1. america's forty-eight contiguous states
چهل و هشت ایالت هم مرز امریکا
2. our garden is contiguous with their house
باغ ما با خانه ی آنها دیوار به دیوار است.
3. The bruising was not contiguous to the wound.
[ترجمه ترگمان]جای کبودی روی زخم نبود
[ترجمه گوگل]کبودی به زخم بستگی ندارد
4. Its vineyards are virtually contiguous with those of Ausone.
[ترجمه ترگمان]تاکستان های آن عملا در ارتباط با Ausone است
[ترجمه گوگل]تاکستان های آن عملا با آنهایی که از آئوسون هستند، همسو می شوند
5. The garden is contiguous to the field.
[ترجمه ترگمان]باغ به زمین پیوسته است
[ترجمه گوگل]باغ به زمین پیوسته است
6. The two states are contiguous with/to each other, but the laws are quite different.
[ترجمه ترگمان]دو ایالت به یکدیگر پیوسته هستند، اما قوانین کاملا متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]دو حالت همسو با / به یکدیگر هستند، اما قوانین کاملا متفاوت هستند
7. They are two immediately contiguous areas.
[ترجمه ترگمان]آن ها دو منطقه کاملا به هم پیوسته هستند
[ترجمه گوگل]آنها دو منطقه بلافاصله مجاور هستند
8. Cattle are contiguous only for want of similarity, racehorses similar only for want of contiguity.
[ترجمه ترگمان]اسب های مسابقه فقط به دلیل شباهت دارند و اسب های مسابقه هم شبیه به of هستند
[ترجمه گوگل]گاو فقط برای خواسته های شباهت به هم پیوسته است، رقابت های مشابه فقط برای خواسته های متقابل است
9. The dorsal arm plates are fan shaped, contiguous proximal, but well separated distally.
[ترجمه ترگمان]صفحات پشتی پشتی به شکل بادبزنی، مجاور پیوسته، اما به خوبی از هم جدا شده اند
[ترجمه گوگل]صفحات بازو پشتی طرفداران متقارن هستند، اما به خوبی جدا شده اند
10. The ventral arm plates are not contiguous.
[ترجمه ترگمان]صفحات شکمی بخش شکمی پیوسته نیستند
[ترجمه گوگل]صفحات بازوی شکمی همسایه نیستند
11. The two countries are contiguous.
[ترجمه ترگمان]این دو کشور همسایه هستند
[ترجمه گوگل]دو کشور همسایه هستند
12. Overlapping the largely contiguous female territories are those of males which mate with the females in their area.
[ترجمه ترگمان]هم چنین مناطقی که به شدت به هم متصل هستند، مردانی هستند که با ماده ها در منطقه خود رفیق می شوند
[ترجمه گوگل]همپوشانی مناطق سرزمینی که اغلب به هم متصل هستند، مردانی هستند که با زنان در منطقه خود همسو هستند
13. The dorsal arm plates are roundly hexagonal and contiguous proximally.
[ترجمه ترگمان]صفحات پشتی پشتی صراحتا شش ضلعی و proximally هستند
[ترجمه گوگل]صفحات بازو پشتی کاملا شش ضلعی و مجاور هستند
14. The dorsal arm plates are triangular and nearly contiguous.
[ترجمه ترگمان]صفحات پشتی پشتی مثلثی شکل و تقریبا به هم پیوسته هستند
[ترجمه گوگل]صفحات بازوی پشتی مثلثی و نزدیک به هم هستند