کلمه جو
صفحه اصلی

amplifier


معنی : تقویت کننده، نیروافزا، تقویت کنندهء برق، بلند گو، فزونساز
معانی دیگر : افزاینده

انگلیسی به فارسی

نیروافزا، تقویت‌کننده برق، بلند‌گو، فزون‌ساز


تقویت کننده، نیروافزا، تقویت کنندهء برق، بلند گو، فزونساز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or thing that enlarges, expands, or amplifies.

(2) تعریف: an electronic device used to increase current, voltage, power, or the like.

• device which amplifies or increases (power, current, etc.)
an amplifier is an electronic device in a radio or stereo system, which causes sounds or signals to become louder.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] 1- تقویت کننده، فزون ساز، افزاینده 2- (الکترونیک ) بلندگو، نیروافزا، بزرگ ساز، فزون ساز
[سینما] تقویت کننده - صدا زیاد کن در فیلم یا ضبط صوت
[عمران و معماری] تقویت کننده - فزونساز
[برق و الکترونیک] تقویت کننده مداری بر مبنای یک عنصر تقویت نظیر لامپ الکترونی، ترانزیستور، واحد مغناطیسی و ... که قدرت سیگنال را بدون تغییر قابل توجه در شکل موج مشخصه ی آن افزایش می دهد. تقویت کننده توان را از یک منبع بیرونی به سیگنال منتقل می کند. - تقویت کننده
[مهندسی گاز] تقویت کننده
[ریاضیات] تقویت کننده

مترادف و متضاد

Synonyms: loudspeaker, amplifying device, amp


تقویت کننده (اسم)
amplifier, booster, regenerator

نیروافزا (اسم)
amplifier

تقویت کنندهء برق (اسم)
amplifier

بلند گو (اسم)
amplifier, loudspeaker, megaphone, microphone

فزونساز (اسم)
amplifier

speaker


جملات نمونه

1. the volume control on an amplifier
دکمه ی تنظیم صدای بلندگو

2. The guitar plugs into this amplifier.
[ترجمه ترگمان]گیتار به این تقویت کننده وارد می شود
[ترجمه گوگل]گیتار به این آمپلی فایر وصل می شود

3. I am majored in audio frequency amplifier.
[ترجمه ترگمان]من در تقویت کننده فرکانس صدا تحصیل می کنم
[ترجمه گوگل]من در تقویت کننده فرکانس صوتی کار می کنم

4. All the speakers hook up to a single amplifier.
[ترجمه ترگمان]همه سخنرانان به یک تقویت کننده واحد نیاز دارند
[ترجمه گوگل]همه بلندگوها به تقویت کننده تک وصل می شوند

5. The amplifier exploded in a fountain of sparks.
[ترجمه ترگمان]این تقویت کننده در فواره ای از جرقه منفجر شد
[ترجمه گوگل]تقویت کننده در یک چشمه جرقه منفجر شد

6. Amplifier is electrical device which make sounds louder.
[ترجمه ترگمان]Amplifier وسیله الکتریکی است که صداها را بلندتر می کند
[ترجمه گوگل]تقویت کننده دستگاه الکتریکی است که صدا را بلندتر می کند

7. A second stage amplifier provides a gain of around 200, increasing the instrument sensitivity to 100 gamma/volt.
[ترجمه ترگمان]تقویت کننده مرحله دوم، بهره حدود ۲۰۰ را فراهم می کند و حساسیت ابزار را به ۱۰۰ گاما \/ ولت افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]آمپلی فایر مرحله دوم باعث افزایش تقریبا 200، افزایش حساسیت دستگاه به 100 گیگا / ولت می شود

8. The adjusting device is located on the amplifier that the microphone is plugged into.
[ترجمه ترگمان]دستگاه تنظیم روی تقویت کننده قرار گرفته است که میکروفون به داخل متصل شده است
[ترجمه گوگل]دستگاه تنظیم بر روی تقویت کننده واقع شده است که میکروفون به آن متصل است

9. Have you connected the speakers to the amplifier?
[ترجمه ترگمان]شما the را به این تقویت کننده متصل کرده اید؟
[ترجمه گوگل]آیا بلندگوها را به تقویت کننده متصل کرده اید؟

10. Through an amplifier, the New York maintains its acoustic brightness and bluntly refuses to be anything other than a blank canvas.
[ترجمه ترگمان]از طریق یک تقویت کننده، نیویورک درخشندگی صوتی خود را حفظ می کند و بی پرده از بودن به چیز دیگری غیر از یک بوم خالی خودداری می کند
[ترجمه گوگل]از طریق تقویت کننده، نیویورک روشنایی آکوستیک خود را حفظ می کند و به طرز شگفت آوری از چیزی که جز بوم خالی نیست، رد می شود

11. The power amplifier itself is almost totally performed on the chip and this makes construction very straight forward.
[ترجمه ترگمان]تقویت کننده توان تقریبا به طور کامل بر روی چیپ اجرا می شود و این امر ساخت وساز را به سمت جلو هدایت می کند
[ترجمه گوگل]خود تقویت کننده قدرت تقریبا به طور کامل بر روی تراشه عمل می کند و این امر باعث ساخت بسیار سریع می شود

12. There was no way the amplifier and these cables could live together.
[ترجمه ترگمان]هیچ راهی وجود نداشت که این سیم ها بتوانند با هم زندگی کنند
[ترجمه گوگل]هیچ راهی وجود نداشت که تقویت کننده و این کابل ها بتوانند با هم زندگی کنند

13. In an audio amplifier, the kind of distortion which causes severe problems is harmonic distortion.
[ترجمه ترگمان]در یک تقویت کننده صوتی، نوعی اعوجاج که باعث مشکلات شدید می شود اعوجاج هارمونیکی است
[ترجمه گوگل]در تقویت کننده صوتی، نوع اعوجاج که موجب مشکلات شدید، اعوجاج هارمونیک است

14. The voltage gain of the amplifier is set by the ratio of resistor R1 to R1 at 11 times.
[ترجمه ترگمان]افزایش ولتاژ تقویت کننده با نسبت R۱ تا R۱ در ۱۱ بار تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]افزایش ولتاژ تقویت کننده توسط نسبت مقاومت R1 به R1 در 11 بار تنظیم می شود

15. Below is a six-channel, 600-watt amplifier.
[ترجمه ترگمان]در زیر یک تقویت کننده ۶۰۰ کانال، ۶۰۰ - وات وجود دارد
[ترجمه گوگل]در زیر یک تقویت کننده شش کاناله، 600 وات است

پیشنهاد کاربران

تقویت کننده

دستگاه تقویت کننده

A guitar amplifier is an electronic device or system that strengthens the weak electrical signal from a pickup on an electric guitar, bass guitar, or acoustic guitar so that it can produce sound through one or more loudspeakers, which are typically housed in a wooden cabinet

آمپلی فایر - آمپ گیتار

amplifier ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: تقویت کننده 1
تعریف: افزاره ای که به صورت فعال نشانک را تقویت می کند به طوری که نشانک خروجی تابعی از نشانک ورودی و قوی تر از آن شود


کلمات دیگر: