1. Dolly kept her voice carefully neutral.
[ترجمه ترگمان]دالی صدایش را به دقت خنثی کرد
[ترجمه گوگل]دالی صدای خود را کاملا خنثی کرد
2. Truly, Dolly has taken us into the age of biological control.
[ترجمه ترگمان]راستی دالی ما را به دوران کنترل بیولوژیکی برده
[ترجمه گوگل]درست است که دالی ما را به سن کنترل بیولوژیکی تبدیل کرده است
3. When Dolly tried to speak to Seb about his drinking, he refused to listen to her.
[ترجمه ترگمان]دالی کوشید تا درباره مشروب خوردن خود با او صحبت کند، از گوش دادن به او خودداری کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که دالی سعی کرد با سیب صحبت کند و در مورد نوشیدنش صحبت کند، حاضر به گوش دادن به او نشد
4. She sounds like a dolly with some flesh on her bones.
[ترجمه ترگمان]مثل یک عروسک با یک تکه گوشت روی استخوان هایش است
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد یک غلیظ با برخی از گوشت در استخوان های او
5. After his death, Dolly discovered he had sent two songs to a recording label.
[ترجمه ترگمان]پس از مرگش، دالی پی برد که دو ترانه برای یک برچسب ضبط فرستاده بود
[ترجمه گوگل]پس از مرگ او، دالی کشف کرد که دو آهنگ به یک برچسب ضبط فرستاده است
6. In one way, he and Dolly were two of a kind.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، او و دالی با هم مهربان بودند
[ترجمه گوگل]در یک راه، او و دالی دو نوع بودند
7. Dolly was a frequent visitor to the house and there would be long conferences.
[ترجمه ترگمان]دالی بازدید کننده زیادی به خانه داشت و در آنجا کنفرانس مفصلی برگزار می شد
[ترجمه گوگل]دالی بازدید کننده مکرر به خانه بود و کنفرانس های طولانی وجود خواهد داشت
8. The house where Victor lives with Dolly is cluttered with years of accumulated junk.
[ترجمه ترگمان]خانه ای که ویکتور در آن زندگی می کند با چند سال آشغال انباشته به هم انباشته شده است
[ترجمه گوگل]خانه ای که ویکتور با دالی زندگی می کند با سال های ناخواسته انباشته شده است
9. Dolly said his jokes still weren't very funny.
[ترجمه ترگمان]دالی گفت که jokes هنوز خیلی خنده دار نیستند
[ترجمه گوگل]دالی گفت جوک هایش هنوز خیلی خنده دار نبودند
10. Etty with her friend Dolly Murchie, had come on the scene.
[ترجمه ترگمان]Etty، با دوستش دالی Murchie، وارد صحنه شده بود
[ترجمه گوگل]اتی با دوستش دالی Murchie، در صحنه آمده است
11. I used to be a disco dolly.
[ترجمه ترگمان] من قبلا یه عروسک دیسکو بودم
[ترجمه گوگل]من یک دیسکو دالی بودم
12. Dolly at least is alive and well and her first lamb, Bonnie, seems eminently healthy and normal.
[ترجمه ترگمان]دالی دست کم زنده است و خوب و خوب، به و نی، به نظر می رسد که سالم و سالم به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]حداقل دالی حداقل زنده است و اولین بره اولش، بانی، به نظر می رسد فوق العاده سالم و طبیعی است
13. When Tom and Dolly returned inside the cottage all chance of speaking privately to Carrie disappeared.
[ترجمه ترگمان]وقتی تام و دالی به درون کلبه بازگشتند، تمام فرصت صحبت خصوصی با کری ناپدید شد
[ترجمه گوگل]وقتی تام و دالی در داخل کلبه برگشتند، تمام شانس صحبت کردن خصوصی به کری ناپدید شد
14. For us, the technology that produced Dolly has far wider significance.
[ترجمه ترگمان]برای ما، فناوری هایی که دالی را تولید کند اهمیت بیشتری دارد
[ترجمه گوگل]برای ما، تکنولوژی که دالی را تولید می کند اهمیت زیادی دارد
15. Dolly watched him, bedclothes up to her chin.
[ترجمه ترگمان]دالی به او نگاه می کرد، لحاف را زیر چانه خود کشیده بود
[ترجمه گوگل]دالی به او نگاه کرد، پتو را تا چانه اش