کلمه جو
صفحه اصلی

coaxial


هم محور، هم آسه (coaxal هم می گویند)، (بلندگو) دو گانه

انگلیسی به فارسی

هم‌محور، هم‌آسه (coaxal هم می‌گویند)


(بلندگو) دو گانه


(سیمهای تلفن و غیره) سیم سه لایه


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: coaxially (adv.)
• : تعریف: placed on or having a common axis.

• having a common axis

دیکشنری تخصصی

[سینما] هم محور
[عمران و معماری] هم آسه
[برق و الکترونیک] هم محور
[زمین شناسی] هم آسه، هم محور
[نساجی] هم محور
[ریاضیات] دارای محور مشترک، هم محور، هم مرکز

جملات نمونه

1. The whole coaxial arrangement is enclosed within an outer protective insulating jacket.
[ترجمه ترگمان]کل آرایش coaxial در داخل یک ژاکت محافظ محافظ بیرونی قرار دارد
[ترجمه گوگل]آرایش کامل هماهنگ در یک پوشش محافظ خارجی محافظ محصور شده است

2. By comparison coaxial cable, of the type need to cable homes, will cost the cable company around 16p a metre.
[ترجمه ترگمان]در کابل comparison، از نوع مورد نیاز به خانه های کابل، برای شرکت کابلی در حدود ۱۶ صفحه در متر هزینه خواهد داشت
[ترجمه گوگل]با مقایسه کابل کواکسیال، از نوع نیاز به خانه های کابلی، شرکت کابل در حدود 16 پنت متر هزینه

3. Ethernet cables are very similar to television aerial coaxial cable.
[ترجمه ترگمان]کابل های اترنت بسیار شبیه به کابل coaxial هوایی هستند
[ترجمه گوگل]کابل های اترنت بسیار شبیه به کابل کواکسیال هوایی تلویزیون هستند

4. Cable systems traditionally use coaxial cable and a series of amplifiers throughout the distribution network.
[ترجمه ترگمان]سیستم های کابلی از کابل هم محور و یک سری تقویت کننده های در سرتاسر شبکه توزیع استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]سیستم های کابل از سیم کواکسیال و یک سری از تقویت کننده ها در سراسر شبکه توزیع استفاده می کنند

5. Cable television providers are either upgrading their coaxial cable or installing fiber optic links.
[ترجمه ترگمان]ارائه دهندگان تلویزیون کابلی یا کابل coaxial خود را ارتقا داده یا به برقراری ارتباط با فیبر نوری نیاز دارند
[ترجمه گوگل]ارائه دهندگان تلویزیون های کابلی هم کابل کواکسیال خود را ارتقا می دهند و یا فیبر نوری را نصب می کنند

6. On signal-bearing computer leads, twisted-wire coaxial cables curb some types of interference.
[ترجمه ترگمان]کابل های هم محور با حامل سیگنال، برخی انواع تداخل را خنثی می کنند
[ترجمه گوگل]بر روی سیگنال تحمل کامپیوتر، کابل های کواکسی سیم پیچ خورده محدود برخی از انواع تداخل

7. Many of the coaxial links in the ground today can carry only a handful of different channels at the same time.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از لینک های coaxial امروزه می توانند تنها تعدادی از کانال های مختلف را در یک زمان انجام دهند
[ترجمه گوگل]امروزه بسیاری از لینک های کواکسیال در زمین می توانند تنها چندین کانال مختلف را در یک زمان حمل کنند

8. These providers depend on coaxial cable as transport roads and will help determine which broadband applications and services the viewing public prefers.
[ترجمه ترگمان]این ارائهکنندگان به کابل coaxial به عنوان جاده های حمل و نقل وابسته هستند و به تعیین این که کدام برنامه ها و خدمات پهن باند را ترجیح می دهند، کمک خواهند کرد
[ترجمه گوگل]این ارائه دهندگان به کابل کواکسیال به عنوان جاده های حمل و نقل بستگی دارند و تعیین می کند که برنامه های کاربردی پهنای باند و خدمات مورد نظر عمومی ترجیح داده شود

9. The FDTD model of the coaxial probe- fed microstrip antennas is sets up using a simplified model of coaxial line.
[ترجمه ترگمان]مدل FDTD در مدل FDTD در آنتن های coaxial و probe coaxial، با استفاده از یک مدل ساده شده از خط coaxial برقرار گردیده است
[ترجمه گوگل]مدل FDTD از آنتن های میکرواستریت با استفاده از پروب های کواکسیال با استفاده از یک مدل ساده از خط کواکسیال تنظیم شده است

10. The cutoff wavelength of the rectangular coaxial waveguide in the coupling region is calculated by boundary element method.
[ترجمه ترگمان]طول موج قطع قطع موجبر مستطیلی coaxial در ناحیه تزویج از طریق روش اجزای مرزی محاسبه می شود
[ترجمه گوگل]طول موج برش موجبر کواکسی مستطیلی در منطقه کوپلینگ با روش المان مرزی محاسبه می شود

11. SMA. A type of miniature coaxial connector used in situations requiring shielded cable for signal connections.
[ترجمه ترگمان]SMA نوعی از اتصالات coaxial مینیاتوری در شرایطی که از کابل پوششی برای اتصالات سیگنال استفاده می کند، استفاده می شود
[ترجمه گوگل]SMA یک نوع کانکتور کواکسی مینیاتوری مورد استفاده در شرایطی که نیاز به کابل محافظ برای اتصالات سیگنال دارد

12. The rectangular coaxial line is an important microwave transmission line.
[ترجمه ترگمان]خط coaxial مستطیلی یک خط انتقال مایکروویو مهم است
[ترجمه گوگل]خط کواکسی مستطیل شکل یک خط انتقال مایکروویو مهم است

13. The structure and mathematic modeling of developed coaxial two-wheeled electric scooter were described.
[ترجمه ترگمان]ساختار و مدل سازی ریاضی موتور coaxial two developed - توصیف شدند
[ترجمه گوگل]ساختار و مدلسازی ریاضی دوچرخه سواری دوچرخهای توسعه یافته کواکسیال شرح داده شده است

14. Developed precision techniques for micro - coaxial cable assembly.
[ترجمه ترگمان]روش های دقیق توسعه یافته برای مونتاژ کابل micro مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]تکنیک های دقت طراحی شده برای مونتاژ کابل کواکسیال

15. A coaxial base - loaded antenna on finite ground and conductive step is analysed by hybrid method of MM/GTD.
[ترجمه ترگمان]یک آنتن base coaxial بر روی زمین محدود و گام هادی با استفاده از روش ترکیبی MM \/ GTD تحلیل می شود
[ترجمه گوگل]یک آنتن پایه لایه کواکسیال بر روی زمین محدود و مرحله هدایت با استفاده از روش ترکیبی MM / GTD تحلیل می شود

دانشنامه عمومی

هَماسِه، هَم آسِه. نگاه کنید به axis (آسِه).


پیشنهاد کاربران

coaxial ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: هم محور
تعریف: ویژگی دگرشکلی پیش رونده ای که در آن جهت های اصلی کرنش کل و کرنش افزایشی در همة زمان ها با هم موازی هستند


کلمات دیگر: