1. fountain pen
قلم خودنویس
2. a fountain that projects the water 20 meters into the air
فواره ای که آب را 20 متر به هوا می پراند
3. ghazvini was a fountain of knowledge
قزوینی دریای علم بود.
4. the gurgle of the fountain
صدای شرشر فواره
5. the well of a fountain pen
منبع یک قلم خودنویس
6. a small pool with a beautiful fountain in the middle (of it)
حوض کوچکی با فواره ای زیبا در وسط آن.
7. she sat on the edge of the basin at the fountain
روی لبه ی حوضچه ی فواره نشست.
8. A group of children are playing in the fountain in the park.
[ترجمه ترگمان]گروهی از کودکان در کنار فواره در پارک بازی می کنند
[ترجمه گوگل]یک گروه از کودکان در چشمه در پارک بازی می کنند
9. The fountain plays only at weekend.
[ترجمه ترگمان]فواره تنها آخر هفته بازی می کند
[ترجمه گوگل]چشمه فقط در آخر هفته نمایش می دهد
10. 'What's that thing in the middle of the fountain?'--'Some kind of statue, I guess. '.
[ترجمه ترگمان]اون چیز در وسط of چیه؟ یک نوع مجسمه، من حدس می زنم …
[ترجمه گوگل]'این چیزی است که در وسط چشمه وجود دارد؟' - 'حدس می زنم' نوعی مجسمه '
11. A fountain of water shot from the pipe.
[ترجمه ترگمان]یک فواره آب از لوله بیرون آمد
[ترجمه گوگل]یک چشمه آب از لوله گرفته شده است
12. The fountain is lit up at night.
[ترجمه ترگمان]The در شب روشن است
[ترجمه گوگل]چشمه در شب روشن است
13. The fountain wells its cold water.
[ترجمه ترگمان]آب چشمه آب سرد آن را درست می کند
[ترجمه گوگل]چشمه چشمه آب سرد آن است
14. The shell exploded, sending a fountain of sand and grit into the air.
[ترجمه ترگمان]گلوله منفجر شد و فواره ای از ماسه و سنگریزه به هوا فرستاد
[ترجمه گوگل]پوسته منفجر شد و چشمه ای از شن و ماسه را به هوا فرستاد
15. Any true lover casting a pin into the fountain and gazing into it will see his or her future partner.
[ترجمه ترگمان]هر عاشق حقیقی یک سوزن به فواره می زند و به آن خیره می شود و به آن نگاه می کند، همسر آینده اش را خواهد دید
[ترجمه گوگل]هر عاشق واقعی، ریختن یک پین به چشمه و نگاه کردن به آن، شریک آیندهاش را ببیند
16. A fountain will give your garden a touch of class .
[ترجمه ترگمان]یک فواره به باغ شما دست خواهد زد
[ترجمه گوگل]چشمه باغ خود را لمس کلاس می دهد
17. Snape wrote a receipt with a gold fountain pen.
[ترجمه ترگمان]اسنیپ یک رسید با قلم پر طلا نوشت
[ترجمه گوگل]اسنیپ رسید با قلم قلم طلایی نوشت