کلمه جو
صفحه اصلی

dali


سالوادور دالی (نقاش اسپانیایی)

انگلیسی به فارسی

سالوادور دالی (نقاش اسپانیایی)


دالی


انگلیسی به انگلیسی

• family name; salvador dali (1904-1989), spanish surrealistic painter; city in southern china

جملات نمونه

1. In 1946 Dali was at the peak of his powers.
[ترجمه ترگمان]دالی در سال ۱۹۴۶ در اوج قدرت خود بود
[ترجمه گوگل]در سال 1946 دالی در قله قدرت خود بود

2. Whether he was a great artist or not, Dali was a superb technician.
[ترجمه ترگمان]این که آیا او یک هنرمند بزرگ بود یا نه، Dali یک تکنسین بود
[ترجمه گوگل]آیا او یک هنرمند بزرگ بود یا نه، دالی یک تکنسین عالی بود

3. Dali did several paintings of his wife.
[ترجمه ترگمان]دالی چندین نقاشی از زنش داشت
[ترجمه گوگل]دالی چند نقاشی از همسرش را انجام داد

4. Dali was categorized as a surrealist painter.
[ترجمه ترگمان]Dali as (Dali as)نقاش surrealist (surrealist categorized)بود
[ترجمه گوگل]دالی به عنوان نقاش سورئالیستی طبقه بندی شد

5. Step into a Dali painting or fly to Mars - the possibilities are endless.
[ترجمه ترگمان]به یک نقاشی Dali Dali بروید و یا به مریخ پرواز کنید - احتمالات بی پایان هستند
[ترجمه گوگل]گام به یک نقاشی دالی یا پرواز به مریخ - امکانات بی پایان است

6. This famous remark by Dali gives me inspiration.
[ترجمه ترگمان]این تذکر مشهور از دالی به من الهام شد
[ترجمه گوگل]این علامت معروف توسط دالی به من الهام بخش است

7. Dali was perhaps the most well - known surrealist painter.
[ترجمه ترگمان]دالی perhaps نقاش surrealist آشنا بود
[ترجمه گوگل]شاید دالی شاید نقاش برجسته ترین سورئالیست باشد

8. This is Dali International Convention Center.
[ترجمه ترگمان]این مرکز کنوانسیون بین المللی Dali است
[ترجمه گوگل]این مرکز کنفرانس بین المللی دالی است

9. Dali is a famous painter from the Surrealist movement.
[ترجمه ترگمان]Dali نقاش مشهور جنبش Surrealist است
[ترجمه گوگل]دالی یک نقاش مشهور از جنبش سورئالی است

10. Flag of brown earth ceramic tile, Dali, terrazzo, prevent slippery ceramic tile very durable also and beautiful, just price is a few more expensive.
[ترجمه ترگمان], of،،،،،،، ceramic، ceramic، ceramic، slippery، slippery، also، also، also،،،،،،، few، more، more، brown، brown، brown، brown، brown، brown، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is، is،
[ترجمه گوگل]پرچم کاشی سرامیک قهوهای مایل به زرد، Dali، terrazzo، جلوگیری از لغزنده کاشی سرامیک بسیار با دوام و زیبا، فقط قیمت چند گران است

11. Dali state and secondary education and self - learning ability.
[ترجمه ترگمان]Dali state (state)و آموزش متوسطه و توانایی یادگیری
[ترجمه گوگل]توانایی تحصیلی و تحصیلی در دالی و توانایی خودآموزی

12. Other films, "Dali and I" and "Goodbye Dali", have been reported to be developed and acclaimed actors, Al Pacino and Peter O'Toole are said to be attached as the films' stars respectively.
[ترجمه ترگمان]فیلم های دیگر، \"Dali و من Goodbye Dali\"، گزارش شده اند که به ترتیب به عنوان بازیگر نمایش داده می شوند، آل پاچینو و پیتر ای Toole به ترتیب به ستاره های فیلم می چسبند
[ترجمه گوگل]گفته می شود که دیگر فیلم های 'دالی و من' و 'خداحافظی دالی' به بازیگران و بازیگران تحسین شده، گفته می شود که آل پاچینو و پیتر اوتول به عنوان ستاره های فیلم متصل شده اند

13. Dali is the necessary way from Kunming to the Northwest.
[ترجمه ترگمان]Dali راه اصلی from به شمال غربی است
[ترجمه گوگل]دالی راه ضروری از کونمینگ تا شمال غربی است

14. Dali can supply various types of tower cranes including trolleyjib and selfraising according to customer demands.
[ترجمه ترگمان]Dali می تواند انواع مختلفی از جرثقیل های tower از جمله trolleyjib و selfraising را مطابق با خواسته های مشتری تامین کند
[ترجمه گوگل]دالی می تواند انواع مختلفی از جرثقیل های برج ای را از جمله تریلر جابجایی و خودراهبرداری مطابق با نیاز مشتریان عرضه نماید


کلمات دیگر: