کلمه جو
صفحه اصلی

drilled


معنی : سوراخ سوراخ، سوراخ دار
معانی دیگر : تمرین، مشق نظامی، مته زدن، تعلیم دادن، تمرین کردن

انگلیسی به فارسی

حفر شده، سوراخ سوراخ، سوراخ دار


انگلیسی به انگلیسی

• trained in a skill by repetitive practice, exercised; perforated with a drill

دیکشنری تخصصی

[نفت] حفاری شده

مترادف و متضاد

سوراخ سوراخ (صفت)
perforated, cancellated, drilled, cribriform, punctulate, punctulated, cancellous

سوراخ دار (صفت)
perforated, drilled, leaky

جملات نمونه

1. he drilled a hole in the plate and passed the screw through it
او صفحه را سوراخ کرد و پیچ را از آن گذراند.

2. i drilled him with a snowball
با گلوله ی برف به او زدم.

3. i drilled my students in the use of irregular verbs
شاگردانم را در کاربرد افعال بی قاعده تمرین دادم.

4. she drilled the ball over the pitcher's head
گوی را محکم (با چوگان) از بالای سر پرتاب کننده،زد.

5. they had drilled his body with bullets
جسدش را با گلوله سوراخ سوراخ کرده بودند.

6. new recruits were drilled five hours a day
روزی پنج ساعت به سربازهای جدید مشق نظامی می دادند.

7. the importance of punctuality should be drilled into their heads
باید اهمیت سر وقت بودن را در ضمیر آنها جایگزین کرد.

8. He drilled into the wall of Lili's bedroom.
[ترجمه ترگمان]به دیوار اتاق خواب لی لی تکیه داد
[ترجمه گوگل]او به دیوار اتاق خواب لیلی بیرون آمد

9. They drilled boulder's for inserting dynamite.
[ترجمه ترگمان]آن ها سنگ را برای نصب دینامیت حفاری کردند
[ترجمه گوگل]آنها برای ساختن دینامیت حفاری کردند

10. We had multiplication tables drilled into us at school.
[ترجمه ترگمان]ما جدول ضرب دیده بودیم که در مدرسه به ما کمک کرده بودند
[ترجمه گوگل]ما جداول های ضربتی را در مدرسه نگهداری کردیم

11. He drilled the children in what they should say.
[ترجمه ترگمان]بچه ها را در همان کاری که باید می کردند، مشق می داد
[ترجمه گوگل]او بچه ها را در آنچه که باید بگوید حفر کرد

12. The language patterns were thoroughly drilled in.
[ترجمه ترگمان]الگوهای زبانی به طور کامل در این زمینه حفاری شده بودند
[ترجمه گوگل]الگوهای زبان به طور کامل در حفر شده بودند

13. Of 27 new wells drilled, 16 have proved exploitable.
[ترجمه ترگمان]از ۲۷ چاه تازه حفر شده، ۱۶ چاه تازه کشف شده است
[ترجمه گوگل]از 27 چاه جدید حفر شده، 16 مورد بهره برداری قابل استفاده است

14. The teacher drilled the class in pronunciation of French words.
[ترجمه ترگمان]معلم کلاس را با تلفظ کلمات فرانسوی تمرین کرد
[ترجمه گوگل]معلم کلاس را در تلفظ کلمات فرانسوی حفر کرد

15. It was drilled into us at an early age that we should always say 'please' and 'thank you'.
[ترجمه ترگمان]در سنین پیری به ما حمله کرده بودند که ما باید همیشه می گفتیم، و از شما تشکر کنیم
[ترجمه گوگل]در سنین نوجوانی به ما غرق شد که ما همیشه باید بگوئیم 'لطفا' و 'تشکر از شما'

16. Mother had drilled it into me not to talk to strangers.
[ترجمه ترگمان]مادر آن را به من داده بود تا با غریبه ها حرف نزنم
[ترجمه گوگل]مادر آن را به من غرق کرد تا با غریبه ها صحبت نکنم

پیشنهاد کاربران

تعلیم داده شده


کلمات دیگر: