کلمه جو
صفحه اصلی

clarinet


معنی : کلارینت، قره نی، قرهنی
معانی دیگر : (موسیقی) قره نی، کلارینت (در قدیم clarionet هم می گفتند)

انگلیسی به فارسی

کلارینت، قره نی، قرهنی


( clarionet =) (موسیقی) قره نی، کلارینت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: clarinetist (clarinettist) (n.)
• : تعریف: a woodwind instrument with a single-reed mouthpiece attached to a long, usu. wooden tube with finger holes and keys along its length.

• woodwind instrument
a clarinet is a woodwind instrument with a single reed in its mouthpiece.

دیکشنری تخصصی

[سینما] کلارینت [نوعی ساز]

مترادف و متضاد

کلارینت (اسم)
clarinet, clarionet

قره نی (اسم)
clarinet

قرهنی (اسم)
clarinet, clarionet, oboe

جملات نمونه

1. the clarinet has a compass of three-and-a-half octaves
دامنه ی صدای قره نی سه و نیم اکتاو است.

2. The bass clarinet forms a solid bass for the woodwind group.
[ترجمه ترگمان]کلارینت باس یک رگه محکم برای گروه سازه ای بادی تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]کلارینت باس یک باس جامد برای گروه چوب را تشکیل می دهد

3. The clarinet, flute, saxophone and bassoon are all woodwind instruments.
[ترجمه ترگمان]کلارینت، فلوت، saxophone و باسون همه سازه ای بادی هستند
[ترجمه گوگل]کلارینت، فلوت، ساکسیفون و فاچون همه وسایل چوبی چوب است

4. She plays the clarinet in a swing band.
[ترجمه ترگمان]او کلارینت را در یک گروه تاب می نوازد
[ترجمه گوگل]او کلارینت را در یک گروه نوسان بازی می کند

5. He learned to play the clarinet at the age of ten.
[ترجمه ترگمان]نواختن کلارینت را در سن دهسالگی آموخت
[ترجمه گوگل]او در سن ده سالگی به بازی کلارینت آموخت

6. The quintet had been transcribed for clarinet and piano.
[ترجمه ترگمان]این قطعه برای کلارینت و پیانو رونویسی شده بود
[ترجمه گوگل]این کوینت برای کلارینت و پیانو نوشته شده است

7. The oboe and the clarinet have got certain features in common.
[ترجمه ترگمان]کلارینت و کلارینت ویژگی های خاصی دارند
[ترجمه گوگل]آبوا و کلارینت ویژگی های خاصی دارند

8. I encourage oboe and clarinet players to use plenty of vibrato.
[ترجمه ترگمان]من oboe و کلارینت را تشویق می کنم تا از مقدار زیادی vibrato استفاده کنند
[ترجمه گوگل]من هواداران و بازیکنان کلارینت را برای استفاده از مقدار زیادی از ویبرتو تشویق می کنم

9. His boots are laced up like a clarinet with knotted string.
[ترجمه ترگمان]چکمه های او مثل قره نی با نخ گره دار شده
[ترجمه گوگل]چکمه های او مانند یک کلارینت با رشته پیچیده پیچیده شده است

10. Clarinet, tenor saxophone. b. New Orleans. 3 March 1906; d. 27 June 1980.
[ترجمه ترگمان]Clarinet، saxophone، saxophone ب نیواورلئان ۳ مارس ۱۹۰۶؛ d ۲۷ ژوئن ۱۹۸۰
[ترجمه گوگل]کلارینت، ساکسیفون تنور ب نیواورلان 3 مارس 1906؛ د 27 ژوئن 1980

11. The tone of the clarinet in this register must be heard and retained in the mind.
[ترجمه ترگمان]لحن کلارینت در این دفتر باید شنیده شود و در ذهن حفظ شود
[ترجمه گوگل]تن از کلارینت در این ثبت نام باید در ذهن شنیده و حفظ شود

12. I really wanted to play that clarinet.
[ترجمه ترگمان]من واقعا می خواستم با کلارینت بازی کنم
[ترجمه گوگل]من واقعا می خواستم این کلارینت را بازی کنم

13. Alto and soprano saxophones, clarinet, flute. b Baltimore.
[ترجمه ترگمان]Alto و سوپرانو saxophones، کلارینت، فلوت ب بالتیمور
[ترجمه گوگل]آلتو و ساپروفون سوپرانو، کلارینت، فلوت b بالتیمور

14. His particular specialism was the bass clarinet.
[ترجمه ترگمان]آهنگ خاص او صدای بم صدای بم بود
[ترجمه گوگل]تخصص ویژه او، کلارینت باس بود

پیشنهاد کاربران

نوعی ساز

قره نی، کلارینت

clarinet ( موسیقی )
واژه مصوب: کلارینت
تعریف: سازی از گونۀ قره‏نی ها


کلمات دیگر: