1. the best bleach for my hair
بهترین ماده ی رنگبر برای گیسوی من
2. These products don't bleach the hair.
[ترجمه hamed] این محصول موی شما را سفید نمی کند.
[ترجمه ترگمان]این فراورده ها، موها را سفید کننده نمی کنند
[ترجمه گوگل]این محصولات مو را سفید نکنید
3. Peroxide is a bleach and an antiseptic.
[ترجمه ترگمان]Peroxide سفید کننده و یک ضد عفونی کننده است
[ترجمه گوگل]پراکسید سفید کننده و ضد عفونی کننده است
4. Use bleach to lighten the wood.
[ترجمه ترگمان]از سفید کننده برای روشن کردن چوب استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای روشن کردن چوب از سفید کننده استفاده کنید
5. They used bleach to kill any germs in the sink and drain.
[ترجمه ترگمان]آن ها از سفید کننده برای کشتن هر گونه میکروب در سینک و فاضلاب استفاده کردند
[ترجمه گوگل]آنها برای پاک کردن هر گونه میکروب در سینک و تخلیه از سفید کننده استفاده می کردند
6. She scrubbed the counters down with bleach.
[ترجمه ترگمان]خونه رو با سفید کننده تمیز کرد
[ترجمه گوگل]او شمارنده ها را با سفید کننده خراشیده کرد
7. The sun will bleach the hairs on your face.
[ترجمه ترگمان]خورشید موهای صورتت رو سفید کننده می کنه
[ترجمه گوگل]خورشید موها را بر روی صورتتان سفید می کند
8. Most bottles of bleach have childproof lids.
[ترجمه ترگمان]بیشتر بطری هایی که سفید کننده دارند lids childproof دارند
[ترجمه گوگل]اکثر بطری های سفید کننده دارای پوشش های ضدعفونی کننده هستند
9. She left the cloth in the sun to bleach.
[ترجمه ترگمان]اون پارچه رو توی آفتاب گذاشت تا سفید کننده بشه
[ترجمه گوگل]او پارچه را در خورشید برای سفید کردن ترک کرد
10. There's a really strong smell of bleach in the corridor.
[ترجمه ترگمان]بوی قوی سفید کننده در راهرو هست
[ترجمه گوگل]بوی واقعا قوی سفید کننده در راهرو وجود دارد
11. Use some bleach on this shirt.
[ترجمه ترگمان]از سفید کننده روی این پیراهن استفاده بکنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از برخی از سفید کننده در این پیراهن
12. Everybody circled up like wagon trains around the bleach vats and wood room and even the goddamn lunch table.
[ترجمه ترگمان]همه مثل واگن استیشن دور هم جمع شدند و دور میز چوبی و حتی یک میز ناهار لعنتی دور هم جمع شدند
[ترجمه گوگل]همه مثل قطارهای واگن در اطراف حوض های سفید کننده و اتاق چوب و حتی میز ناهار خسته و عصبی سرازیر شدند
13. To play the part(Sentence dictionary), Kensit had to bleach her hair and gain 20 pounds.
[ترجمه ترگمان]برای بازی کردن قسمت (حکم جمله)، Kensit باید موهایش را سفید کرده و ۲۰ پوند به دست آورد
[ترجمه گوگل]برای بازی کردن بخشی (دیکشنری حکم)، Kensit مجبور بود موهای خود را سفید کند و 20 پوند بدست آورد
14. A single sip of bleach is not toxic, but an overdose of Tylenol can kill you.
[ترجمه ترگمان]یک جرعه از سفید کننده سمی نیست اما مصرف بیش از حد of می تواند شما را بکشد
[ترجمه گوگل]یک لکه سفید سفید کننده سمی نیست، اما مصرف بیش از حد تیلنول می تواند شما را بکشد
15. Concentrated bleach can be diluted with water.
[ترجمه ترگمان]سفید کننده غلیظ را می توان با آب رقیق کرد
[ترجمه گوگل]سفید کننده غلیظ می تواند با آب رقیق شود