کلمه جو
صفحه اصلی

chopper


معنی : تبر، ساطور، هلی کوپتر، خرد کننده
معانی دیگر : کسی که می برد یا قطع می کند (رجوع شود به: chop)، اسباب قطع کردن یا بریدن: ساطور، کارد، (خودمانی - در جمع) یک دست دندان مصنوعی، (عامیانه) هلیکوپتر، چرخبال، (عامیانه) موتور سیکلت

انگلیسی به فارسی

ساطور


ساطور، تبر، هلی‌کوپتر


هلی کوپتر، ساطور، خرد کننده، تبر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or thing that chops.

(2) تعریف: a short tool with a sharp blade, used for cutting meat.

(3) تعریف: (informal) a helicopter.

• person who chops; device for chopping (axe, etc.); helicopter (slang)
a chopper is a helicopter; an informal word.
a chopper is also an axe; an informal word.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] برشگر
[سینما] برنده
[برق و الکترونیک] برشگر وسیله ای که با قطع جریان یا باریکه ی نور در فواصل زمانی منظم، امکان تقویت سیگنال الکتریکی ایجاد شده را با استفاده از تقویت کننده های « ای سی» فراهم می سازد. همچنین مدار برشگر می تواند به صورت وارونگر تک سر، تبدیلهای « دی سی» به « دی سی» یا « دی سی » به « ای سی» را انجام دهد. - برشگر

مترادف و متضاد

تبر (اسم)
ax, battle ax, chopper, axe, battle axe

ساطور (اسم)
gully, chopper, whittle, case knife, cleaver

هلی کوپتر (اسم)
chopper, helicopter, copter, whirlybird

خرد کننده (اسم)
chopper, grinder, crasher

جملات نمونه

1. There was a police chopper waiting for us.
[ترجمه ترگمان]یه هلیکوپتر پلیس منتظر ما بود
[ترجمه گوگل]هلی کوپتر پلیس در انتظار ما بود

2. Overhead, the chopper roared and the big blades churned the air.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]سرنشینان، ریش تراشنده و پره های بزرگ، هوا را خاموش کردند

3. He hacked open a path with a chopper on the way through the forest.
[ترجمه ترگمان]او راهی را که از میان جنگل عبور کرده بود با هلی کوپتر باز کرد
[ترجمه گوگل]او راه را از طریق جنگل با یک هلی کوپتر باز کرد

4. By chopper from the Battersea heliport.
[ترجمه ترگمان] با هلی کوپتر از باند هلی کوپتر
[ترجمه گوگل]توسط هلی کوپتر از Helicopter Battersea

5. Frankie was rubbing his hands together and Chopper merely nodded now and then with a silly expression on his face.
[ترجمه ترگمان]فرانکی دست هایش را به هم می مالید و او فقط گاهی سرش را تکان می داد و بعد با قیافه ای ابلهانه به صورتش نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]فرانکی دستش را مالش کرد و هلی کوپتر هم اکنون و پس از آن با بیان احمقانه روی صورتش نوازش کرد

6. There were seven cheerleaders to a chopper, and then two choppers more for all their bags.
[ترجمه ترگمان]هفت گروه تشویق کننده ها با هلی کوپتر بودند و بعدش دوتا هلیکوپتر بیشتر برای همه bags
[ترجمه گوگل]هفت مدافع چینی برای هلی کوپتر وجود داشت و سپس دو کلوپس برای همه کیسه های خود وجود داشت

7. Luckily, a chopper got through, and we were resupplied with am-munition.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه هلیکوپتر از آنجا عبور کرد و ما با مهمات و مهمات منفجر شده بودیم
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، یک هلی کوپتر از بین رفت و ما با استفاده از تفنگ ماموریتی دوباره بازسازی شد

8. I caught a supply chopper out to my platoon, which was already in the field.
[ترجمه ترگمان]من یه هلیکوپتر آماده کردم که به جوخه من برسه که قبلا توی زمین بوده
[ترجمه گوگل]من به کلوت من، که قبلا در این زمینه بود، هلی کوپتر خریده بودم

9. The boy reached for a chopper and began briskly to decapitate the birds.
[ترجمه ترگمان]پسر به سوی هلیکوپتر دراز شد و با چابکی شروع به خواندن پرندگان کرد
[ترجمه گوگل]پسر به دنبال یک هلی کوپتر رفت و به سرعت پرنده ها را از بین برد

10. One chopper tried to land, but the guys shot at him.
[ترجمه ترگمان]یه هلی کوپتر سعی کرده که فرود بیاد اما بچه ها بهش شلیک کردن
[ترجمه گوگل]یک هلی کوپتر سعی کرد زمین ببرد، اما بچه ها به او شلیک کردند

11. Jez should top her with a chopper.
[ترجمه ترگمان]Jez باید اون را با هلیکوپتر برسونه
[ترجمه گوگل]جیز باید او را با یک هلی کوپتر بالا ببرید

12. The sooner Morgan boarded the chopper and pushed off the better.
[ترجمه ترگمان]مور گن زودتر سوار بالگرد شد و از جاده خارج شد
[ترجمه گوگل]هر چه زودتر مورگان به هلی کوپتر سوار شد و بهتر شد

13. The chopper went to refuel, came back and buzzed around some more and then returned to Glasgow.
[ترجمه ترگمان]هلیکوپتر برای سوخت گیری رفت، برگشت و چند قدم دیگر دور زد و بعد به گلاسکو برگشت
[ترجمه گوگل]هلی کوپتر به سوخت گیری رفت، به عقب برگرداند و کمی بعد از غرق شدن و سپس به گلاسکو بازگشت

14. Mum came back with the chopper and Dad brandished a heavy lump of wood.
[ترجمه ترگمان]مامان با هلی کوپتر برگشت و پدر یک تکه چوب سنگین را تکان داد
[ترجمه گوگل]مادر با هلی کوپتر برگشت و پدر با یک دانه سنگین چوب روبرو شد

پیشنهاد کاربران

دندان افتاده


خُرد کننده

آمریکا خودمانی:
هلی کوپتر

ساطور.

the butcher cut the meat with a chopper.
قصاب گوشت و با یک ساطور برید

chopper ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: خردکن 1
تعریف: دستگاهی برای خرد کردن علوفه


کلمات دیگر: