1. a little straggle of mourners
دسته ی کوچک و ناهماهنگ عزاداران
2. The villages straggle in the mountains.
[ترجمه ترگمان]دهکده ها در کوه ها پرسه می زدند
[ترجمه گوگل]روستاها در کوه ها قرار دارند
3. The children were beginning to straggle in from the playground.
[ترجمه ترگمان]بچه ها داشتند از زمین بازی برمی گشتند
[ترجمه گوگل]کودکان شروع به حرکت در زمین بازی کردند
4. Unpainted wooden buildings straggle along the main road out of town.
[ترجمه ترگمان]ساختمان های چوبی Unpainted در امتداد جاده اصلی خارج از شهر حرکت می کردند
[ترجمه گوگل]ساختمان های چوبی رنگارنگ در امتداد جاده اصلی خارج از شهر حرکت می کنند
5. Soon the rest of the girls would straggle in, the mail would arrive and another week would be under way.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که بقیه دخترها شروع به خواندن نامه کردند، نامه می رسید و یک هفته دیگر در جریان بود
[ترجمه گوگل]بلافاصله بقیه دختران در آن قرار می گیرند، پست می رسند و هفته دیگر در حال انجام است
6. They were watched by a straggle of housewives and schoolchildren, and a photographer from the local paper.
[ترجمه ترگمان]عده ای از زنان خانه دار و بچه های مدرسه ای و یک عکاس روزنامه محلی را تماشا کردند
[ترجمه گوگل]آنها توسط یک زن و شوهر خانم ها و دانش آموزان و یک عکاس از مقاله محلی تماشا می کردند
7. The long straggle between the strikers and their employers has not yet played out.
[ترجمه ترگمان]اختلاف طولانی بین اعتصاب کنندگان و کارفرمایان آن ها هنوز انجام نشده است
[ترجمه گوگل]درگیری طولانی بین مهاجمان و کارفرمایان آنها هنوز به پایان نرسیده است
8. Spartans: Why does our god straggle!
[ترجمه ترگمان]Spartans! چرا خدا ما رو از دست می ده!
[ترجمه گوگل]اسپارتها چرا خدای ما مقدس است
9. Yet sill we straggle to make a difference to change the world, to dream of hope.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، آستانه برای ایجاد تغییر در جهان، به امید داشتن امید، تلاش می کنیم
[ترجمه گوگل]با این حال، ما می توانیم مانع ایجاد تغییری برای تغییر جهان، به رویای امید باشیم
10. Behind them, the pokey glycine ions straggle along as best they can (they do move, but with lower mobility than the chloride ions).
[ترجمه ترگمان]پشت سر آن ها، pokey به بهترین وجهی که می توانند حرکت می کنند (که حرکت می کنند، اما با تحرک کمتری نسبت به یون های کلراید)
[ترجمه گوگل]پشت آنها، یونهای گلیسین pokey به همان اندازه که می توانند حرکت کنند (حرکت می کنند، اما حرکت کمتر از یون های کلرید)
11. We straggle behind our years, hugging our childhood as if we could not tear ourselves away.
[ترجمه ترگمان]ما در حالی که کودکی مان را در آغوش گرفته بودیم، در حالی که childhood را در آغوش گرفته بودیم، مثل این که نمی توانستیم خودمان را از هم جدا کنیم
[ترجمه گوگل]ما سالها پشت سر ما می نشینیم، دوران کودکی ما را متوقف می کنیم، گویی نمی توانیم خودمان را گم کنیم
12. Close up . Don't straggle along.
[ترجمه ترگمان] نزدیک شو متفرق بشین
[ترجمه گوگل]نزدیک با هم نباشید
13. Weeds straggle over the garden.
[ترجمه ترگمان]به سوی باغ رفتند
[ترجمه گوگل]علف های هرز بر روی باغ
14. Keep up with the rest of us and don't straggle.
[ترجمه ترگمان]بقیه ما رو جمع کن و متفرق نشو
[ترجمه گوگل]با بقیه ما روبرو شویم و نکنیم