کلمه جو
صفحه اصلی

did


معنی : انجام داد، کرد
معانی دیگر : زمان گذشته ی فعل: do، زمان ماضی فعل do

انگلیسی به فارسی

زمان گذشته ساده فعل Do


انگلیسی به انگلیسی

• telephone service in which a company receives a block of telephone numbers that can be accessed via a small number of actual telephone lines (enables private extensions without requiring extra lines
multiple personality, split personality, disorder in which someone believes that they are at least two different and independent individuals
did is the past tense of do.

Infinitive: do, Past Participle: done


مترادف و متضاد

انجام داد (فعل)
did

کرد (فعل)
did

جملات نمونه

She did not come.

او نیامد.


1. did everybody finish their dinner?
آیا همه شام خود را تمام کردند؟

2. did greed actuate him?
آیا طمع او را به این کار واداشت ؟

3. did he deliver my message?
آیا او پیام مرا رساند؟

4. did he have the face to ask you for more money!
رویش شد که باز هم از تو پول بخواهد!

5. did he mention me too?
آیا از من هم نام برد؟

6. did he too have a role in this crime?
آیا او هم در این جنایت دست داشت ؟

7. did her silence imply consent?
آیا سکوت او علامت رضایت بود؟

8. did i hear aright?
آیا راستی چنین است ؟ (درست شنیدم ؟)

9. did i say something amiss?
آیا حرف بیجایی زدم ؟

10. did the vikings anticipate columbus in discovering america?
آیا وایکینگ ها در کشف امریکا بر (کریستوف) کلمب تقدم داشتند؟

11. did they write the letter?
آیا (آنها) نامه را نوشتند؟

12. did you bring your book?
کتابت را آوردی ؟

13. did you check in your baggage
چمدان های خود را تحویل دادی ؟

14. did you enjoy the party ?
از مهمانی خوشت آمد؟

15. did you ever see the like of it?
هرگز همانند آن را دیده بودی ؟

16. did you get my meaning?
منظورم را فهمیدی ؟

17. did you hear the bell?
صدای زنگ را شنیدی ؟

18. did you look under the table?
زیر میز را نگاه کردی ؟

19. did you lose your key again?
دوباره کلیدت را گم کردی ؟

20. did you note the differences in their accents?
آیا متوجه تفاوت لهجه های آنها شدی ؟

21. did you notice the jaundice in her expression?
آیا متوجه تلخی قیافه او شدی ؟

22. did you read her piece in the paper?
مقاله ی او را در روزنامه خواندی ؟

23. did you remark how he was walking?
ملاحظه کردی چگونه راه می رفت ؟

24. did you say the prayer?
دعا کردی ؟

25. did you say your thank-yous?
تشکر کردی ؟

26. did you take all your clobber?
همه ی اسباب هایت را بردی ؟

27. did you take your medicine?
دارویت را خوردی ؟

28. did you travel or come by boat?
پیاده آمدی یا با قایق ؟

29. did you watch how he ran?
دیدی چطور دوید؟

30. did your excellency call me?
آیا حضرت عالی مرا صدا زدید؟

31. abbas did everything at a rush
عباس همه ی کارها را با شتاب انجام می داد.

32. akbar did not approve of his daughter's marriage
اکبر با ازدواج دخترش موافق نبود.

33. akbar did not spare me blushes and zestfully described my being beaten
اکبر از خیط کردن من فروگذار نکرد و کتک خوردنم را با آب و تاب شرح داد.

34. asghar did not come, nor yet write
اصغر نه آمد و نه حتی نامه نوشت.

35. europeans did not socialize with natives
اروپاییان با بومیان رفت و آمد نمی کردند.

36. girls did not receive enough schooling
به دخترها آموزش کافی نمی دادند.

37. grief did not divert him from the performance of his duties
اندوه او را از انجام وظایفش واراهه (منحرف) نکرد.

38. hardship did not weaken but rather tempered their resolve
مرارت نه تنها اراده ی آنها را ضعیف نکرد بلکه استوار هم نمود.

39. he did a short stretch in the navy
در نیروی دریایی مدت کمی خدمت کرد.

40. he did avouch those unjust actions
به درستی که او به آن اعمال غیرمنصفانه اعتراف کرد.

41. he did every thing with a flair
او در کارهایش سیلقه و ذوق خاصی به خرج می داد.

42. he did everything for the students' moral uplift
در راه تعالی اخلاقی شاگردان از هیچ کاری فرو گذار نکرد.

43. he did everything with éclat
هر کاری که او می کرد درخشنده و چشمگیر بود.

44. he did himself well in land deals
در معاملات زمین کارش گرفت.

45. he did his country a great disservice by spying for the enemy
او با جاسوسی برای دشمن به کشور خود آسیب فراوانی وارد کرد.

46. he did it for personal gain and aggrandizement
آن کار را برای سود شخصی و خود بزرگ سازی انجام داد.

47. he did it for self-preservation
به خاطر حفظ جان آن کار را کرد.

48. he did it of his own free will
او به میل خودش آن کار را کرد.

49. he did it out of jealousy
او این کار را از روی حسادت کرد.

50. he did it out of pure malice
او آن کار را از روی بدجنسی محض انجام داد.

51. he did it personally and without the others' help
او خودش و بدون کمک دیگران این کار را کرد.

52. he did it without thought of personal gain
بدون نیت سود شخصی آن کار را کرد.

53. he did it, but good
آن عمل را خیلی خوب انجام داد.

54. he did me a great service by warning me
هشدار دادن او برای من کمک بزرگی بود.

55. he did not answer my letter
او به نامه ی من جواب نداد.

56. he did not believe in a nationalist view but rather in a planetary view
او به یک دیدجهانی اعتقاد داشت نه یک دید ملی.

57. he did not come to school, because he was ill
چون بیمار بود به مدرسه نیامد.

58. he did not dare to breast the party's leader
او جرات نمی کرد در مقابل رهبر حزب شاخ و شانه بکشد.

59. he did not dare to express his dissatisfaction with the condition of the country
جرات نمی کرد نارضایتی خود را از وضع کشور علنا بیان کند.

60. he did not dare to thwart the whims of the king
او جرات نکرد که با هوس های سلطان مخالفت کند.

61. he did not deserve such a cruel end
او استحقاق چنین مرگ فجیعی را نداشت.

62. he did not deserve the appellation "teacher"
او استحقاق عنوان معلمی را نداشت.

63. he did not desire to be pinnacled, but rather preferred to lead an ordinary life
میل نداشت که او را به عرش برسانند بلکه بیشتر می خواست دارای یک زندگی عادی باشد.

64. he did not display any signs of regret
او نشانی از تاسف بروز نداد.

65. he did not entrench upon his mother's fortune
او به اموال مادرش دست درازی نکرد.

66. he did not fear physical harm
او از گزند جسمانی پروایی نداشت.

67. he did not gain his objective
او به هدف خود نرسید.

68. he did not have the authority to let us in
او مجاز نبود (حق نداشت) ما را راه بدهد.

69. he did not have the courage and clearsightedness to end his relationship with her
او شهامت و شعور آن را نداشت که به رابطه ی خود با آن زن خاتمه دهد.

70. he did not like barrack life
زندگی در سربازخانه را دوست نداشت.

پیشنهاد کاربران

انجام شده بود گذشتهdo

انجام شده

انجام دادن. کردن کاری

کاش میشد جملع هم معنی کرد

گذشته ی do به معنای انجام شده

به معنی کاری را انجام دادن در گذشته


کاری را انجام دادن در گذشته


انجام دادن در گذشته

انجام دادن
گذشته ی فعل do

انجام دادن کاری .

انجام دادن

فعل گذشته ی do یا does
❤❤❤

انجام دادن فعل گذشته ی doوdoes

Past form of do

کلمهdidاشاره ب گذشته داره و ب معنی انجام شده یا صورت گرفته


کلمات دیگر: