زنگ زدگى، کهنگى، پیرى علوم مهندسى : سخت کنندگى سریع معمارى : سالخوردگى روانشناسى : پیر شدن
ageing
زنگ زدگى، کهنگى، پیرى علوم مهندسى : سخت کنندگى سریع معمارى : سالخوردگى روانشناسى : پیر شدن
انگلیسی به فارسی
سالخورده، کهن
انگلیسی به انگلیسی
• process of getting older
ageing means becoming older and less attractive or efficient.
ageing is the process of becoming old.
see also age.
ageing means becoming older and less attractive or efficient.
ageing is the process of becoming old.
see also age.
دیکشنری تخصصی
[سینما] کهنه مایی [کهنه کردن وسایل صحنه ]
[عمران و معماری] کهنگی
[نساجی] بخار دادن( ثابت کردن رنگ روی نسج ) - تثبیت کردن - زمان دادن ( جهت اکسید شدن ) - رسیدن - آماده شدن یک ماده تخمیری یا واکنشی - قوام آمدن - گذشت زمان - زمان دادن به خرده های چوب جهت اماده شدن برای تهیه تخمیر سلولز
[عمران و معماری] کهنگی
[نساجی] بخار دادن( ثابت کردن رنگ روی نسج ) - تثبیت کردن - زمان دادن ( جهت اکسید شدن ) - رسیدن - آماده شدن یک ماده تخمیری یا واکنشی - قوام آمدن - گذشت زمان - زمان دادن به خرده های چوب جهت اماده شدن برای تهیه تخمیر سلولز
جملات نمونه
1. Exposure to the sun can accelerate the ageing process.
[ترجمه ترگمان]قرار گرفتن در معرض نور خورشید می تواند روند سالمندی را سرعت بخشد
[ترجمه گوگل]قرار گرفتن در معرض آفتاب می تواند روند پیری را تسریع کند
[ترجمه گوگل]قرار گرفتن در معرض آفتاب می تواند روند پیری را تسریع کند
2. John lives with his ageing mother.
[ترجمه ترگمان]جان با مادر پیر خود زندگی می کند
[ترجمه گوگل]جان با مادر پیری خود زندگی می کند
[ترجمه گوگل]جان با مادر پیری خود زندگی می کند
3. Pushing 40, he was an ageing rock star.
[ترجمه ترگمان]در سال ۴۰، او یک ستاره راک پیری بود
[ترجمه گوگل]او 40 ساله بود، او یک ستاره راک سالم بود
[ترجمه گوگل]او 40 ساله بود، او یک ستاره راک سالم بود
4. It was felt that the ageing of society was socially and economically undesirable.
[ترجمه ترگمان]احساس می شد که پیر شدن جامعه از نظر اجتماعی و از نظر اقتصادی نامطلوب است
[ترجمه گوگل]احساس می شد که پیری جامعه از نظر اجتماعی و اقتصادی ناخوشایند بود
[ترجمه گوگل]احساس می شد که پیری جامعه از نظر اجتماعی و اقتصادی ناخوشایند بود
5. An ageing nuclear reactor is an accident waiting to happen.
[ترجمه ترگمان]یک رآکتور هسته ای قدیمی در انتظار وقوع است
[ترجمه گوگل]یک رآکتور هسته ای سالم یک تصادف در انتظار است
[ترجمه گوگل]یک رآکتور هسته ای سالم یک تصادف در انتظار است
6. Ageing is accompanied by a slow degeneration of his mental faculties.
[ترجمه ترگمان]ageing با انحطاط تدریجی قوای روحی او همراه است
[ترجمه گوگل]پیری همراه با انحطاط آهسته توانایی های ذهنی او است
[ترجمه گوگل]پیری همراه با انحطاط آهسته توانایی های ذهنی او است
7. Memory loss is often a part of ageing.
[ترجمه ترگمان]کمبود حافظه اغلب بخشی از سالمندی است
[ترجمه گوگل]از دست دادن حافظه اغلب بخشی از پیری است
[ترجمه گوگل]از دست دادن حافظه اغلب بخشی از پیری است
8. The ageing president is preparing to transfer power to his son.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور پیر در حال آماده شدن برای انتقال قدرت به پسرش می باشد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور پیر در حال آماده شدن برای انتقال قدرت به پسرش است
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور پیر در حال آماده شدن برای انتقال قدرت به پسرش است
9. Years of caring for her ageing parents had embittered her.
[ترجمه ترگمان]سال ها مراقبت از پدر و مادرش، او را خشمگین کرده بود
[ترجمه گوگل]سالها مراقبت از پدر و مادر پیری او را خجالت زده بود
[ترجمه گوگل]سالها مراقبت از پدر و مادر پیری او را خجالت زده بود
10. Ageing aircraft need more frequent safety inspections.
[ترجمه ترگمان]هواپیماهای قدیمی به بازرسی های ایمنی بیشتری نیاز دارند
[ترجمه گوگل]هواپیماهای سالخورده نیاز به بازرسی ایمنی بیشتر دارند
[ترجمه گوگل]هواپیماهای سالخورده نیاز به بازرسی ایمنی بیشتر دارند
11. Excessive exposure to sunlight speeds up the ageing process of the skin.
[ترجمه ترگمان]قرار گرفتن بیش از حد در برابر نور خورشید، فرآیند پیری پوست را بالا می برد
[ترجمه گوگل]قرار گرفتن بیش از حد در معرض نور خورشید، روند پیری پوست را سرعت می بخشد
[ترجمه گوگل]قرار گرفتن بیش از حد در معرض نور خورشید، روند پیری پوست را سرعت می بخشد
12. The buildings are ageing, and some are unsafe.
[ترجمه ترگمان]ساختمان ها قدیمی هستند و برخی ناامن هستند
[ترجمه گوگل]ساختمان ها پیر می شوند و برخی از آنها ناامن هستند
[ترجمه گوگل]ساختمان ها پیر می شوند و برخی از آنها ناامن هستند
13. Some of the best services for the ageing are sponsored by philanthropic organizations.
[ترجمه ترگمان]برخی از بهترین خدمات برای سالمندی از سوی سازمان های نیکوکاری مورد حمایت قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]برخی از بهترین خدمات برای پیری توسط سازمان های بشردوستانه حمایت می شوند
[ترجمه گوگل]برخی از بهترین خدمات برای پیری توسط سازمان های بشردوستانه حمایت می شوند
14. He takes care of his ageing mother.
[ترجمه ترگمان]او از مادر پیر خود مراقبت می کند
[ترجمه گوگل]او از مادر پیری خود مراقبت می کند
[ترجمه گوگل]او از مادر پیری خود مراقبت می کند
15. Grief over ageing is a source of distress to men and women.
[ترجمه ترگمان]اندوه بر سر پیری منبع پریشانی برای مردان و زنان است
[ترجمه گوگل]گرایش بیش از پیری منجر به ناراحتی به مردان و زنان است
[ترجمه گوگل]گرایش بیش از پیری منجر به ناراحتی به مردان و زنان است
پیشنهاد کاربران
فرسایش، فرسوده شدن ( در مهندسی عمران )
روند پیری
پا به سن گذاشتن ( اشاره به دوران میانسالی به بعد یا در بعضی متون کهنسالی )
در مهندسی پلیمر به معنای از دست دادن خواص است . در اثر حرارت دان زیاد یا گذر زمان که خواص میتواند قدرت ، استحکام ککششی و . . . . باشد
پیرشدگی ، سالمندی ، کهنه شدگی
کلمات دیگر: