1. the construction of a bypass around the city of ghom
ساختن راهی که شهر قم را دور می زند
2. the workers decided to bypass the foreman and go directly to the boss
کارگران تصمیم گرفتند به جای مراجعه به سر کارگر مستقیما سراغ رئیس کل بروند.
3. since it was late, we decided to bypass hamadan and go straight to kermanshah
چون دیر شده بود تصمیم گرفتیم همدان را دور زده یکسره به کرمانشاه برویم.
4. If we take the bypass we'll avoid the town centre.
[ترجمه ترگمان]اگر مسیر عبور را بگیریم، از مرکز شهر دوری خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]اگر دور بزنیم ما از مرکز شهر فرار خواهیم کرد
5. A growing number of employers are trying to bypass the unions altogether.
[ترجمه ترگمان]تعداد رو به افزایشی از کارفرمایان در تلاش برای عبور از اتحادیه ها هستند
[ترجمه گوگل]تعداد روزافزون کارفرمایان در حال تلاش برای کنار آمدن با اتحادیه ها هستند
6. That stretch of bypass will be finished by January.
[ترجمه ترگمان]این امتداد of تا ماه ژانویه به پایان خواهد رسید
[ترجمه گوگل]این مرحله از دور زدن با ژانویه به پایان خواهد رسید
7. I was elated that my second heart bypass had been successful.
[ترجمه ترگمان]از این که قلب دوم من موفق به موفقیت شد خوشحال شدم
[ترجمه گوگل]من خوشحال بودم که دوران قلب دوم من موفقیت آمیز بود
8. The new bypass will reduce travel time to the airport.
[ترجمه ترگمان]این گذرگاه جدید زمان سفر را به فرودگاه کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]Bypass جدید زمان سفر به فرودگاه را کاهش می دهد
9. A new bypass around the city is being built.
[ترجمه ترگمان]یک دور جدید در اطراف شهر ساخته شده است
[ترجمه گوگل]یک گذرگاه جدید در اطراف شهر ساخته شده است
10. They let us bypass the usual admissions procedure.
[ترجمه ترگمان]اونا به ما اجازه دادن عمل پذیرش همیشگی رو انجام بدیم
[ترجمه گوگل]آنها اجازه می دادند ما از روش پذیرش معمول دور بمانیم
11. The bypass relieves traffic jams in our city centre.
[ترجمه ترگمان]این bypass ترافیک را در مرکز شهر ما کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]دور زدن ترافیک در مرکز شهر ما را تسکین می دهد
12. We drove round the bypass to the airport.
[ترجمه ترگمان]با سرعت به فرودگاه رفتیم
[ترجمه گوگل]ما به دور فرودگاه رفتیم
13. We managed to bypass the shopping centre by taking side-streets.
[ترجمه ترگمان]ما موفق به عبور از مرکز خرید با در نظر گرفتن خیابان های فرعی شدیم
[ترجمه گوگل]ما موفق به عبور از مرکز خرید با خیابان های کنار خیابان شدیم
14. People with kidney failure are increasingly undergoing bypass and vessel-opening procedures.
[ترجمه ترگمان]افرادی که نارسایی کلیه دارند به طور فزاینده ای در حال گذر از مراحل آغازین و مراحل آغازین عمل هستند
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به نارسایی کلیوی به طور فزاینده ای در معرض روش های دور زدن و باز شدن کشتی قرار می گیرند
15. He recently endured a five-way heart bypass.
[ترجمه ترگمان]او اخیرا یک دوره پنج طرفه را تحمل کرده است
[ترجمه گوگل]او اخیرا به دور زدن قلب پنج راه دست زده است