کلمه جو
صفحه اصلی

bad blood


سابقه ی دشمنی، عداوت خانوادگی، خصومت، ازردگی، خشم، رنجش، تلخی، تندی، زنندگی، مسمومیت خون دراثرعصبانیت

انگلیسی به فارسی

آزردگی، خشم، رنجش، تلخی، تندی، زنندگی، مسمومیت خون در اثر عصبانیت، خصومت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: animosity between two or more people; mutual hostility.
مشابه: animosity, animus, enmity

- The referees' biased calls created bad blood between the two teams.
[ترجمه ترگمان] سخنرانی های جانبدارانه داور، خون بدی را بین این دو تیم ایجاد کردند
[ترجمه گوگل] تماس های محروم داوران باعث ایجاد خون ناچیز بین دو تیم شد

• hostile relationship, bad relationship, hard feelings

مترادف و متضاد

bitterness of feeling


Synonyms: acrimony, anger, animosity, animus, antagonism, antipathy, bad chemistry, bad feeling, bad vibes, bad will, bitterness, disaccord, dislike, distrust, enmity, hard feelings, hatred, hostility, ill will, ill-disposedness, malevolence, malice, mutual hostility, nastiness, odium, oppugnancy, oppugnation, personality conflict, rancor, resentment, unfriendliness, venom


جملات نمونه

1. There's a lot of bad blood between those two families.
[ترجمه sh] خصومتهای زیادی بین این دو خانواده وجود داره.
[ترجمه ترگمان]بین اون دوتا خانواده یه عالمه خون بد هست
[ترجمه گوگل]خونهای زیادی بین این دو خانواده وجود دارد

2. There is bad blood between them.
[ترجمه sh] خصومت زیادی بین اونها هست.
[ترجمه ترگمان]بین آن ها خون بدی وجود دارد
[ترجمه گوگل]خون بد بین آنها وجود دارد

3. There has been bad blood between the two families for years.
[ترجمه ترگمان]سال ها است که بین این دو خانواده یک خون بد وجود داشته است
[ترجمه گوگل]بین سال های بین دو خانواده خون بدی وجود دارد

4. There's too much bad blood between them.
[ترجمه ترگمان]بین آن ها خون زیادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]بین آنها خون بسیار بدی وجود دارد

5. There is, it seems, some bad blood between Mills and the Baldwins.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک خون بد بین میلز و the وجود دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد، بین خون میلز و بالدوین خون بدی وجود دارد

6. He wondered if the bad blood of the d'Urbervilles was to blame for this moment of madness.
[ترجمه ترگمان]در این فکر بود که آیا خون بد of در این لحظه از دیوانگی مقصر است یا نه
[ترجمه گوگل]او تعجب می کند که آیا خون بد برای 'd'Urbervilles' برای این لحظه جنون سرزنش شد؟

7. It could only make for bad blood between the Li clan and himself and shatter the age-old ties between their families.
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که می توانست بکند این بود که خون بد بین قبیله لی و خودش ایجاد کند و پیوندهای قدیمی سنی بین خانواده های آن ها را درهم بشکند
[ترجمه گوگل]این تنها می تواند خون بد بین لی لی و خود و ایجاد روابط قدیمی بین خانواده های خود را از بین ببرد

8. But bad blood between the two had developed years before that.
[ترجمه ترگمان]اما خون بد بین این دو سال قبل از آن رشد کرده بود
[ترجمه گوگل]اما خون بد بین دو سال قبل از آن رشد کرده است

9. But referee Ed Morrison's leniency led to bad blood spilling over in a six-man brawl as Richards looked for revenge.
[ترجمه ترگمان]اما داور ملایمت و ملایمت داور منجر به ریختن خون بد در یک درگیری شش نفره شد که ریچارد برای انتقام به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]اما محکومیت دادگستری ادور مریسون موجب شد که خونریزی بد در یک نزاع ششگانه رخ دهد زیرا ریچاردز انتقام گرفت

10. Bad blood remained from the previous weeks tussle and national expectation weighed heavily on everyone's shoulders.
[ترجمه ترگمان]خون بد از کش مکش هفته های پیش باقی مانده و انتظار ملی بر شانه های همه سنگینی می کرد
[ترجمه گوگل]خون بد باقی مانده از هفته های گذشته بود و انتظارات ملی به شدت بر روی شانه های هر کس قرار می گرفت

11. There is bad blood between the options market's leading dealing firms and the stock exchange.
[ترجمه ترگمان]بین شرکت های پیشرو در بازار سهام و بورس اوراق بهادار، خون بدی وجود دارد
[ترجمه گوگل]بین شرکت های پیشرو در بازار خرید و بورس اوراق بهادار وجود دارد

12. There was bad blood between Uncle Hal and Uncle Charlie.
[ترجمه ترگمان]بین عمو هال و عمو چارلز خون بدی وجود داشت
[ترجمه گوگل]بین عمه هال و عمو چارلی خون بدی وجود داشت

13. There'd been some bad blood between Jose and Arriola over a woman.
[ترجمه ترگمان]بین من و دون خوزه خون بدی رخ داده بود
[ترجمه گوگل]بین خوزه و آریولا بیش از یک خانم خون خبری وجود دارد

14. There was bad blood between the two men, something he had himself nurtured.
[ترجمه ترگمان]بین دو مرد خون بدی وجود داشت، چیزی که خودش پرورش داده بود
[ترجمه گوگل]بین دو مرد خون بدی وجود داشت، چیزی که خودش پرورش می داد

There was bad blood between the two senators.

دو سناتور با هم دشمن دیرینه بودند.


پیشنهاد کاربران

کینه، دشمنی دیرینه ، پدر کشتگی

خون بد

دشمن خونی

کینه و تنفر

خصومت

دشمنی خونی

پدر کشتگی

دشمن قدیمی
دشمن خونی
پدر کشتگی


کلمات دیگر: