1. It's surprising how the bills tot up.
[ترجمه ترگمان]شگفت انگیز است که اسکناس ها چگونه منفجر می شوند
[ترجمه گوگل]تعجب آور این است که چگونه صورتحساب ها را جمع می کنند
2. She poured herself a large tot of whisky.
[ترجمه ترگمان]یک لیوان بزرگ ویسکی برای خودش ریخت
[ترجمه گوگل]او خودش را بزرگترین ویسکی ریخت
3. He signed to the waiter to tot up the bill.
[ترجمه ترگمان]او به پیشخدمت اشاره کرد که صورت حساب بیاورد
[ترجمه گوگل]او برای تهیه این لایحه به گارسند امضا کرد
4. The trip isn't really that cheap when you tot everything up.
[ترجمه ترگمان]این سفر واقعا آنقدر ارزان نیست که همه چیز را رها کنید
[ترجمه گوگل]این سفر واقعا ارزان نیست وقتی شما همه چیز را جمع کنید
5. I finally sat down to tot up the full extent of my debt.
[ترجمه ترگمان]بالاخره نشستم تا خرخره پر از قرض هام رو جبران کنم
[ترجمه گوگل]من بالاخره به جمع آوری بدهی هایم پرداختم
6. Can you tot up how much I owe you?
[ترجمه ترگمان]می تونی tot چقدر بهت بدهکارم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم چقدر به شما بدهکارم؟
7. He poured them each a generous tot of whisky/rum.
[ترجمه ترگمان]برای هر یک از آن ها یک کیسه پر از ویسکی و عرق ریخت
[ترجمه گوگل]او هر انسانی پر از ویسکی / رم را ریخت
8. Tot alarm wire alert FIRE chiefs yesterday warned parents to check the cables of baby alarms.
[ترجمه ترگمان]Tot هشدار دهنده کابل هشدار داد که روسای آتش نشانی دیروز به والدین هشدار دادند که کابل های هشدار دهنده کودک را چک کنند
[ترجمه گوگل]هشدار دهنده هشدار دهنده هشدار آتش بس روز گذشته هشدار داد والدین برای بررسی کابل از آلارم کودک
9. When I was a tot, I had one of those Ewbank carpet sweepers.
[ترجمه ترگمان]وقتی که من یه توتو بودم، یکی از اون carpet Ewbank داشتم
[ترجمه گوگل]هنگامی که من تمام شدم، من یکی از کسانی که پاک کننده های فرش Ewbank بود
10. At the end of the year they will tot up hours spent on others' farms and bill each other accordingly.
[ترجمه ترگمان]در پایان سال، آن ها چند ساعتی را صرف نگهداری از مزارع دیگر می کنند و به این ترتیب یکدیگر را مورد بررسی قرار می دهند
[ترجمه گوگل]در پایان سال، ساعت ها صرف مزارع دیگر می شوند و بر اساس آن، هر یک از طرف های دیگر را می پردازند
11. Sources close to Bel say the tiny tot looks just like mom . . . right down to the dark sunglasses.
[ترجمه ترگمان]منابع نزدیک به بل می گویند که کودک کوچک درست شبیه مادر است و به عینک آفتابی سیاه نگاه می کند
[ترجمه گوگل]منابع نزدیک به Bel می گویند کوچک کوچک به نظر می رسد درست مثل مادر به سمت عینک آفتابی تیره برویم
12. The tot, aged five months, had been suffering breathing difficulties.
[ترجمه ترگمان]کودک پنج ماه است که از مشکلات تنفسی رنج می برد
[ترجمه گوگل]کامل، پنج ماهه، از مشکلات تنفسی رنج می برد
13. These spores are highly resistant tot extremes of heat and humidity and are very long-lived.
[ترجمه ترگمان]این spores بسیار مقاوم در برابر گرما و رطوبت هستند و بسیار طولانی هستند
[ترجمه گوگل]این اسپور ها به شدت مقاوم از گرمای و رطوبت بسیار مقاوم هستند و بسیار طولانی هستند
14. Let's tot up our expenses.
[ترجمه ترگمان]بگذارید هزینه های خود را روشن کنیم
[ترجمه گوگل]بیایید هزینه هایمان را جمع کنیم
15. I'm going to tot up the marks scored by my students.
[ترجمه ترگمان]می خواهم نمره دانش آموزان را از بین ببرم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم تا علامت هایی را که توسط دانشجویانم به دست آورده ام جمع کنم