کلمه جو
صفحه اصلی

eavesdropper


گوش ایستنده، استراق سمع کننده، غماز

انگلیسی به فارسی

گوش‌ایستنده، دزدکی گوش‌کننده ،غماز


انگلیسی به انگلیسی

• one who listens in on another person's private conversation
an eavesdropper is a person who listens secretly to what other people are saying; used showing disapproval.

مترادف و متضاد

listener


Synonyms: wiretapper, hearer, auditor, sleuth, snoop


جملات نمونه

1. If an eavesdropper tried to intercept the transmission, it would disrupt the signal.
[ترجمه ترگمان]اگه یه جاسوس می خواسته ارتباط برقرار کنه سیگنال رو از هم جدا می کنه
[ترجمه گوگل]اگر یک بازپرس سعی در انتقال پرونده داشته باشد، سیگنال را مختل می کند

2. Is the smithy aware of this eavesdropper?
[ترجمه ترگمان]آهنگری از این eavesdropper خبر داره؟
[ترجمه گوگل]آیا دندان از این اسرار پنهان آگاه است؟

3. That third party Eavesdropper do not know whether there is a general document which embedding secret information.
[ترجمه ترگمان]شخص ثالث eavesdropper نمی داند که یک سند کلی وجود دارد که اطلاعات محرمانه را تعبیه می کند یا نه
[ترجمه گوگل]این بازجویان شخص ثالث نمی دانند آیا یک سند عمومی وجود دارد که حاوی اطلاعات مخفی است

4. The theory is simply that the eavesdropper will not know how to decrypt the message.
[ترجمه ترگمان]این نظریه به سادگی این است که استراق سمع کننده نمی داند چگونه پیام را رمزگشایی کند
[ترجمه گوگل]این تئوری ساده است که سپاه پاسداران نمی داند چگونه پیام را رمزگشایی کند

5. Jim Ferguson: You damn froggy eavesdropper.
[ترجمه ترگمان]\"جیم فرگوسن\" اون eavesdropper لعنتی
[ترجمه گوگل]جیم فرگوسن: شما بازنده پرویز مظلوم می شوید

6. The information gained by the eavesdropper through interception is a very important criterion for judging the success of the key transmission and a necessary parameter for the privacy amplification.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات به دست آمده از استراق سمع کننده از طریق رهگیری یک معیار بسیار مهم برای قضاوت در مورد موفقیت انتقال کلید و یک پارامتر ضروری برای تقویت حریم خصوصی است
[ترجمه گوگل]اطلاعاتی که توسط سپاه پاسداران توسط دستگیرشدن به دست می آید، یک معیار بسیار مهم برای قضاوت در موفقیت انتقال کلید و یک پارامتر لازم برای تقویت حریم خصوصی است

7. It is difficult for an eavesdropper to extract information about chaotic systems for every bit of pseudo-random number generator is generated from three different chaotic orbits.
[ترجمه ترگمان]برای استراق سمع کننده اطلاعات در مورد سیستم های هرج و مرج برای هر بیت از مولد عدد شبه تصادفی از سه مدار دوار مختلف دشوار است
[ترجمه گوگل]برای سپاه پاسداران دشوار است اطلاعات مربوط به سیستم های هرج و مرج را استخراج کند برای هر تعداد ژنراتور عدد شبه تصادفی از سه مدار مختلف هرج و مرج تولید می شود

8. This third party, the eavesdropper if you like, is commonly known as Eve among cryptographers .
[ترجمه ترگمان]این سومین مهمانی، eavesdropper که شما دوست دارید، معمولا به عنوان ای و بین رمز نگاران شناخته می شود
[ترجمه گوگل]این شخص ثالث، بازجویی اگر دوست دارید، معمولا در میان رمزگشاها شناخته شده است

9. However an eavesdropper can interne in the legal users' communication without violate the physical principles.
[ترجمه ترگمان]با این حال، استراق سمع کننده می تواند در ارتباط با کاربران قانونی بدون نقض اصول فیزیکی انجام شود
[ترجمه گوگل]با این حال یک بازجو میتواند در ارتباط با کاربران حقوقی بدون اصول فیزیکی نقض کند

10. The receiver should be able to detect an eavesdropper and take appropriate countermeasures.
[ترجمه ترگمان]گیرنده باید قادر به تشخیص استراق سمع کننده باشد و اقدامات متقابل مناسب انجام دهد
[ترجمه گوگل]گیرنده باید قادر به شناسایی سپاه پاسداران باشد و اقدامات مناسب را انجام دهد

11. If we reused the key, the eavesdropper would likely see a different value placed on the network due to the random padding.
[ترجمه ترگمان]اگر کلید را مجددا مورد استفاده مجدد قرار دهیم، استراق سمع کننده به احتمال زیاد مقدار متفاوتی را در شبکه به علت the تصادفی مشاهده خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر ما کلیدی را دوباره استفاده کنیم، بازپسگیری احتمالا یک مقدار متفاوت را در شبکه ایجاد می کند که به دلیل ظاهر تصادفی است

12. If an eavesdropper captures messages moving through the network, the encryption makes it impossible (or at least prohibitively expensive) to convert the data to usable plain text.
[ترجمه ترگمان]اگر یک استراق سمع کننده پیام حرکت از طریق شبکه را ثبت کند، رمزنگاری آن را غیر ممکن می سازد (یا حداقل یک مانع گران قیمت)برای تبدیل داده ها به متن ساده قابل استفاده است
[ترجمه گوگل]اگر یک اسکریپت پنهان پیامهایی را که از طریق شبکه در حال انتقال هستند، رمزگشایی کند (یا حداقل غیرقابل پیش بینی گران)، داده ها را به متن ساده قابل استفاده تبدیل کند

13. I admit, I'm an eavesdropper.
[ترجمه ترگمان]باید اعتراف کنم
[ترجمه گوگل]من اعتراف می کنم، من بازجویی می کنم

پیشنهاد کاربران

استراق سمع کننده

شنودگر

eavesdropper ( رمزشناسی )
واژه مصوب: شنودگر
تعریف: شخص یا نهادی که به صورت غیرمجاز به داده های یک شبکۀ ارتباطی دسترسی می یابد

eaves: جلوآمدگی لبه سقف خونه - آردواز
eavesdrop : قطره های باران که از لبه سقف می ریزند
همچنین فال گوش کنار دیوار خونه زیر آردواز ایستادن


کلمات دیگر: