کلمه جو
صفحه اصلی

dakar


شهر داکار (پایتخت کشور سنگال)

انگلیسی به فارسی

داکار


شهر داکار (پایتخت کشور سنگال)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the seaport capital of Senegal.

• capital city and main seaport of senegal
dakar is the capital of senegal and its largest city. population: 1,490,000 (1988).

جملات نمونه

1. But when I go to Dakar I won't just bring back broken shoes.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی به Dakar بروم فقط کفش های شکسته را نخواهم آورد
[ترجمه گوگل]اما وقتی به داکار برمیگردم، کفشهای شکسته را نخواهم داد

2. In Dakar the international community will review its collective failure.
[ترجمه ترگمان]در داکار جامعه بین الملل شکست جمعی خود را مورد بررسی قرار خواهد داد
[ترجمه گوگل]جامعه بین المللی در داکار شکست جمعی خود را بررسی خواهد کرد

3. On July 4 the court of appeal in Dakar dropped the charges against Habre.
[ترجمه ترگمان]روز ۴ ژوئیه، دادگاه استیناف در داکار اتهامات حبره را کاهش داد
[ترجمه گوگل]در روز 4 ژوئیه دادگاه تجدید نظر در داکار اتهامات علیه حضرت را رد کرد

4. Mine is abit hot over here in Dakar Senegal.
[ترجمه ترگمان]مال من در اینجا در داکار داغ است
[ترجمه گوگل]معدن در اینجا در دکار سنوال گرم است

5. The great centre of Dakar soon fell to Allied hands.
[ترجمه ترگمان]مرکز بزرگ داکار به زودی به دست متفقین افتاد
[ترجمه گوگل]مرکز بزرگ داکار به زودی به دستان متفقین افتاد

6. From Dakar to the English Channel short - range U - boats prowled.
[ترجمه ترگمان]از داکار تا شبکه انگلیسی، قایق های U - قایق هایی که در اطراف پرسه می زدند، پرسه می زدند
[ترجمه گوگل]از دکار به کانال انگلیسی کوتاه برد U - قایق ها

7. In Dakar, Senegal,(Sentence dictionary) businessman Aliou Dia buys bread every morning.
[ترجمه ترگمان]در داکار، سنگال (لغت نامه حکم)Aliou دیا هر روز نان می خرد
[ترجمه گوگل]هر روز صبح، نایک آلوی دی، در شهر داکار، سنگال، (فرهنگ لغت حکم)، نان را خریداری می کند

8. Miss Dakar : Let me tell you the ins and outs of our school.
[ترجمه ترگمان]خانم \"Dakar\" بزار بهت بگم که تو مدرسه ما از همه چی خبر داری
[ترجمه گوگل]خانم داکار: اجازه بدهید به شما بگویم که مدرسه ما را بیرون می برد

9. Atacama desert immediately captivated Dakar competitors.
[ترجمه ترگمان]بیابان آتاکاما بلافاصله رقبای داکار را تسخیر می کند
[ترجمه گوگل]کویر آتاکاما فورا رقبای داکار را جذب کرد

10. Actually it's also perhaps insufficiently well known that Dakar agreed with Nietzsche as I understand him, that all is one at least insofar as the material universe is concerned.
[ترجمه ترگمان]در واقع شاید به اندازه کافی خوب شناخته شده که داکار با نیچه نیز موافقت می کند و من او را درک می کنم، که حداقل تا آنجا که دنیای مادی به آن مربوط می شود، همه چیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حقیقت این نیز شاید به اندازه کافی شناخته شده نیست که داکار با نیچه با من درک می کند، همه چیز حداقل تا آنجا که جهان مادی مربوط می شود

11. Was it a good decision to cancel 2008 Dakar Rally?
[ترجمه ترگمان]آیا تصمیم خوبی برای لغو تجمع داکار سال ۲۰۰۸ بود؟
[ترجمه گوگل]آیا تصمیم خوبی برای لغو 2008 رالی داکار بود؟

12. They finally caught the gang responsible for the armed attacks on foreigners in Dakar.
[ترجمه ترگمان]آن ها در نهایت این باند را مسئول حملات مسلحانه به خارجی ها در داکار شدند
[ترجمه گوگل]آنها سرانجام مسئول حملات مسلحانه به خارجیان در داکار را گرفتند

13. A KTM mechanic works on Spain's Manuel Garcia's motorcycle during the resting day of the Dakar 20 in Antofagasta, Chile, on January 20
[ترجمه ترگمان]مکانیک KTM در روز ۲۰ ژانویه در the، شیلی، در روز ۲۰ ژانویه بر روی موتور سیکلت مانوئل گارسیا در اسپانیا کار می کند
[ترجمه گوگل]مکانیک KTM در موتور سیکلت مانوئل گارسیا اسپانیا در روز استراحت 20 ساله داکار 20 در آنتوفاگاستا، شیلی، در 20 ژانویه کار می کند

14. The proof is in the parking lot at the presidential palace in Dakar.
[ترجمه ترگمان]دلیل این امر در پارکینگ کاخ ریاست جمهوری در داکار است
[ترجمه گوگل]این اثبات در پارکینگ کاخ ریاست جمهوری در داکار است

15. How is everything Mine is a bit tough over here in Dakar Senegal.
[ترجمه ترگمان]اوضاع در اینجا در داکار کشور من کمی سخت است
[ترجمه گوگل]چگونه می توان همه چیز را در سنگاپور در دکار Senegal دشوار کرد


کلمات دیگر: