1. Sloth turneth the edge of wit.
[ترجمه ترگمان]غذا تنبل، لبه تیز هوش
[ترجمه گوگل]لاغر لبه آهسته می کند
2. Sloth is the key of [to] poverty.
[ترجمه ترگمان]Sloth کلید [ برای ] فقر است
[ترجمه گوگل]شرمساری کلید فقر است
3. Sloth, like rust, consumes faster than labor wears.
[ترجمه ترگمان]Sloth، مانند زنگ آهن، سریع تر از نیروی کار مصرف می کند
[ترجمه گوگل]لبخند، مانند زنگ، سریعتر از کار میپردازد
4. Sloth turns the edge of wit.
[ترجمه ترگمان]غذا تنبل، لبه تیز هوش را بر می گرداند
[ترجمه گوگل]شلاق زدن لبه عقل است
5. The report criticizes the government's sloth in tackling environmental problems.
[ترجمه ترگمان]این گزارش از کاهلی دولت در پرداختن به مشکلات زیست محیطی انتقاد می کند
[ترجمه گوگل]این گزارش بحران دولت در مقابله با مشکلات زیست محیطی را مورد انتقاد قرار می دهد
6. Sloth is the key of poverty.
[ترجمه ترگمان]Sloth کلید فقر است
[ترجمه گوگل]شرمساری کلید فقر است
7. The sloth spends most of its time hanging upside down from the branches.
[ترجمه ترگمان]تنبلی اغلب اوقات خود را از شاخه ها آویزان می کند
[ترجمه گوگل]غلطک بیشتر وقت خود را صرف حلق آویز کردن از شاخه ها می کند
8. Absence of competition makes for sloth.
[ترجمه ترگمان]عدم رقابت باعث بیکاری می شود
[ترجمه گوگل]عدم وجود رقابت باعث خستگی می شود
9. Sloth and bad organisation seem to be to blame, even though the builders are on high wages to work fast.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که Sloth و سازمان بد مقصر قلمداد می شوند، اگرچه سازندگان به سرعت کار می کنند تا به سرعت کار کنند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که شرارت و بدی سازماندهی شود، حتی اگر سازندگان دستمزد خوبی برای کار سریع داشته باشند
10. Workers could be punished for incompetence or sloth.
[ترجمه ترگمان]کارگران را می توان به خاطر بی کفایتی یا کاهلی مجازات کرد
[ترجمه گوگل]کارکنان می توانند برای بی کفایتی یا خجالت مجازات شوند
11. At the slightest hint of sloth, cross them off your list.
[ترجمه ترگمان]با کوچک ترین اشاره ای از تنبلی آن ها را از لیست تو خارج کن
[ترجمه گوگل]در کوچکترین نشانه ای از ترس، آنها را از لیست خود جدا کنید
12. Profligacy, sloth, licentiousness, gluttony, pride.
[ترجمه ترگمان]profligacy، تنبلی، شکم پرستی و شکم پرستی
[ترجمه گوگل]غفلت، غم و اندوه، غرور، غرور، افتخار
13. Sloth is the mother of poverty.
[ترجمه ترگمان]Sloth مادر فقر است
[ترجمه گوگل]شیرین مادر فقر است
14. There are seven deadly sins Captain. Gluttony Greed Sloth Wrath Pride Lust Envy.
[ترجمه ترگمان]هفت گناه کبیره در کار است، کاپیتان \" طمع \"،\" خشم Pride \"،\" خشم Lust \"
[ترجمه گوگل]هفت گناه مرگبار کاپیتان وجود دارد افتخار لعنتی لعنت گناه پراید عزت حسادت