1. in the 1890's, colorado enjoyed a bonanza mining period
در دهه 1890 ایالت کلرادو دوره ی معدنی پر رونقی را می گذراند.
2. 2002 will be a bonanza year for the computer industry.
[ترجمه ترگمان]سال ۲۰۰۲ یک سال برای صنعت کامپیوتر خواهد بود
[ترجمه گوگل]سال 2002 سال خوبی برای صنعت کامپیوتر خواهد بود
3. The magazine will hold another fashion bonanza in the spring.
[ترجمه ترگمان]این مجله مد دیگری را در بهار برگزار خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این مجله یک بهاری دیگر را در بهار برگزار خواهد کرد
4. Bargain hunters enjoyed a real bonanza today.
[ترجمه ترگمان]شکارچیان Bargain امروزه از a واقعی لذت می برند
[ترجمه گوگل]شکارچیان معامله امروز یک پادانا واقعی را دریافت کردند
5. A cash bonanza will be winging its way to the 600,000 members of the scheme.
[ترجمه ترگمان]یک bonanza نقدی راه خود را به ۶۰۰،۰۰۰ عضو این طرح ارسال خواهد کرد
[ترجمه گوگل]جایزه پول نقد به 600،000 اعضای طرح کمک خواهد کرد
6. The expected sales bonanza hadn't materialised.
[ترجمه ترگمان]The فروش مورد انتظار محقق نشد
[ترجمه گوگل]پیش بینی فروش پیش بینی نشده بود
7. Don't miss our birthday bonanza Roll up for super carpet market!
[ترجمه ترگمان]ثروت تولد ما رو از دست نده! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه گوگل]از دست ندهید پاداش تولد ما برای بازار فرش فوق العاده رول!
8. That proved a bonanza in 199 when blue chips were market leaders.
[ترجمه ترگمان]این موضوع در سال ۱۹۹ وقتی که چیپ های آبی رهبران بازار بودند ثابت شد
[ترجمه گوگل]این در سال 199 هنگامی که تراشه های آبی رهبران بازار بود، اثبات شد
9. Joey Bonanza doesn't like loose ends.
[ترجمه ترگمان] ثروت \"جوئی\" تموم نمیشه
[ترجمه گوگل]Joey Bonanza پایان نمی دهد
10. But hopes of a big jobs bonanza will not materialise.
[ترجمه ترگمان]اما امید به یک شغل بزرگ در این زمینه عملی نخواهد شد
[ترجمه گوگل]اما امید به یک شکست بزرگ شغلی مؤثر نخواهد بود
11. Bonanza sat in a huge oak chair.
[ترجمه ترگمان]ثروت بادآورده در یک صندلی بزرگ از چوب بلوط نشست
[ترجمه گوگل]Bonanza در صندلی بلوط بزرگ نشسته است
12. To call it a bonanza is to understate the matter significantly.
[ترجمه ترگمان]برای نامیدن آن به عنوان یک bonanza، قرار دادن این موضوع به طور قابل توجهی اهمیت دارد
[ترجمه گوگل]به نام آن یک پاداشی است که این موضوع را به طور قابل توجهی کم رنگ کند
13. Bonanza tips me off that Vecchi killed Mahoney.
[ترجمه ترگمان]Bonanza به من اشاره کرد که Vecchi Mahoney را کشت
[ترجمه گوگل]Bonanza من راهنمایی می کنم که Vecchi Mahoney را کشت
14. If Bonanza had set Connie Fraser up for the chill, there wouldn't be anything I could do to stop it.
[ترجمه ترگمان]اگر ثروت بادآورده تو فریزر را برای سرما آماده کرده بود، کاری از دستم بر نمی امد که متوقفش کنم
[ترجمه گوگل]اگر Bonanza Connie Fraser را برای خنک کردن تنظیم کرده بود، برای جلوگیری از آن چیزی وجود نخواهد داشت
15. Yet the bosses' bonanza has continued, albeit at a reduced rate,(sentence dictionary) into the recession.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، bosses bonanza همچنان ادامه دارد، البته در نرخ کاهش، (فرهنگ لغت (جمله حبس)در رکود اقتصادی
[ترجمه گوگل]با این حال، سرنوشت کارفرمایان، حتی با نرخ کاهش یافته (فرهنگ لغت جمله)، به رکود ادامه داده است