کلمه جو
صفحه اصلی

east germany


(سابقا) آلمان شرقی (که از سال 1989 با آلمان غربی یکی شد)

انگلیسی به فارسی

آلمان شرقی


(در گذشته) آلمان شرقی (که از 1989 با آلمان غربی یکی شد)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: East German (adj.), East German (n.)
• : تعریف: formerly, a European country between West Germany and Poland, in 1990 reunited with West Germany; German Democratic Republic.

• former country in central europe which was created by the russian occupation of germany in 1945 (reunited with west germany in 1990)

جملات نمونه

1. In East Germany learning Russian was compulsory.
[ترجمه ترگمان]در آلمان شرقی، یادگیری زبان روسی اجباری بود
[ترجمه گوگل]در آلمان شرقی یادگیری روسی اجباری بود

2. Their hope was that a new and better East Germany could be born.
[ترجمه ترگمان]امید آن ها این بود که آلمان شرقی جدید و بهتر بتواند به دنیا بیاید
[ترجمه گوگل]امید آنها این بود که آلمان جدید و بهتر بتواند متولد شود

3. With unification, East Germany was subsumed by capitalist West Germany.
[ترجمه ترگمان]آلمان شرقی با اتحاد آلمان غربی جمع شد
[ترجمه گوگل]آلمان با آلمان متحد آلمان شد

4. The agent spied for East Germany for more than twenty years.
[ترجمه ترگمان]این نماینده بیش از بیست سال برای آلمان شرقی جاسوسی کرد
[ترجمه گوگل]این عامل بیش از بیست سال به آلمان شرقی متوسل شده است

5. Willy Brandt made history by visiting East Germany in 1970.
[ترجمه ترگمان]ویلی برانت با بازدید از آلمان شرقی در سال ۱۹۷۰ تاریخ ساز شد
[ترجمه گوگل]ویلی برانت با بازدید از آلمان شرقی در سال 1970، تاریخ را به خود اختصاص داد

6. Putin's work in East Germany was precipitously drawing to a close.
[ترجمه ترگمان]کار پوتین در شرق آلمان با سرعت زیادی نزدیک می شد
[ترجمه گوگل]کار پوتین در شرق آلمان سریعا به پایان رسید

7. East Germany united with West Germany to form one country.
[ترجمه ترگمان]آلمان شرقی با آلمان غربی متحد شد تا یک کشور را تشکیل دهد
[ترجمه گوگل]آلمان شرقی برای تشکیل یک کشور با آلمان غربی متحد شد

8. Big credits were given to East Germany by successive West German governments.
[ترجمه ترگمان]اعتبارات بزرگ به وسیله دولت های متوالی آلمان غربی آلمان به آلمان شرقی داده شد
[ترجمه گوگل]اعتبارات بزرگ توسط دولت های غرب آلمان به آلمان شرقی داده شد

9. West Berlin is an enclave in East Germany.
[ترجمه ترگمان]برلین غربی یک منطقه محاصره شده در شرق آلمان است
[ترجمه گوگل]غرب برلین در آلمان شرقی است

10. In all appearance, East Germany (the German Democratic Republic, or GDR) was a communist state, and yet it was somehow unique.
[ترجمه ترگمان]در همه ظواهر، آلمان شرقی (جمهوری دموکراتیک آلمان، یا GDR)یک دولت کمونیستی بود، و با این حال به گونه ای منحصر به فرد بود
[ترجمه گوگل]در هر ظاهر، آلمان شرقی (جمهوری دموکراتیک آلمان یا GDR) یک دولت کمونیست بود، و در عین حال به نوعی منحصر به فرد بود

11. The Russians kept their side of the bargain, and pulled out of East Germany.
[ترجمه ترگمان]روس ها جانب خود را گرفتند و از آلمان شرقی بیرون کشیدند
[ترجمه گوگل]روس ها خود را از معامله نگه داشتند و از شرق آلمان خارج شدند

12. Unlike Primakov's circle, Lebedev had spent his entire intelligence career in the West, working (like Putin himself) for the KGB in East Germany and for the SVR in the United States.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف دایره الدینوف، لبدوف کل حرفه اطلاعاتی خود را در غرب گذرانده بود، کار می کرد (مانند خود پوتین)برای کا گ ب در آلمان شرقی و برای the در ایالات متحده
[ترجمه گوگل]بر خلاف دایره پریماکوف، لبه هایف تمام کارهای اطلاعاتی خود را در غرب انجام داده است، کار خود را (مانند پوتین) برای KGB در آلمان شرقی و SVR در ایالات متحده انجام داده است

13. "Don't you realize, " one of them said, "that the cost to us (Germany) of bailing out Greece is far less than it cost us to reintegrate East Germany after the wall came down in 1989?"
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها گفت: \"متوجه نیستید که هزینه نجات یونان (آلمان)برای نجات یونان بسیار کم تر از هزینه ما برای بازگشت به آلمان شرقی پس از سقوط دیوار در ۱۹۸۹ است؟\"
[ترجمه گوگل]یکی از آنها گفت: 'آیا متوجه نیستی که هزینه ی ما برای کمک به آلمان (آلمان) بسیار کمتر از هزینه ما برای پیوستن آلمان شرقی پس از آن است که دیوار در سال 1989 افتاد؟'

14. West shut off the allied armies to lead by way of East Germany comes in and goes out Berlin's all channels, thus west caused Berlin to turn a deathtrap immediately.
[ترجمه ترگمان]غرب ارتش های متفقین را قطع کرد تا به راه شرق آلمان هدایت شود و همه کانال ها را ترک کند، بنابراین غرب برلین را به سرعت تبدیل به a کرد
[ترجمه گوگل]غرب، سربازان متحد خود را خاموش می کند تا به وسیله راه شرق آلمان به راه بیفتد و از تمام کانال های برلین خارج شود، به همین دلیل غرب برلین را بلافاصله به دست می گیرد


کلمات دیگر: