کلمه جو
صفحه اصلی

aural


معنی : گوشی، مربوط به گوش یا سامعه
معانی دیگر : وابسته به رایحه یا حالت، از راه گوش، سمعی، شنودی، وابسته به حس شنوایی، شنوداری، شنیداری

انگلیسی به فارسی

مربوط به گوش یا سامعه، گوشی


صدایی، گوشی، مربوط به گوش یا سامعه


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to an aura.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to the ear or hearing.

- Some language learners find aural comprehension of the new language more difficult than reading comprehension.
[ترجمه ترگمان] برخی از زبان آموزان زبان جدید را پیچیده تر از درک مطلب درک می کنند
[ترجمه گوگل] بعضی از زبان آموزان درک شنیداری زبان جدید را دشوارتر از درک خواندن می دانند
- Aural methods of foreign language teaching have their greatest emphasis on learning language through hearing.
[ترجمه ترگمان] روش های aural آموزش زبان خارجی بیش ترین اهمیت خود را بر یادگیری زبان از طریق شنوایی دارند
[ترجمه گوگل] روشهای شنیداری آموزش زبان خارجی بیشترین تأکید را بر یادگیری زبان از طریق شنوایی دارند

• of the ear or hearing
aural means related to the sense of hearing.

دیکشنری تخصصی

[سینما] صوتی

مترادف و متضاد

گوشی (صفت)
auric, otic, aural, auricular

مربوط به گوش یا سامعه (صفت)
aural

جملات نمونه

1. The opera was an aural as well as a visual delight.
[ترجمه ترگمان]اپرا یک aural و یک شادی بصری بود
[ترجمه گوگل]اپرا یک صدا و یک لذت بصری بود

2. The sound track gives us the aural before the visual cue; it is as if the thunder arrives before the lightning.
[ترجمه ترگمان]مسیر صحیح به ما the را قبل از نمایش بصری می دهد؛ مثل این است که رعد قبل از برق می رسد
[ترجمه گوگل]آهنگ صدا به ما گوش قبل از نشانه بصری؛ به نظر می رسد که رعد و برق پیش از رعد و برق رسیده است

3. However, lower your aural sights a little and £200 - £300 will get you a perfectly adequate operator.
[ترجمه ترگمان]با این حال، پایین آوردن مناظر aural کمی و ۲۰۰ - ۳۰۰ پوند برای شما یک اپراتور کاملا مناسب خواهد بود
[ترجمه گوگل]با این حال، منظره های صوتی خود را کمی کاهش دهید و £ 200 - £ 300 به شما یک اپراتور کاملا مناسب را می دهد

4. Maybe they genuinely like their kind of aural semolina.
[ترجمه ترگمان] شاید اونا از kind خوششون اومده
[ترجمه گوگل]شاید آنها واقعا به نوعی سمولینای قلبی خود می اندیشند

5. To give the learner visual, tactile and aural stimuli, which increase the learning experience.
[ترجمه ترگمان]برای دادن به محرک های تصویری، لمسی و aural یاد گیرنده، که تجربه یادگیری را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]برای دادن یادگیرنده محرک های بصری، لمسی و سوزنی، که تجربه یادگیری را افزایش می دهد

6. It means that it has fewer aural clues from which to decipher the sense.
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که نشانه های aural کمتری از آن وجود دارد تا معنی آن را کشف کند
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که سرنخهای فراوانی که از آن برای رمزگشایی این حس وجود دارد

7. Gallon Drunk are an aural offence.
[ترجمه ترگمان]مست مست توهین بزرگی است
[ترجمه گوگل]گالون مست جزء افسانه ای است

8. The two main tasks of acquiring oral/aural competence and achieving basic literacy are dealt with in the course's two parallel streams.
[ترجمه ترگمان]دو وظیفه اصلی کسب صلاحیت شفاهی \/ aural و دستیابی به سواد پایه در دو جریان موازی است
[ترجمه گوگل]دو وظیفه اصلی دستیابی به صلاحیت دهی / صوتی و دستیابی به سواد پایه در جریان دو جریان موازی است

9. The aural assaults detracted from the pleasure of the dances, to say the least.
[ترجمه ترگمان]از صدای aural، از لذت رقص، شکایت شده بود
[ترجمه گوگل]اعتراضات عصبی از لذت بردن از رقص ها، به حداقل می رسد

10. The effect is often more of a complex aural collage than a medley of covers and originals.
[ترجمه ترگمان]این اثر اغلب بیشتر از یک ترکیب aural پیچیده است تا ترکیبی از ملافه ها و نسخه های اصلی
[ترجمه گوگل]اثر اغلب بیشتر از یک کولاژ پیچیده پیچیده ای نسبت به یک کوه از پوشش ها و اصالت هاست

11. We hope the trend continues, until such aural excursions become a regular happening rather than a rare treat.
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که این روند ادامه داشته باشد، تا زمانی که این گردش های aural به یک اتفاق عادی تبدیل شوند تا یک درمان نادر
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم روند ادامه یابد، تا زمانی که چنین گشت و گذار های عکاسی تبدیل به اتفاق می افتد به طور منظم و نه یک درمان نادر است

12. Aural practice is one of the important sectors in comprehensive language communication.
[ترجمه ترگمان]عمل aural یکی از بخش های مهم در ارتباط با زبان جامع است
[ترجمه گوگل]تمرین سنتی یکی از بخش های مهم در ارتباطات جامع زبان است

13. The aural aspect will move into a new realm of three dimensional sound.
[ترجمه ترگمان]جنبه aural به یک قلمرو جدید از سه صدای سه بعدی تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]جنبه های ذهنی به یک قلمرو جدید صدای سه بعدی حرکت می کنند

14. Study of the transmission that about aural signal realized by digital signal, at embedded system based on the TCP/IP protocol.
[ترجمه ترگمان]مطالعه انتقال که در حدود aural سیگنال دریافتی از سیگنال دیجیتال در سیستم تعبیه شده مبتنی بر پروتکل TCP \/ IP است
[ترجمه گوگل]بررسی انتقال که در مورد سیگنال های صوتی متوجه توسط سیگنال دیجیتال، در سیستم جاسازی شده بر اساس پروتکل TCP / IP

پیشنهاد کاربران

دریافتی، مانند زبان دریافتی



کلمات دیگر: