کلمه جو
صفحه اصلی

clapper


معنی : کف زننده، زبانه زنگ
معانی دیگر : کسی که دست می زند یا کف می زند، ابزاری که صدایی شبیه به صدای کف زدن ایجاد کند، آدم پر حرف

انگلیسی به فارسی

زبانه زنگ، کف‌زننده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or object that claps or produces a clapping sound.

(2) تعریف: a usu. dangling object inside a bell that hits the bell's sides and produces a ringing sound.

- The bell cannot ring without its clapper.
[ترجمه ترگمان] زنگ نباید بدون کف زننده زنگ بخورد
[ترجمه گوگل] زنگ نمیتواند زنگ بزند

• tongue of a bell; one that claps or applauds
if you move like the clappers, you move extremely fast; an informal expression.
a clapper is a small piece of metal that hangs inside a bell and makes the bell sound by striking its side.

دیکشنری تخصصی

[سینما] کلاکت - تخته تقه - دقک - دقه زدن
[برق و الکترونیک] زبانه ی اتصال قسمت متحرک رله که به صورت لولایی یا چرخش عمل می کند.
[مهندسی گاز] زبانه
[سینما] متصدی کلاکت - تخته تقه

مترادف و متضاد

کف زننده (اسم)
applauder, clapper

زبانه زنگ (اسم)
clapper

جملات نمونه

1. We had to drive like the clappers to get there on time.
[ترجمه ترگمان]ما مجبور بودیم مثل the رانندگی کنیم تا به موقع برسیم اونجا
[ترجمه گوگل]ما مجبور به رانندگی مانند clappers برای رسیدن به آنجا در زمان

2. You'll have to run like the clappers if you want to catch your train.
[ترجمه ترگمان]اگه بخوای به قطار برسی باید مثل the فرار کنی
[ترجمه گوگل]اگر میخواهید قطار خود را بگیرد، مجبورید مانند شلاقها عمل کنید

3. Sir David is, rather gallantly, hanging on the clapper.
[ترجمه ترگمان]سر دیوید با صدای بلند و بلند، که روی کف زننده اتاق آویخته شده بود، گفت:
[ترجمه گوگل]سر دیوید است، و نه با خیال راحت، حلق آویز

4. He was carrying his hand bell by its clapper, and he shifted his grip to the handle and began clanging.
[ترجمه ترگمان]زنگ زننده خود را به صدا درآورد و دستگیره در را گرفت و با صدای بلند شروع به خواندن کرد
[ترجمه گوگل]او دست و پا زدن دست خود را با دست و پا زدن او، و دست خود را به دسته گرفت و شروع به بلند شدن

5. Male speaker Inside you are going like the clappers because you are nervous and the tension is building up.
[ترجمه ترگمان]گوینده مرد درون شما شبیه the است زیرا عصبی هستید و تنش در حال ایجاد است
[ترجمه گوگل]سخنران مرد در داخل شما مانند شلاق زدن هستید چون شما عصبی هستید و تنش در حال ایجاد است

6. All their backs were coming up like the clappers.
[ترجمه ترگمان]همه پشتشان مثل the بود
[ترجمه گوگل]همه پشت هایشان مثل شلاق ها بودند

7. Clapper or rough stone bridges are also a familiar part of the Dartmoor scenery.
[ترجمه ترگمان]پل های سنگی ناهموار یا سنگی به عنوان بخشی آشنا از مناظر دارت مور هستند
[ترجمه گوگل]پل کلاپر یا پل های سنگی نیز بخش آشنا از مناظر Dartmoor هستند

8. Little legs going like the clappers.
[ترجمه ترگمان] پاهای کوچولو مثل \"clappers\" میمونن
[ترجمه گوگل]پاهای کوچک مانند شلاق زدن

9. Rick: It was first cracked by a bell clapper when tested in 183
[ترجمه ترگمان]ریک: اولین بار وقتی در ۱۸۳ کشور مورد آزمایش قرار گرفت، زنگ خورد
[ترجمه گوگل]ریک اولین بار در سال 183 توسط یک زنگ زدن شکسته شد

10. Playing a small gong, clapper struck the staff and inspection field.
[ترجمه ترگمان]clapper در حالی که زنگ می زد، چوب دستی اش را زد و زمین را بازرسی کرد
[ترجمه گوگل]بازی کردن یک گونگ کوچک، سر و صدا به کارکنان و زمینه بازرسی

11. Secretive marsh birds like clapper rails, king rails and soras—one of which has already been found oiled—frequent brackish and salt marsh habitat.
[ترجمه ترگمان]پرندگان مرداب Secretive مانند clapper ریل، ریل ها و soras - که یکی از آن ها در حال حاضر در زیستگاه oiled نمکی و نمکی پیدا شده است
[ترجمه گوگل]پرندگان خشن مخفی مانند ریل کوچه ها، ریل های پادشاه و سارا، یکی از آنها قبلا زیستگاه های شور و نمک زاده شده است

12. If not damaged gently close clapper.
[ترجمه ترگمان]اگر به نرمی به clapper نزدیک نشود
[ترجمه گوگل]اگر آسیب دیده به آرامی نزدیک بستن

13. Inspect seats, clapper sealing surfaces, Check Arms, and O - rings for damage.
[ترجمه ترگمان]بازرسی صندلی ها، سطوح آب بندی، بازوها، و O - حلقه های برای آسیب
[ترجمه گوگل]کرسی ها، سطوح مهر و موم کف دست، چک کردن دستگیره ها و حلقه های O - برای آسیب را بررسی کنید

14. During compression, clapper will slowly move up, away from the seat.
[ترجمه ترگمان]در طول فشرده سازی، clapper به کندی از جای خود به سمت بالا حرکت می کند
[ترجمه گوگل]در طول فشرده سازی، کف دست به آرامی حرکت می کند، دور از صندلی

15. You installed a clapper? - No, but catchy jingle, isn't it?
[ترجمه ترگمان]یه کف زننده نصب کردی؟ - نه، اما گیرنده صدا، این طور نیست؟
[ترجمه گوگل]شما نصب کردید؟ - نه، اما صدای جیر جیر جذاب، آیا این نیست؟


کلمات دیگر: