کلمه جو
صفحه اصلی

dairy product

انگلیسی به انگلیسی

• milk product

جملات نمونه

1. Dairy products may provoke allergic reactions in some people.
[ترجمه ترگمان]محصولات لبنی ممکن است واکنش های آلرژیک را در برخی از مردم تحریک کنند
[ترجمه گوگل]محصولات لبنی ممکن است برخی از واکنش های آلرژیک را تحریک کند

2. Amy has an intolerance to dairy products.
[ترجمه ترگمان]امی نسبت به محصولات لبنی intolerance دارد
[ترجمه گوگل]امی از محصولات لبنی متنفر است

3. I'm trying to cut down on dairy products.
[ترجمه ترگمان]من دارم سعی می کنم که از لبنیات جلوگیری کنم
[ترجمه گوگل]من سعی میکنم محصولات لبنی را کاهش دهم

4. Is the allergy tied to dairy products, for example?
[ترجمه ترگمان]آیا آلرژی مربوط به محصولات لبنی است؟
[ترجمه گوگل]برای مثال آلرژی به محصولات لبنی وابسته است؟

5. Vitamin B12 is found in dairy products, and a number of cereals and yeast extracts, such as Marmite.
[ترجمه ترگمان]ویتامین ب ۱۲ در محصولات لبنی، و تعدادی از غلات و عصاره های مخمر، مانند marmite، یافت می شود
[ترجمه گوگل]ویتامین B12 در محصولات لبنی و تعدادی از عصاره های غلات و میوه ای مانند مارمیت یافت می شود

6. No oil, dairy products or sweeteners are added so the principle of slow rise will prevail.
[ترجمه ترگمان]هیچ روغن، محصولات لبنی یا sweeteners اضافه نمی شود، بنابراین اصل افزایش آهسته، غالب خواهد شد
[ترجمه گوگل]هیچ روغن، لبنیات یا شیرینی اضافه نشده است، بنابراین اصل افزایش آهسته برتری خواهد داشت

7. Vegans: Vegetarians who eat neither eggs nor dairy products may have a tough time consuming enough vitamin B-
[ترجمه ترگمان]Vegans: Vegetarians که نه تخم مرغ می خورند و نه محصولات لبنی ممکن است زمان سختی برای مصرف ویتامین B داشته باشند
[ترجمه گوگل]وگانی: گیاهخواران که نه تخم مرغ و نه محصولات لبنی را می خورند ممکن است دشوار زمان مصرف ویتامین B-

8. She then gave the dairy product to a leper, whose affliction immediately disappeared.
[ترجمه ترگمان]سپس محصولات لبنی را به یک جذامی داد که affliction بلافاصله ناپدید شد
[ترجمه گوگل]او سپس محصول لبنی را به یک کاپیتان داد، که آسیب آن بلافاصله ناپدید شد

9. Excessive quantities of dairy products, refined sugars and raw foods would be best avoided, with the emphasis on excessive.
[ترجمه ترگمان]مقادیر بیش از حد از محصولات لبنی، شکر تصفیه شده و غذاهای خام با تاکید بر مصرف بیش از حد، بهتر است
[ترجمه گوگل]مقادیر بیش از حد محصولات لبنی، قندهای تصفیه شده و غذاهای خام بهتر می شود با تأکید بر بیش از حد اجتناب کرد

10. The support dairy product enterprise strengthens the quality detection.
[ترجمه ترگمان]شرکت تولید محصولات لبنی تشخیص کیفیت را تقویت می کند
[ترجمه گوگل]شرکت پشتیبانی لبنیات پشتیبانی، تشخیص کیفیت را تقویت می کند

11. Leben, is the healthy dairy product that people often drinks, leben but adding supplemental a calcium, nursing belly's health and so on, a lot of benefit is delighted in talking about by person.
[ترجمه ترگمان]Leben، محصول لبنی سالم است که مردم اغلب نوشیدنی ها، leben، و اضافه کردن یک کلسیم، بهداشت شکم و غیره را اضافه می کنند، فواید بسیاری برای صحبت کردن در مورد فرد بسیار لذت بخش است
[ترجمه گوگل]Leben، محصول لبنی سالم است که مردم اغلب نوشیدنی می گویند، اما با اضافه کردن مکمل کلسیم، سلامت شکم پرستار و غیره، بسیاری از مزایای صحبت کردن در مورد فرد مورد علاقه است

12. As a fresh dairy product, it has a limited shelf-life.
[ترجمه ترگمان]این محصول به عنوان یک محصول لبنی تازه، دارای یک shelf محدود است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک محصول لبنی تازه، آن عمر محدودی دارد

13. Small changes in production or consumption of dairy products in the major dairying countries can lead to volatility in world dairy product prices.
[ترجمه ترگمان]تغییرات کوچک در تولید و یا مصرف محصولات لبنی در کشورهای بزرگ dairying می تواند منجر به تغییر در قیمت محصولات لبنی در دنیا شود
[ترجمه گوگل]تغییرات کوچک در تولید یا مصرف فرآورده های لبنی در کشورهای عمده لبنیات می تواند موجب بی ثباتی در قیمت محصولات لبنی در جهان شود

14. The newest dairy product - carbon dioxide milk of production technology and machinery was studied.
[ترجمه ترگمان]جدیدترین محصولات لبنی - شیر کربن دی اکسید از تکنولوژی تولید و ماشین آلات مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]جدید ترین محصول لبنی - شیر دی اکسیدکربن تکنولوژی تولید و ماشین آلات مورد مطالعه قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

dairy product ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: فراوردۀ لبنی
تعریف: هر فراوردۀ غذایی که از شیر تهیه شود|||متـ . فراوردۀ شیری milk product

لبنیات

محصولات لبنی

, Is a kind of goods such as; milk, yogurt, butter and something like that

Foods made from milk


کلمات دیگر: