کلمه جو
صفحه اصلی

earth's crust

انگلیسی به فارسی

پوسته زمین


انگلیسی به انگلیسی

• hard surface of the earth, stone and soil that covers the earth's surface

جملات نمونه

1. Earthquakes leave scars in the earth's crust.
[ترجمه ترگمان]Earthquakes زخم های روی پوسته زمین را ترک می کنند
[ترجمه گوگل]زمین لرزه ها زخم ها را در پوسته زمین ترک می کند

2. Minerals occur naturally in the earth's crust.
[ترجمه ترگمان]Minerals به طور طبیعی در پوسته زمین رخ می دهد
[ترجمه گوگل]مواد معدنی به طور طبیعی در پوسته زمین رخ می دهد

3. Deep internal forces cause movements of the earth's crust.
[ترجمه ترگمان]نیروهای داخلی عمیق موجب حرکت پوسته زمین می شوند
[ترجمه گوگل]نیروهای عمیق داخلی باعث حرکت پوسته زمین می شود

4. The movements set up stresses in the earth's crust.
[ترجمه ترگمان]حرکت ها در پوسته زمین مورد تاکید قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]جنبش ها در پوسته زمین، تنش ها را ایجاد می کنند

5. Deep in the earth's crust the rock may be subjected to temperatures high enough to melt it.
[ترجمه ترگمان]در عمق پوسته زمین ممکن است سنگ به اندازه کافی بالا باشد تا آن را ذوب کند
[ترجمه گوگل]عمیق در پوسته زمین سنگ ممکن است به درجه حرارت بالا به اندازه کافی برای آن ذوب شود

6. But they are present in the Earth's crust in low concentrations.
[ترجمه ترگمان]اما آن ها در پوسته زمین در غلظت های کم حضور دارند
[ترجمه گوگل]اما آنها در پوسته زمین در غلظت های پایین حضور دارند

7. Earth's crust is like an ice field floating atop the ocean.
[ترجمه ترگمان]پوسته زمین مثل زمین یخی است که روی اقیانوس شناور است
[ترجمه گوگل]پوسته زمین مانند یک میدان یخی شناور در بالای اقیانوس است

8. A sedimentary basin is an area of the earth's crust that is underlain by a thick sequence of sedimentary rocks.
[ترجمه ترگمان]یک حوضه رسوبی سطحی از پوسته زمین است که با توالی ضخیمی از سنگ های رسوبی پوشانده شده است
[ترجمه گوگل]یک حوضه رسوبی منطقه ای از پوسته زمین است که توسط یک توده ضخیم از سنگ های رسوبی پوشیده شده است

9. Iodine, a purplish-brown element that is rare in Earth's crust but common in seawater, is essential for all life.
[ترجمه ترگمان]ید که یک عنصر قهوه ای متمایل به بنفش است که در پوسته زمین نادر است اما در آب دریا معمول است برای تمام زندگی ضروری است
[ترجمه گوگل]ید، یک عنصر قهوه ای قهوه ای است که در پوسته زمین نادر است اما در آب دریا معمول است، برای همه زندگی ضروری است

10. The earth's crust is between 5 and 25 miles thick.
[ترجمه ترگمان]پوسته زمین بین ۵ تا ۲۵ مایل ضخامت دارد
[ترجمه گوگل]پوسته زمین بین 5 تا 25 مایل ضخامت دارد

11. This earthquake was caused by diastrophism of the earth's crust.
[ترجمه ترگمان]این زمین لرزه براثر diastrophism پوسته زمین ایجاد شده بود
[ترجمه گوگل]این زلزله ناشی از تخریب پوسته زمین بود

12. He studied the faulting of the earth's crust.
[ترجمه ترگمان]پوسته پوسته زمین را بررسی کرد
[ترجمه گوگل]او گسل های پوسته زمین را مطالعه کرد

13. Lake Baikal is the earth's crust or water deep rift formed.
[ترجمه ترگمان]دریاچه (بیکل)پوسته زمین یا شکاف عمیق آب است
[ترجمه گوگل]دریاچه بایکال پوسته زمین یا شکاف عمیق آب تشکیل شده است

14. Strains in the Earth's crust seem to pile up.
[ترجمه ترگمان] یه چیز دیگه توی پوسته زمین پیدا میشه
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد سم های موجود در پوسته زمین، به انباشته شدن


کلمات دیگر: