1. his commentary on the bible is very famous
سفرنگی که او بر انجیل نوشته بسیار معروف است.
2. his commentary was given as a balance to the publicity against the president
تفسیر او را به عنوان پارسنگ در مقابل تبلیغات مخالف رئیس جمهور ارائه دادند.
3. a news commentary with a definite anti-government slant
یک تفسیر سیاسی با محتوای کاملا ضد دولتی
4. a running commentary
تفسیر بدون وقفه
5. news and news commentary
خبر و تفسیر خبر
6. The commentary on the Olympic games was much better on the other channel.
[ترجمه ترگمان]گزارش بازی های المپیک بسیار بهتر از دیگر کانال ها بود
[ترجمه گوگل]تفسیر در بازی های المپیک خیلی بهتر از کانال دیگر بود
7. Our reporters will give a running commentary on the election results as they are announced.
[ترجمه ترگمان]خبرنگاران ما گزارش اجرایی در مورد نتایج انتخابات را که اعلام شده است، ارائه خواهند داد
[ترجمه گوگل]خبرنگاران ما در مورد نتایج انتخابات همانطور که اعلام می شوند، در حال بررسی است
8. His running commentary on the football match was excellent.
[ترجمه ترگمان]گزارش اجرایی او در مورد مسابقه فوتبال بسیار عالی بود
[ترجمه گوگل]تظاهرات در حال اجرا در مسابقه فوتبال بسیار عالی بود
9. He kept up a running commentary on everyone who came in or went out.
[ترجمه ترگمان]او به هر کسی که وارد شده یا خارج می شد، تفسیری اجرا می کرد
[ترجمه گوگل]او تا به حال در حال تظاهرات در حال اجرا برای هر کس که آمد و یا بیرون رفت
10. He is giving the commentary on the basketball game.
[ترجمه ترگمان]او در حال ارائه گزارش در مورد بازی بسکتبال است
[ترجمه گوگل]او تفسیر بازی بسکتبال را داده است
11. That programme will include live commentary on the England-Ireland game.
[ترجمه ترگمان]این برنامه شامل تفسیر زنده از بازی انگلیس - ایرلند خواهد بود
[ترجمه گوگل]این برنامه شامل تفسیر زنده در بازی انگلیس-ایرلند خواهد شد
12. The petty quarrels were a sad commentary on the state of the government.
[ترجمه ترگمان]نزاع های کوچک تفسیری غم انگیز از وضعیت دولت بود
[ترجمه گوگل]نزاع های جزئی یک تفسیر غم انگیز در مورد دولت بود
13. My small son kept up a running commentary for the whole trip.
[ترجمه ترگمان]پسر کوچکم تمام مدت سفر را تفسیر می کرد
[ترجمه گوگل]پسر کوچکم یک نظریه در حال اجرا را برای کل سفر حفظ کرد
14. BBC1 will give a live commentary on the election results.
[ترجمه ترگمان]از BBC۱ a یک گزارش زنده در مورد نتایج انتخابات ارائه خواهد داد
[ترجمه گوگل]BBC1 یک نظرسنجی زنده در مورد نتایج انتخابات ارائه می دهد