کلمه جو
صفحه اصلی

dimmer


معنی : تیره کننده، تارکننده
معانی دیگر : نورکاه، نورکم کن، کاهنده، دیمر (اسبابی که با آن نور لامپ را کم و زیاد می کنند)، adj : تار، تاریک، تیره کردن

انگلیسی به فارسی

تیره‌کننده، تارکننده


تار، تاریک، تیره کردن


کم نور، تیره کننده، تارکننده


انگلیسی به انگلیسی

• device for regulating the intensity or brightness of a light; someone or something that dims
a dimmer or a dimmer switch is a switch that allows you gradually to change the brightness of an electric light.
dimmer is the comparative of dim.
see also dim.

دیکشنری تخصصی

[سینما] کاهنده
[برق و الکترونیک] دیمر، کاهنده نور - کم نور کننده، دیمر وسیله ای الکترویکی یا الکترونیکی که شدت نور لامپ یا منبع نورانی دیگر را تغییر می دهد .

مترادف و متضاد

تیره کننده (اسم)
darkener, dimmer

تار کننده (اسم)
dimmer

جملات نمونه

1. Buy a dimmer switch and keep the light on low, or switch it off altogether.
[ترجمه ترگمان]یک سوئیچ روشن تر بخرید و نور را کم کنید و یا روی هم روشن کنید
[ترجمه گوگل]یک سوئیچ دیمر را خریداری کنید و نور آن را کم نگهدارید یا آن را کاملا خاموش کنید

2. We fitted dimmer switches in all the bedrooms.
[ترجمه ترگمان]همه اتاق های خواب را خاموش کردیم
[ترجمه گوگل]ما سوئیچ های کم نور را در تمام اتاق خواب ها نصب کردیم

3. As the light grows dimmer, the monuments feel even larger, more crowded around us, a city of the dead.
[ترجمه ترگمان]همان طور که نور محو می شود، بناهای تاریخی حتی بزرگ تر هم می شوند، در اطراف ما، شهری از مردگان
[ترجمه گوگل]همانطور که نور افزایش می یابد، آثار تاریخی حتی بزرگتر، بیشتر در اطراف ما، شهرستان از مردگان شلوغ است

4. Roma table Grillo low-voltage tungsten halogen lamp with dimmer switch.
[ترجمه ترگمان]Roma Roma لامپ هالوژن tungsten با ولتاژ پایین با سوئیچ روشن تر است
[ترجمه گوگل]میز رم گریل لامپ هالوژن تنگستن کم ولتاژ با سوئیچ دیمر

5. It was even dimmer here, and more oppressive.
[ترجمه ترگمان]اینجا حتی تاریک کننده بود و بیشتر آزار دهنده بود
[ترجمه گوگل]این حتی در اینجا دگرگون شد و بیشتر سرکوبگر بود

6. Rather than the room having a dimmer, you have a dimmer.
[ترجمه ترگمان] خیلی بیشتر از اینکه اتاق تاریک بشه، a کننده داره
[ترجمه گوگل]به جای اتاق با یک دیمر، دیمر دارید

7. Tau Ceti is rather smaller, dimmer and less luminous than the Sun.
[ترجمه ترگمان]تاو Ceti کم تر از خورشید است
[ترجمه گوگل]Tau Ceti نسبتا کوچکتر، کم نور تر و کم نور تر از خورشید است

8. Mr Howes said he and Mr Dimmer were never issued with protective clothing or warned how dangerous the chemical was.
[ترجمه ترگمان]آقای howes گفت که او و آقای dimmer هرگز با لباس های محافظ صادر نشدند یا هشدار دادند که مواد شیمیایی چقدر خطرناک هستند
[ترجمه گوگل]آقای هاوئس می گوید او و آقای دیمر هرگز با لباس محافظی صادر نمی شوند و هشدار می دهند که مواد شیمیایی خطرناک است

9. Push the lamp cord plug back into the dimmer housing until they bottom Plugplugreceptacle.
[ترجمه ترگمان]سیم لامپ را فشار دهید تا به ساختمان های نیمه dimmer وصل شود تا زمانی که به انتهای Plugplugreceptacle برسند
[ترجمه گوگل]پلاگین کابل لامپ را به محفظه دیمرک فشار دهید تا آنکه Plugplugreceptacle پایین باشد

10. A new Sine Wave Stage Dimmer Based on AC chopping control is proposed, and the hardware and software of it is introduced in this paper.
[ترجمه ترگمان]یک موج سینوسی جدید dimmer مبتنی بر کنترل AC پیشنهاد شده است، و سخت افزار و نرم افزار آن در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه گوگل]جدید دیمر مرحله ای موج سینوسی مبتنی بر کنترل تقسیم AC ارائه شده است، و سخت افزار و نرم افزار آن در این مقاله معرفی شده است

11. Valid dimmer levels shall be 0 to 255 decimal (00 to FF hexadecimal) representing dimmer control input levels of OFF to FULL in a linear relationship.
[ترجمه ترگمان]سطح dimmer مجاز (۰ تا ۲۵۵ hexadecimal)۰ تا ۲۵۵ decimal (۰۰ hexadecimal)را نشان می دهد که سطوح ورودی را کنترل می کنند تا در رابطه خطی کامل شود
[ترجمه گوگل]سطوح معتبر دیمر باید 0 تا 255 اعشاری (00 تا FF هگزادسیمال) باشد که نشان دهنده سطوح ورودی کنترل کننده دینامیک OFF به FULL در یک رابطه خطی است

12. To turn lamp completely off . slide the dimmer button end oftrack.
[ترجمه ترگمان]چراغ را یکسره خاموش کنم دکمه dimmer \"oftrack\" رو slide
[ترجمه گوگل]برای روشن کردن لامپ کاملا خاموش دکمه پایان دکمه دیمر را فشار دهید

13. The Trifid is a little dimmer than the Lagoon.
[ترجمه ترگمان] trifid یکم dimmer از the
[ترجمه گوگل]Trifid کوچکتر از لانگ است

14. A dimmer control knob is provided on the right side of the front panel which also activates the lamp test.
[ترجمه ترگمان]یک گیره control dimmer در سمت راست پانل جلویی قرار داده می شود که آزمون لامپ را نیز فعال می سازد
[ترجمه گوگل]دستگیره کنترل کم نور در سمت راست پانل جلویی که همچنین آزمایش لامپ را فعال می کند، ارائه می شود

15. In one form, the universal dimmer begins each operation in the trailing edge mode and upon detection of an inductive load, switches to leading edge mode.
[ترجمه ترگمان]در یک شکل، the جهانی هر عملیات را در حالت لبه کشیده آغاز می کند و بر حسب بار سلفی، سوییچ ها به حالت لبه هدایت می کند
[ترجمه گوگل]در یک فرم، دینامیک جهانی هر عملیات را در حالت لبه عقب آغاز می کند و پس از تشخیص بار القایی، به حالت لبه پیشرو تبدیل می شود


کلمات دیگر: