1. the collar of this shirt is a bit too tight for me
یخه ی این پیراهن برای من قدری تنگ است.
2. a shirt collar that has three plies of cloth
یقه ی پیراهن که از سه لایه پارچه درست شده است
3. a turndown collar
یقه ی برگردان
4. a turnover collar
یقه ی برگردان
5. his shirt collar chafes (against) his neck
یقه ی پیراهنش پوست گردن او را می خراشد.
6. if the dog's collar is loose, it will run away
اگر قلاده سگ شل باشد فرار خواهد کرد.
7. go for the collar
(امریکا - بیس بال) بدون hit بودن
8. hot under the collar
(خودمانی) بسیار خشمگین،از جا دررفته،برآشفته
9. get hot under the collar
از جا در رفتن،خشمگین شدن
10. he was so angry he ripped his own collar
از شدت خشم یقه ی خود را چاک داد.
11. the brand name is on a tab behind the collar of the shirt
نام سازنده بر زبانه ی پارچه ای در پشت یقه ی پیراهن دیده می شود.
12. I seized him by the collar.
[ترجمه .] با استفاده از یقه اش او را گرفتم یا او را توسط یقه اش گرفتم
[ترجمه ترگمان]یقه او را گرفتم
[ترجمه گوگل]او را با یقه گرفتم
13. My collar is only made of rabbit.
[ترجمه M] یقه من از خرگوش درست شده
[ترجمه ترگمان]یقه من فقط خرگوش است
[ترجمه گوگل]یقه من تنها از خرگوش ساخته شده است
14. He turned his overcoat collar up.
[ترجمه ترگمان]یقه پالتوی خود را بالا گرفت
[ترجمه گوگل]او یقه اش را به هم زد
15. His tie was knotted below his open collar.
[ترجمه ترگمان]کراواتش زیر یقه باز او گره خورده بود
[ترجمه گوگل]کراوات او زیر یقه باز او پیچیده بود
16. My shirt has a soft collar.
[ترجمه ترگمان] پیرهن من یه یقه نرم داره
[ترجمه گوگل]پیراهن من یک یقه نرم دارد
17. The collar was far too tight and chafed her neck.
[ترجمه ترگمان]یقه دور گردنش بسیار تنگ بود و گردنش را می فشرد
[ترجمه گوگل]یقه خیلی تنگ بود و گردنش را تکان داد
18. I grabbed the dog by the collar and dragged it out of the room.
[ترجمه ترگمان]قلاده سگ را گرفتم و از اتاق بیرون کشیدم
[ترجمه گوگل]من سگ را با یقه گرفتم و آن را از اتاق بیرون آوردم
19. She flicked the dust off her collar.
[ترجمه ترگمان]او غبار را از روی یقه او بیرون کشید
[ترجمه گوگل]او گرد و غبار را از یقه خود برداشت