کلمه جو
صفحه اصلی

backyard

حیاط پشت منزل، باغچه ی پشت خانه، چمن پشت منزل (در مقابل: باغچه یا چمن جلو منزل front yard)، حیاط خلوت (back yard هم می نویسند)، وابسته به باغچه یا چمن زار پشت خانه

انگلیسی به فارسی

حیاط پشت منزل، باغچه‌ی پشت خانه، چمن پشت منزل (در مقابل: باغچه یا چمن جلو منزل front yard)، حیاط خلوت (back yard هم می‌نویسند)

وابسته به باغچه یا چمن زار پشت خانه

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an open area behind a house that is part of the homeowner's property.
- The kids play in the backyard.
[ترجمه ستاره] بچه ها در باغچه پشت منزل بازی می کنند
[ترجمه ش85.74] بچه ها در حیاط پشتی بازی می کنند
[ترجمه Behzad] بچه ها در حیاط پشت منزل بازی می کنند
[ترجمه K.Z] بچه ها در حیاط پشتی بازی مکنند
[ترجمه Melisa] کودکان در حیاط پشت منزل مشغول بازی هستند
[ترجمه Saba] بچه ها در حیاط خلوت بازی میکنند
[ترجمه reza] بچه در حیاط پشتی ( خلوط ) بازی می کنند
[ترجمه Heli. M] بچه ها مشغول بازی در حیاط پشتی هستند.
[ترجمه اف سی پارسا] بچه ها در حیاط پشتی مشغول بازی هستند
[ترجمه ترگمان] بچه ها در حیاط پشتی بازی می کنند
[ترجمه گوگل] بچه ها در حیاط خلوت بازی می کنند
• garden area located behind a house
a back yard is a small garden behind a house; used in american english.
in britain, a back yard is a small area of land behind a house, usually paved and with no grass or plants.
if you refer to a country's own back yard, you are referring to somewhere that is very close and where that country wants to be able to influence events.

مترادف و متضاد

expanse behind house

Synonyms: courtyard, garden, grass, lawn, patio, play area, terrace, yard

Antonyms: front yard

جملات نمونه

1. a backyard party
مهمانی در محوطه ی پشت منزل
2. he has a vegetable garden in her backyard
او در فضای پشت منزلش سبزی کاری می کند.
3. kobra was sweeping the trash in the backyard
کبری داشت خس و خاشاک حیاط خلوت را جارو می کرد.
4. He trundled a wheelbarrow to the backyard.
[ترجمه A] موم گنده
[ترجمه ترگمان]چرخ دستی را به حیاط پشتی برد
[ترجمه گوگل]او یک چرخ دستی را به حیاط خلوت کرد
5. He stacked the firewood in the backyard.
[ترجمه ترگمان]هیزم را در حیاط پشتی انباشت
[ترجمه گوگل]او هیزم را در حیاط خلوت جمع کرد
6. The old man grew vegetables in his backyard.
[ترجمه ⚕sana⚕] پیرمرد در حیاط پشتی خود سبزیجات پرورش می داد
[ترجمه ترگمان]پیرمرد در حیاط پشتی خود سبزی رشد می کرد
[ترجمه گوگل]پیر مرد سبزیجات را در حیاط خلوت خود رشد داد
7. They have a nice pool in their backyard.
[ترجمه ترگمان]آن ها استخر خوبی در حیاط پشتی خود دارند
[ترجمه گوگل]آنها یک استخر خوب در حیاط خلوت دارند
8. The boys buried the dead bird in the backyard.
[ترجمه AAAAM] پسران جسد یک پرنده را در حیاط پشتی دفن کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها پرنده مرده را در حیاط پشتی خاک کردند
[ترجمه گوگل]پسران مرده مرغ را در حیاط خزر دفن کردند
9. In the backyard there was a large receptacle for catching rainwater.
[ترجمه ترگمان]در حیاط پشتی یک مخزن بزرگ برای گرفتن آب باران وجود داشت
[ترجمه گوگل]در حیاط خلوت یک ظرف بزرگ برای گرفتن آب باران وجود دارد
10. The defence party divided his backyard from that of his sister's.
[ترجمه ترگمان]حزب دفاع، حیاط پشتی خود را از خانه خواهرش جدا کرد
[ترجمه گوگل]حزب دفاعی حیاط خلوتش را از خواهرش تقسیم کرد
11. The kids were blowing bubbles in the backyard.
[ترجمه ترگمان]بچه ها در حیاط پشتی حباب درست می کردند
[ترجمه گوگل]بچه ها در حیاط خلوت حباب دم کرده بودند
12. Jim and Karl were playing ball in the backyard.
[ترجمه ترگمان]جیم و کارل در حیاط پشتی توپ بازی می کردند
[ترجمه گوگل]جیم و کارل در حیاط خلوت بازی کردند
13. We planted a peach tree in the backyard.
[ترجمه Mr.bad] ما یک درخت هلو در حیاط پشتی کاشتیم
[ترجمه ترگمان]یک درخت هلو در حیاط پشتی کاشت
[ترجمه گوگل]ما یک درخت هلو را در حیاط خلوت کشتیم
14. The boys were playing a game in the backyard.
[ترجمه ترگمان]بچه ها در حیاط پشتی بازی می کردند
[ترجمه گوگل]پسران بازی در حیاط خلوت را انجام دادند

He has a vegetable garden in her backyard.

او در فضای پشت منزلش سبزی کاری می‌کند.

a backyard party

مهمانی در محوطه‌ی پشت منزل

پیشنهاد کاربران

خوبه همه کلمه ها رو داره
تراس پشت خانه
حیاط پشتی
an area of land at the back of the house
A little garden behid the house that include grass and . . .
در reach 1 کانون زبان میشه
خیاط پشتی یا خیاط خلوت❤️🏡
در Reach 2 ( کانون زبان ) به معنی حیات پشتی است
An srea of land at the back of the house
بستگی به جمله داره, در مورد ایستگاه پلیس به معنی حوضه استحفاضی هم هست
در کتاب supplementary کانون زبان :
Noun
An area of land at the back of house
به معنای حیاط پشتی ، حیاط بیرونی

کانون زبان شاهین شهر
لایک فراموش نشه 👍🏻❤️
حیاط پشتی
بالکن
حیاط خلوت
Living and growing in nature
حیاط پشت منزل
بالکن
حیاط خلوت
حیاط پشتی
باغچه ی پشت خانه
an area of land behind a house, often covered with grass
means an area of land at the back of thehouse
an area of land at the back of the house
The whole area behind the house including the grass area and the garden:The house has a small backyard
An area of land at the back of the house . حیاط پشتی. حیاط خلوط
An area of land at the back of the house or home
an area of land behind a house, often covered with grass
an area of land at the back of the house

به جمله بستگی داره



در جمله ی من به معنی پرورش دادن گل و گیاه در باغچه ی پشت خانه است
حیاط پشتی خانه
همون حیاط پشتی میشه
back yard به معنی نوچه های یه شخص هم میتونه باشه ک تو فیلمinseptionمیگف Cobol's back yardینی اونجا پر از ادمای کوبولِ
حیاط خطوط ، حیاط پشتی لایک👍
حیاط پشتی
حیاط خلوت

back yard
• a back yard is a small garden behind a house; used in american english.
• in britain , *****a back yard is a small area of land behind a house******, usually paved and with no grass or plants.
• if you refer to a country's own back yard, you are referring to somewhere that is very close and where that country wants to be able to influence events.
big backyard یعنی کون بزرگ ( زن )
The backyard home or the yard was in back home.
backyard dwellers = زاغه نشین
کلمات دیگر: