کلمه جو
صفحه اصلی

seventh


معنی : یک هفتم، هفتم، هفتمین
معانی دیگر : هفتمین (7th)

انگلیسی به فارسی

هفتم، هفتمین، یک هفتم، یک قسمت از هفت قسمت


هفتم، هفتمین، یک هفتم


انگلیسی به انگلیسی

• number 7 in a series; one part of seven equal parts, 1/7
next after the sixth; being one of 7 equal parts
the seventh item in a series is the one that you count as number seven.
a seventh is one of seven equal parts of something.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] هفتم، یک هفتم

مترادف و متضاد

یک هفتم (صفت)
seven, seventh

هفتم ()
seven, seventh

هفتمین ()
seven, seventh

جملات نمونه

1. he seventh class
کلاس هفتم

2. the seventh year of their marriage
هفتمین سال ازدواج آنها

3. god blessed the seventh day and sanctified it
(انجیل) خداوند روز هفتم را برکت داد و آن را مقدس اعلام کرد.

4. i want the seventh
هفتمی را می خواهم.

5. each of the seven thieves took a seventh of the money
هر یک از هفت دزد یک هفتم پول را برداشت.

6. the conquest and islamization of iran in the seventh century
تسخیر و اسلامی کردن ایران در سده ی هفتم میلادی

7. the conversion of britain to christianity took place in the seventh century
گروش انگلستان به مسیحیت در قرن هفتم میلادی صورت گرفت.

8. He was knocked out in the seventh round.
[ترجمه ترگمان]بار هفتم را بی هوش کرد
[ترجمه گوگل]او در دور هفتم از دست رفته بود

9. I was the seventh child in a family of
[ترجمه Fatemeh 💐❤😍] من هفتمین فرزند خانواده هستم
[ترجمه ترگمان]من کودک هفتم در خانواده ای بودم که
[ترجمه گوگل]من هفتمین فرزند خانواده بودم

10. Now that he's been promoted he's in seventh heaven.
[ترجمه ترگمان]حالا که او ترفیع گرفته، در آسمان هفتم است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او در اوج هفتم قرار گرفته است

11. The champion knocked Biggs out in the seventh round.
[ترجمه ترگمان]قهرمان مسابقه را در دور هفتم انداخت
[ترجمه گوگل]این قهرمان Biggs را در دور هفتم از دست داد

12. July is the seventh month of the year.
[ترجمه ترگمان]ژوییه یکی از ماه های ژوئیه (میلادی)است
[ترجمه گوگل]ماه جولای ماه هفتم است

13. We are located on the seventh floor of the building.
[ترجمه ترگمان]ما در طبقه هفتم ساختمان قرار داریم
[ترجمه گوگل]ما در طبقه هفتم ساختمان قرار داریم

14. A child fell from the seventh floor of a block of flats.
[ترجمه ترگمان]بچه ای از طبقه هفتم یک بلوک آپارتمان به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]یک کودک از طبقه هفتم بلوک آپارتمان سقوط کرد

15. She is now seventh in line of succession to the throne.
[ترجمه ترگمان]او اکنون هفتمین جانشین سلطنت است
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر هفتمین سری از پیروزی تاج و تخت است

16. The play is open to all seventh and eighth graders.
[ترجمه ترگمان]این نمایش برای همه کلاس هفتمی و هشتم باز است
[ترجمه گوگل]این بازی برای تمام کلاس های هفتم و هشتم باز است

17. He's pulled up from the seventh to the second place.
[ترجمه ترگمان]او از جایگاه هفتم تا مکان دوم بالا کشیده شد
[ترجمه گوگل]او از هفتم تا مکان دوم کشیده شده است

he seventh class

کلاس هفتم


the seventh year of their marriage

هفتمین سال ازدواج آنها


I want the seventh.

هفتمی را می‌خواهم.


Each of the seven thieves took a seventh of the money.

هر یک از هفت دزد یک هفتم پول را برداشت.



کلمات دیگر: