1. This ab - surd situation occurs because laws are made, en - forced, and reported on by lawyers.
[ترجمه ترگمان]این وضعیت ab به این دلیل اتفاق می افتد که قوانین به اجبار صورت می گیرد و توسط وکلا گزارش می شود
[ترجمه گوگل]این وضعیت ناخوشایند رخ می دهد، زیرا قوانین ساخته شده و مجاز می شوند و توسط وکلا گزارش می شوند
2. Jade has the funtion of clean surd, stop thirsty, calm false asthma, calm mind, and nourish the viscera . it is a good medicine of pure gas, and it also may avoid dirty disease'gas.
[ترجمه ترگمان]جید the دارای funtion تمیز، توقف تشنگی، تنفس مصنوعی آرام، ذهن آرام، و تغذیه اندام های بدن است این یک داروی خوب برای گاز پاک است و هم چنین ممکن است از گاز کثیف جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]جید دارای قابلیت خالص صاف، متوقف کردن تشنگی، آرام آسم اشتباه، آرامش ذهن و تغذیه پوست است این یک دارو خوب از گاز خالص است و همچنین ممکن است از بیماری های کثیف جلوگیری کند
3. The square root of 5 is a surd.
[ترجمه ترگمان]ریشه دوم ۵ a است
[ترجمه گوگل]ریشه مربع 5 است
4. Example 1 : Solve the following quadratic equations, leave the answers in surd form.
[ترجمه ترگمان]مثال ۱: حل معادلات درجه دو بعدی، پاسخ به شکل surd را ترک کنید
[ترجمه گوگل]مثال 1 حل معادلات درجه دوم زیر را انجام دهید، پاسخ ها را به شکل سوره ای بگذارید
5. But I don't think so; in view of the fact I'm not quite surd.
[ترجمه ترگمان]اما این طور فکر نمی کنم؛ در نظر این حقیقت که من کاملا surd نیستم
[ترجمه گوگل]اما من فکر نمی کنم؛ با توجه به این واقعیت من کاملا صاف نیستم