1. aperture lens
عدسی دهانه
2. pour a drop of oil in the aperture of the (wheel's) hub
یک قطره روغن در روزنه ی توپی چرخ بچکان.
3. The camera adjusts the lens aperture and shutter speed automatically.
[ترجمه ترگمان]دوربین دیافراگم لنز و سرعت شاتر را به طور خودکار تنظیم می کند
[ترجمه گوگل]دوربین دوربین دیافراگم لنز و سرعت شاتر را به صورت خودکار تنظیم می کند
4. Binoculars of this aperture are very expensive.
[ترجمه ترگمان]binoculars این دیافراگم بسیار گران هستند
[ترجمه گوگل]دوربین این دیافراگم بسیار گران است
5. The soldier fired the rifle through a narrow aperture in a pile of sandbags.
[ترجمه ترگمان]سرباز تفنگ را از طریق یک روزنه باریک در میان کیسه های شنی پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]سرباز از طریق یک دیافراگم باریک در شمع کیسه های شن و ماسه شلیک کرد
6. For flash photography, set the aperture at f.
[ترجمه ترگمان]برای عکاسی فلاش، دیافراگم را در f تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]برای عکاسی فلاش، دیافراگم را در f تنظیم کنید
7. Into this aperture a droplet of mercury was poured.
[ترجمه ترگمان]در این دیافراگم یک قطره از جیوه ریخته شد
[ترجمه گوگل]در این دیافراگم یک قطره جیوه ریخته شد
8. This was a covering curtain with a central aperture which left the arena open to the sky.
[ترجمه ترگمان]این یک پرده پوششی با یک دیافراگم مرکزی بود که عرصه را به سمت آسمان باز گذاشت
[ترجمه گوگل]این یک پوشش پرده با یک دیافراگم مرکزی بود که عرصه را به آسمان باز کرد
9. What aperture are you using?
[ترجمه ترگمان]کدام دیافراگم را استفاده می کنید؟
[ترجمه گوگل]کدام دیافراگم شما استفاده می کنید؟
10. Binoculars of this aperture cost a great deal of money.
[ترجمه ترگمان]این دیافراگم مقدار زیادی از پول را هزینه می کند
[ترجمه گوگل]دوربین دوچشمی این دیافراگم هزینه زیادی را صرف می کند
11. I had to get the aperture right.
[ترجمه ترگمان]باید سوراخ رو درست می کردم
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم دیافراگم درست کنم
12. Presumably there was a glazed aperture in the back to illuminate the upper deck.
[ترجمه ترگمان]احتمالا یک دریچه شیشه ای در عقب برای روشن کردن عرشه بالایی وجود داشت
[ترجمه گوگل]احتمالا یک دیافراگم شیشه ای در پشت برای روشن کردن عرشه بالایی وجود دارد
13. In a sort of aperture she saw a white baby hanging upside down from a nail of light.
[ترجمه ترگمان]در یک نوع دیافراگم، یک کودک سفید را دید که وارونه آویزان بود و از میخ نور آویزان بود
[ترجمه گوگل]در یک نوع دیافراگم او یک کودک سفید را دید که از ناخن نور از روی آن سرازیر شد
14. Lightning flickered in the ragged aperture where the ground-floor staircase door had been.
[ترجمه ترگمان]رعد و برق در سوراخ ناصاف زمین، جایی که در طبقه همکف بود، سوسو می زد
[ترجمه گوگل]رعد و برق در دیافراگم که در آن درب راه پله ی طبقه ی پایین بود فریاد زد