۱- اسناد داده شده بدو . ۲- ( اسم ) کسی یا چیزی است که فعل یا صفت یا حالتی را بایجاب یا سلب بدان نسبت دهند موضوع محکوم علیه مقابل مسند . مثلا در جمله هوا روشن است هوا مسندالیه است روشن مسند و است رابطه . یا مسندالیه مفعولی . ممکن است که یک کلمه در یک جمله چنان واقع شود که نسبت بیک قسمت از جمله مسندالیه و نسبت بقسمت دیگر مفعول باشد وبه عبارت دیگر یک لفظ هم بحالت مفعول باشد و به حالت مسندالیه . این گونه ترکیب از خواص جمله بندی در فارسی است و آن را مسندالیه مفعولی یا مبتدای مفعولی اصطلاح کرده اند . مانند : آنرا که خدای خوار کرد ارجمند نشود کلمه آن را نسبت به خوار کرد مفعول صریح است .