شفافی (اسم)
translucence, translucency

ماتی شفافی (اسم)
translucence, translucency

حالت زجاجی (اسم)
translucence, translucency, transparence

جملات نمونه

1. Nephrite pebbles show up by their colour and translucency much more clearly when viewed through flowing water than they do when dry.
[ترجمه ترگمان]سنگ های nephrite به رنگ خود ظاهر می شوند و در هنگام خشک شدن از طریق آب جاری به وضوح دیده می شوند
[ترجمه گوگل]سنگهای نرفتن با رنگ و شفافیت آنها بسیار واضح تر از آب در حال دیدن آب می باشند

2. Real translucency changes its look depending on where the camera is viewing the object from (view-dependance).
[ترجمه ترگمان]تغییرات واقعی ظاهر خود را بسته به جایی که دوربین در حال مشاهده شی از دید (نما - dependance)است، تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]شفافیت واقعی تغییر ظاهر خود را بسته به جایی که دوربین در حال مشاهده شیء از (مشاهده وابستگی) است

3. It also supports fog, color density, translucency, fluorescence, and other special effects.
[ترجمه ترگمان]همچنین از مه، تراکم رنگ، translucency، فلوروسانس و دیگر اثرات ویژه پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]همچنین از مه، تراکم رنگ، شفافیت، فلورسنس و دیگر جلوه های ویژه پشتیبانی می کند

4. The pastes properties of banana starch such as translucency, retrogradation and freeze - thaw were studied.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های خمیر مانند نشاسته موز مانند translucency، retrogradation و یخ زدن یخ مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]خواص خواص نشاسته موز مانند پرتقال، رطوبت سازی و انجماد - تبخیر بررسی شد

5. Methods Fetal nuchal translucency thickness was measured between 11-14 weeks of gestation with serial follow-up ultrasound examinations.
[ترجمه ترگمان]روش های Fetal nuchal ضخامت translucency بین ۱۱ تا ۱۴ هفته بارداری با آزمایش ها فراصوت پیاپی اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]روشهای اندازه گیری ضخامت شفافیت جلدی جلدی بین 14-11 هفته بارداری با انجام آزمایشهای اولتراسوند پیگیری پیوسته انجام شد

6. Objective To find suitable critical value of fetal nuchal translucency (NT) by ultrasonic testing.
[ترجمه ترگمان]هدف یافتن ارزش بحرانی مناسب جنین nuchal (NT)از طریق آزمایش فراصوتی
[ترجمه گوگل]هدف: برای تعیین حساسیت بالایی از شفافیت بینی جنین (NT) با آزمایش اولتراسونیک

7. His body seemed to have not only the weakness of a jelly, but its translucency.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که بدن او نه تنها نقطه ضعفی از ژله است، بلکه translucency است
[ترجمه گوگل]بدنش به نظر می رسید که نه تنها ضعف ژله، بلکه شفافیت آن است

8. Perfectly cooked fish should flake easily and be opaque the faintest amount of translucency the middle.
[ترجمه ترگمان]ماهی کام لا پخته شده می تواند به راحتی از بین برود و کم ترین مقدار of را کدر کند
[ترجمه گوگل]ماهی کاملا پخته شده باید به راحتی پوسته پوشیده شود و کمترین مقدار نیمه شفاف را در وسط داشته باشد

9. Color - use this color swatch to set the translucency color.
[ترجمه ترگمان]رنگ - استفاده از این swatch رنگ برای تنظیم رنگ translucency
[ترجمه گوگل]رنگ - از این نمونه رنگی برای تنظیم رنگ پراکنده استفاده کنید

10. The light coloured nephrite, which formed on the contact zone of the dolomitic marbles and the granites, has more translucency and practically has not ore dissemination.
[ترجمه ترگمان]نور زرد رنگی که در ناحیه تماس of dolomitic و the شکل می گیرد، translucency بیشتری دارد و عملا انتشار نیافت
[ترجمه گوگل]نفریت نور رنگی که در ناحیه تماس با سنگ مرمر دولومیت و گرانیت تشکیل شده است، دارای شیب بیشتر و عملا انتشار سنگی ندارد

11. Material: white jade ; Original Place : XinJiang. The product is with fine texture, translucency and delicated carving.
[ترجمه ترگمان]متریال: یشم سفید؛ مکان اصلی: xinjiang این محصول دارای بافت ریز، translucency و delicated است
[ترجمه گوگل]ماده یادی سفید؛ محل اصلی XinJiang این محصول با بافت خوب، شفافیت و حکاکی سفلی است

12. In foetuses with a normal number of chromosomes, a thicker nuchal translucency is associated with other fetal defects and genetic syndromes.
[ترجمه ترگمان]در foetuses با تعداد نرمال کروموزوم، translucency nuchal ضخیم تر با نقص های جنین و syndromes ژنتیکی است
[ترجمه گوگل]در جنین هایی با تعداد طبیعی کروموزوم، یک نیمکره بینی ضخیم تر با سایر نقایص جنین و سندرم های ژنتیکی مرتبط است

13. Methods 67pregnant women with gestational age of 10-weeks were measured for nuchal translucency thickness by ultrasonic testing.
[ترجمه ترگمان]روش های ۶۷ زن باردار با سن ۱۰ - ۱۰ هفته برای ضخامت translucency translucency از طریق آزمایش فراصوتی اندازه گیری شدند
[ترجمه گوگل]روش ها 67 زن باردار با سن حاملگی 10 هفته برای ضخامت نیمه شفاف بینی با روش اولتراسونیک اندازه گیری شد


کلمات دیگر: