کلمه جو
صفحه اصلی

whew


(ندا، حاکی از شگفتی یا رفع دلواپسی و غیره) واه !، وای !، صدای سوت حاکی از حیرت یا تحسین

انگلیسی به فارسی

صدای سوت حاکی از حیرت یا تحسین


انگلیسی به انگلیسی

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: used to express astonishment, relief, disgust, or the like.

• exclamation of relief, exclamation of astonishment
whew is used to represent a sound that you make when you breathe out very quickly, for example when you are very hot or when you are relieved.

جملات نمونه

1. Whew! That car was going fast!
[ترجمه ترگمان]! وای! اون ماشین خیلی سریع پیش می رفت
[ترجمه گوگل]چطوری این ماشین سریع رفت!

2. Whew! That was a lucky escape!
[ترجمه ترگمان]! وای چه فرار خوبی بود!
[ترجمه گوگل]چطوری این یک فرار خوش شانس بود!

3. Whew ! It's a real scorcher today!
[ترجمه ترگمان]! وای امروز هوا گرم است!
[ترجمه گوگل]چطوری امروزه این کاراکتر واقعی است!

4. Whew, that took some doing, I can tell you.
[ترجمه ترگمان] واو، این یه کارایی می کنه، می تونم بهت بگم
[ترجمه گوگل]اینها، انجام برخی کارها، من می توانم به شما بگویم

5. Whew! What a sizzler!
[ترجمه ترگمان]! وای! عجب sizzler
[ترجمه گوگل]چطوری چه سوزاننده!

6. Whew, it was hot.
[ترجمه ترگمان] وای، هوا گرم بود
[ترجمه گوگل]بله، گرم بود

7. Whew, it's hot outside.
[ترجمه ترگمان]بیرون گرمه
[ترجمه گوگل]چطوری، در خارج گرم است

8. "Whew! What is that terrible smell?" she cried.
[ترجمه ترگمان]واو این بوی وحشتناک چیه؟ اون گریه کرد
[ترجمه گوگل]'وای! این بوی وحشتناک چیست؟ او گریست

9. Whew, I is bushed. thought i'll relax and had some coffee.
[ترجمه ترگمان] من \"bushed\" هستم فکر کردم استراحت کنم و قهوه بخورم
[ترجمه گوگل]بله، من بوشهری هستم فکر من استراحت و برخی از قهوه بود

10. Whew! By currying the first two closure parameters you can effectively deliver a new closure that is the combination of the effects of these two.
[ترجمه ترگمان]Whew! با حمل دو پارامتر اول، شما می توانید به طور موثر یک بسته شدن جدید را تحویل دهید که ترکیبی از اثرات این دو است
[ترجمه گوگل]چطوری با استفاده از پارامترهای دو پارامتر بسته شدن، شما می توانید به طور موثر بسته شدن جدیدی را ایجاد کنید که ترکیبی از اثرات این دو است

11. AC : Whew ! I feel like I just made it through the Underground Railroad. Fried chicken anyone?
[ترجمه ترگمان]! ای - - - - - - - - - - - - - احساس می کنم که از راه آهن زیرزمینی وارد شدم مرغ سوخاری هرکسی؟
[ترجمه گوگل]متشکرم من احساس می کنم که من فقط از راه آهن زیرزمینی ساخته ام هر کسی مرغ سرخ شده؟

12. Whew! That big palooka can't follow me in here!
[ترجمه ترگمان]! وای اون palooka بزرگ نمی تونه منو تا اینجا دنبال کنه!
[ترجمه گوگل]چطوری این پلوکوا بزرگ نمیتواند مرا در اینجا دنبال کند!

13. Whew ! That was a close call! I almost walked into a pole.
[ترجمه ترگمان]! وای اون یه تماس نزدیک بود نزدیک بود برم قطب
[ترجمه گوگل]چطوری که تماس نزدیک بود! من تقریبا وارد یک قطب شدم

14. You were just in time. Whew! What a close call.
[ترجمه ترگمان] تو درست سر موقع بودی! وای چه خبر خوبی
[ترجمه گوگل]شما فقط در زمان بودید چطوری یک تماس نزدیک

پیشنهاد کاربران

آخِیش

Whew = phew
اخیش ( راحت شدم ) !

Exclamation of relief
It's interjection


کلمات دیگر: