کلمه جو
صفحه اصلی

wreak havoc with something


کاملا ویران کردن، تباه کردن، دستخوش مصیبت کردن

پیشنهاد کاربران

به معنای اعتراض کردن هم هست.
نشان دادن خشم و نا رضایتی نسبت به چیزی.


ایجاد مشکل یا ایجاد اختلال در کسی یا چیزی؛
نابود کردن

موقعیتی رو بدتر کردن
ایجاد مشکل کردن

دست گل به آب دادن


کلمات دیگر: